نگاهی به تبعات انحلال سازمان چای ایران؛

صنعت چای در ابهام

0 ۴۶

صنعت چای ایران از نخستین روزهای شکل‌گیری تا امروز، همواره با چالش‌های فراوانی دست‌وپنجه نرم کرده است؛ چالش‌هایی که نه‌تنها پایان نیافته‌اند، بلکه در گذر زمان پیچیده‌تر و ریشه‌دارتر شده‌اند. از دید من امروز، مهم‌ترین موانع پیش روی این صنعت شامل عدم وجود دسترسی مناسب به باغات کوهپایه، کمبود نیروی کار، شرایط نامساعد اقلیمی در برخی ماه‌ها، قیمت‌گذاری دولتی و فقدان بازار آزاد برای برگ سبز است.

 

ماجرا به همین‌جا ختم نمی‌شود. نبود نظام نظارتی کارآمد در تولید و بسته‌بندی، فقدان استانداردهای دقیق کنترل کیفیت و رتبه‌بندی برندها، خرد شدن باغات به دلیل قوانین ناکارآمد ارث، و سیل واردات چای خارجی، همگی همچون زنجیری سنگین پای صنعت چای ایران را بسته‌اند و آینده آن را در هاله‌ای از ابهام فرو برده‌اند.

 

در چنین شرایطی، زمزمه‌های انحلال «سازمان چای» به گوش می‌رسد؛ زمزمه‌هایی که نه از سر شایعه، بلکه از دل واقعیت‌های تلخ برخاسته‌اند. حذف این سازمان و آزادسازی خرید برگ سبز، می‌تواند موجب رها شدن بخش بزرگی از باغات کوهپایه‌ای شود؛ باغاتی که پیشاپیش با مشکلات فراوان در داشت و برداشت روبه‌رو هستند. اگر این اتفاق بیفتد، پیش‌بینی من این این است تا پنج سال آینده، نیمی از باغات کنونی رها خواهند شد و بسیاری از کارخانه‌ها و تولیدکنندگان یا تعطیل شوند و یا به فعالیتی محدود و کم‌جان ادامه دهند.

 

با توجه به ناپایداری‌های اقتصادی موجود در ایران و نبود برنامه جایگزین در صورت انحلال «سازمان چای»، متأسفانه بخش قابل توجهی از باغداران و خرده‌ باغاتی که عمدتا از روش‌های سنتی و غیرصنعتی برای داشت و برداشت استفاده می‌کنند، دچار خسارت خواهند شد. علاوه بر این، تولیدکنندگانی که بخش عمده برگ سبز خود را از این باغداران تأمین می‌کردند نیز تحت تأثیر این شرایط قرار خواهند گرفت و آسیب خواهند دید.

 

با این‌حال از دید من، هنوز روزنه‌ای از امید وجود دارد. در دل همین نابسامانی‌ها، باغداران و تولیدکنندگانی فعالیت دارند که کیفیت چای آنان با بهترین تولیدات جهان برابری می‌کند. در صورتی که فضای آزاد و منصفانه‌ای برای خرید برگ سبز فراهم شود، فرصت ویژه‌ای برای این گروه ایجاد خواهد شد تا محصولی بیافرینند که نه‌تنها نام ایران را در جهان سربلند سازد، بلکه طعمی نو و کیفی شایسته به سفره مردم تقدیم کند.

 

شاید سوال شما این باشد که چطور چنین فرصتی در میان چنین نابه‌سامانی ایجاد خواهد شد؟! برای درک بهتر جواب این سوال باید دانست که کیفیت چای، پیش از هر چیز، در کیفیت برگ سبز نهفته است. هرچه برگ‌های برداشت‌شده جوان‌تر و ظریف‌تر باشند، چای نهایی خوش‌عطرتر، خوش‌طعم‌تر و غنی‌تر خواهد بود. اگرچه برداشت برگ جوان‌تر هزینه بیشتری دارد، اما کیفیت نهایی محصول را به شکل چشم‌گیری افزایش خواهد داد.

 

با این نگاه، باید پرسید: آیا سیاست قیمت‌گذاری ثابت سازمان چای، جز تحمیل یکنواختی و تنزل کیفیت، دستاوردی برای این صنعت داشته است؟ بی‌تردید اگر این قید و بندها برداشته شود، تولیدکنندگانی که ظرفیت و توان تولید کیفی دارند، می‌توانند با خرید برگ سبز مرغوب به قیمت واقعی، محصولی درخور شأن مردم ایران و رقیبی جدی برای بهترین چای‌های جهان عرضه کنند.

 

مجموعه‌های کشت و صنعت که هم‌اکنون فعالیت دارند، با مدیریت صحیح و بهره‌گیری از باغات مکانیزه و آبیاری‌شده، می‌توانند کیفیت نهایی محصول را ارتقا دهند. این مجموعه‌ها با پیش‌بینی صحیح بازار و سرمایه‌گذاری در برندینگ و بازاریابی، قادر خواهند بود «غبار کهنگی» را از چای ایرانی بزدایند و آن را در جامه‌ای نو و مدرن به بازار عرضه کنند.

 

با افزایش کیفیت برگ سبز، قیمت چای نیز بالا خواهد رفت؛ اما این امر نباید موجب نگرانی شود. ایران در حال حاضر تنها حدود ۱۰ درصد نیاز داخلی را تولید می‌کند و با انحلال سازمان چای،از دید من این میزان میتواند در طول ۵ سال به کمتر از ۳ درصد کاهش یابد. با توجه به اینکه هم‌اکنون برخی از چای‌های با کیفیت، به صورت قاچاق و با چندین برابر قیمت معمول در بازار خرید و فروش می‌شوند، می‌توان نتیجه گرفت که بازار ایران تشنه چای کیفی است. به‌طور قطع، این بازار ظرفیت جذب حداقل ۳ درصد از تولیدات کیفی را دارد و جایگاه مناسبی برای عرضه چای ممتاز فراهم می‌کند.

 

همچنین، آزادسازی بازار می‌تواند فرصت رشد برای تولیدکنندگان کوچک و باغداران خورد را فراهم آورد. این گروه، با تولید چای‌های خاص و محدود، قادر خواهند بود محصولاتی منحصربه‌فرد به دست مصرف‌کنندگان برسانند که پیش از این از چشیدن آن محروم بوده‌اند.

 

پیش‌بینی آینده در شرایط ناپایدار اقتصادی ایران، همواره دشوار است و شاید سناریوهای بنده تا حد زیادی خوش‌بینانه به نظر می‌رسند. با این حال، آن‌چه آشکار است، انحلال «سازمان چای» می‌تواند تحولات گسترده‌ای در این صنعت ایجاد کند و بسیاری از خرده‌مالکین، باغداران سنتی و فعالان قدیمی بازار را متأثر ساخته و با خسارت مواجه کند.

 

این تغییرات نه‌تنها ساختار تولید و توزیع را دستخوش تحول خواهد کرد، بلکه زنجیره تأمین و عرضه برگ سبز را نیز با اختلال مواجه خواهد ساخت. در مقابل، آزادسازی خرید برگ سبز ممکن است فرصت‌هایی برای تولیدکنندگان حرفه‌ای و کشت و صنعت‌های مدرن فراهم آورد تا با تمرکز بر کیفیت، محصولی رقابتی و درخور شأن بازار داخلی و جهانی عرضه کنند. با این‌همه، در غیاب برنامه‌های حمایتی و سیاست‌گذاری شفاف، ریسک آسیب به کشاورزان خرد و کاهش ظرفیت تولید، موضوعی است که نمی‌توان به‌سادگی از آن گذشت.

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.