چگونه میتوان فضاهای خاکستری شهری، همچون آنچه در رشت وجود دارد، به فرصتی برای رشد جمعی و تعاملات اجتماعی تبدیل کرد؟ چگونه میتوان این فضاها را به سوی زیستی مطلوب و پایدار سوق داد؟
آنچه امروز در توسعه شهری رشت شاهد آن هستیم، متاسفانه بر پایه توسعهای انسانمحور و پایدار نیست. در سالهای اخیر، بسیاری از فضاهایی که بر بستر تعاملات اجتماعی، تاریخی و طبیعی شکل گرفتهاند، در معرض تهدید و تعرض قرار گرفتهاند.
در این میان، بسکتبال با پیشینهای درخشان در رشت و گیلان، یکی از ورزشهایی است که میتواند برای نسلهای جوان که دارای آمادگی بدنی و تمرکز ذهنیاند، چشماندازی روشن و آیندهای پویا رقم بزند.
«بریتا لاکتینگ» (Britta Lokting)، روزنامهنگار مستقل آمریکایی، در مقالهای با عنوان «Hoop Dreams» قفسهای بسکتبال خیابانی نیویورک را چیزی فراتر از یک مربع آسفالت در کنار ایستگاه مترو میبیند. او این فضاها را مکانی برای عبادت و بستری برای رویاهایی میداند که در دل جوانان جوانه میزنند.
لاکتینگ توضیح میدهد که در این بازیها، زمزمهی رویارویی یک بازیکن گمنام با ستاره آینده NBA، صحنه را از هیجان و آدرنالین لبریز میکند. او منهتن را «مکهی بسکتبال خیابانی» مینامد.
آنچه امروز در توسعه شهری رشت شاهد آن هستیم، متاسفانه بر پایه توسعهای انسانمحور و پایدار نیست. در سالهای اخیر، بسیاری از فضاهایی که بر بستر تعاملات اجتماعی، تاریخی و طبیعی شکل گرفتهاند، در معرض تهدید و تعرض قرار گرفتهاند
در همین راستا، توماس بلر (Thomas Beller) نیز بسکتبال را فراتر از یک ورزش میبیند. او که سالها تجربه بازی در زمینهای عمومی و خیابانهای نیویورک را دارد، در آثارش، از جمله کتاب Lost in the Game، بسکتبال را از منظر روانشناسی، جامعهشناسی و فرهنگ شهری تحلیل میکند. بلر معتقد است؛ بسکتبال، نه تنها یک بازی، بلکه بخشی از زیست شهری و بستر شکلگیری ارتباطات اجتماعی و تجربهی هیجان است؛ جایی که هر فرد میتواند بدون محدودیتهای رسمی، از بازی و حضور در اجتماع لذت ببرد.
بلر تاکید میکند؛ آنچه بسکتبال خیابانی را متمایز میکند، پیوند آن با فضاهای باز شهری است. این فضاها، برخلاف زمینهای رسمی، از قواعد سختگیرانه خالیاند و حلقه بسکتبال در فضای باز، به نمادی از خلاقیت و چندمنظورگی تبدیل شده است. این ویژگی باعث شده تا افراد گوناگون با پیشینههای متنوع، در این فضاها گرد هم آیند و تجربهای مشترک از ورزش و زندگی شهری خلق کنند.
در نقطه مقابل، بسکتبال رسمی تنها به سالنهای حرفهای و زمینهای محصور محدود میشود؛ فضاهایی با سطحی سخت و قوانین مشخص که فقط در اختیار گروهی محدود از بازیکنان حرفهای قرار دارد.
نکته اصلی اینجاست که زمینهای غیرمحصور بسکتبال، فضایی برای تعامل اجتماعی، بروز خلاقیت و تجربه زندگی شهری فراهم میآورند. این فضاها نهتنها بستری برای ورزش، بلکه نقطه اتصالی برای اشتراکگذاری لحظات، تجربههای گوناگون و لذت بردن از شهر هستند.
بسکتبال خیابانی بهعنوان پدیدهای نو در عرصه ورزش شهری، طی سالهای اخیر در رشت، با وجود تمام دشواریها، جایگاه خود را در میان جوانان پیدا کرده است. در گفتوگویی اختصاصی با «پدرام عاشوری»، از پایهگذاران بسکتبال خیابانی در گیلان و دارای دکترای مدیریت ورزش، روند شکلگیری این جریان، چالشها و تاثیرات اجتماعی آن را مرور کردهایم.
بسکتبال، نهتنها یک بازی، بلکه بخشی از زیست شهری و بستر شکلگیری ارتباطات اجتماعی و تجربهی هیجان است؛ جایی که هر فرد میتواند بدون محدودیتهای رسمی، از بازی و حضور در اجتماع لذت ببرد
نقطه آغاز علاقه به بسکتبال خیابانی
وی درباره نقطه آغاز علاقهاش به بسکتبال خیابانی گفت: «از کودکی با یکی از دوستانم بسکتبال خیابانی بازی میکردم و علاقه زیادی به این سبک داشتم. سالها بعد، در سال ۱۳۹۵ که در تیم آرنا و در لیگ بسکتبال گیلان بازی میکردم، با سطح پایین رقابتها و ناملایمات مواجه شدم. همان زمان با دیدن آن دوست قدیمیام، ایده بسکتبال خیابانی در ذهنم شکل گرفت.»
نخستین مسابقه رسمی؛ نقطه عطف یک مسیر
اولین مسابقه رسمی بسکتبال خیابانی در شهریورماه ۱۳۹۶ در پارک شهر رشت برگزار شد؛ رویدادی که به گفته او نقطه عطفی در این مسیر بود.
«آن روز یکی از خاطرهانگیزترین روزهای زندگی من بود. تیمهایی حضور داشتند که پیشتر در صفحات شخصی خود بسکتبال خیابانی را بیارزش معرفی کرده بودند، اما تیم نماینده ما توانست در فینال آنها را شکست دهد و این آغاز راهی نو بود.»
رویدادهای متعدد، موانع پرشمار
به گفته این فعال ورزشی، از آن زمان تاکنون بیش از ۱۰ رویداد در سطوح شهری و ملی برگزار شده است. با این حال، روند توسعه این فعالیتها همواره با موانع اقتصادی و ساختاری روبرو بوده است.
«افزایش نرخ ارز و عدم حمایت مسؤولین، مانعی جدی برای ادامه مسیر شد. در برخی موارد نیز با سوءاستفادههایی مواجه شدیم که وضعیت را دشوارتر کرد.»
خیابان نماد سختکوشی است و بسکتبال خیابانی هم همین ویژگی را دارد. بازیکنان با سرسختی و هنر خاص، سبکی چشمنواز و مردمی ارائه میدهند که بیش از ورزش رسمی با زندگی واقعی ارتباط دارد
فشارها و مقاومتها
وی از مقاومتها و فشارهایی که در این مسیر تجربه کرده، گفت: « از طرف برخی مسؤولان نهتنها حمایتی ندیدیم، بلکه بارها احضار شدم و حتی برای برگزاری نخستین فستیوال بسکتبال خیابانی ایران قصد داشتند برایم پروندهسازی کنند. با این حال، مردم انرژی فوقالعادهای به ما دادند و همین حمایت مردمی، بزرگترین دلگرمی ما بود.»
فلسفه بسکتبال خیابانی
بسکتبال خیابانی به طور رسمی از نهم شهریور ۱۳۹۶ با همراهی پدرام عاشوری و رایین برهانی در رشت آغاز شد. پدرام عاشوری درباره فلسفه این سبک اضافه کرد: « خیابان نماد سختکوشی است و بسکتبال خیابانی هم همین ویژگی را دارد. بازیکنان با سرسختی و هنر خاص، سبکی چشمنواز و مردمی ارائه میدهند که بیش از ورزش رسمی با زندگی واقعی ارتباط دارد.»
چالشها؛ از امنیت تا تجهیزات
وی چالشهای متعددی را از جمله در حوزه امنیت، مجوزها و تامین تجهیزات یادآور شد و افزود:
«مسائل امنیتی، دعواهای خیابانی و همچنین سختی در گرفتن مجوز و تأمین وسایل موردنیاز همیشه از چالشهای اصلی ما بودهاند که بیشتر ناشی از نبود حمایت و ناکارآمدی برخی نهادهاست.»
امیدی به نسل جوان
با اینحال، استقبال نسل جوان از بسکتبال خیابانی، یکی از امیدبخشترین دستاوردهای این مسیر بوده است. «جوانها به این سبک جذب شدهاند و همین توجه باعث شده ما انگیزهی بیشتری برای ادامه داشته باشیم.»
تاثیرات اجتماعی و نگاهی به آینده
او در بخش پایانی گفتوگو، از اثرات مثبت اجتماعی این فعالیتها بر فضای شهری و رفتارهای جوانان گفت: «بهجرات میگویم بسکتبال خیابانی در رشت باعث کاهش جرم و جنایت شده، به زیبایی شهر کمک کرده و سطح سلامت جوانان را ارتقا داده است.» با این حال، او چشمانداز روشنی برای ادامه این فعالیتها ترسیم نکرد و تاکید کرد: «در فکر گسترش این مسیر هستم، اما با شرایط فعلی، آینده امیدوارکنندهای نمیبینم. خستگی و بیحمایتی ممکن است باعث توقف این فعالیتهای اجتماعی شود.»
حال باید پرسید، با وجود پتانسیلهای اجتماعی و شهری، آیا میتوان همچنان به فضای پویا و رویایی شهر امید داشت؟رویاها در آینده تحقق یابند، اما آیا زندگی شهری امروز مجالی برای تحقق این رویاها فراهم میکند؟ آیا شرایط فعلی فرصت لازم را ایجاد میکند تا آنچه به نفع همه است، با برنامهریزی مناسب محقق شود؟
آیا آینده شهری در کنار پرداختن به تجربههای محقق شده، باید به سوی فضاهای کارآمد و میدانهای شهری حرکت کند؟ کدام مسیر، کوچههای ساکت یا میدانهای پرجنب و جوش، ما را به آیندهای بهتر میرساند؟