بی‌خبری از درد مردم، خوش خبریست

مارپیچ وحشت؛

0 32

این روزها اقتباس انیمه‌ای از یکی از آثار درخشان جونجی ایتو، استاد بی بدیل مانگای ژاپنی، خالق آثار خیره کننده در ژانر وحشت، چشم‌ها را در جهان میخکوب کرده و افکار فلسفه پسند جهانی را برای بازتعریف و نقد این مانگای تغییر شکل یافته برانگیخته است.

 

اوزوماکی(uzomaki)  به خصوص نسخه مانگای آن، نشان داد حرف‌های زیادی برای گفتن دارد و نه تنها هیچ وقت قرار نیست قوه تخیل ایتو فروکش کند بلکه قرار است همچنان از ایده‌های بکر آن شوکه شویم.

 

اوزوماکی دریچه‌ای جدید به روی انسان امروز باز می‌کند تا ببیند که انسان تا چه حد در تکنولوژی غرق شده و در این انفجار علم، آیا ذره‌ای افتادگی و انصاف در او باقی مانده است یا خیر. ترس‌های او چقدر رشد کرده، شجاعت پذیرفتن حقیقت در او تا چه اندازه سقوط کرده، آیا هنوز هم درد مردم او را می‌آزارد؟ دست و پا زدن در سرنوشتی دایره‌وار تا چه حد قرار است او را به مرز دیوانگی سوق دهد و امید؛ آیا امید در این مارپیچ تقدیر بشریت، که از فرط فشار اتفاقات عجیب و غریب دیگر کسی، کسی را نمی‌شناسد جایی برای عرض اندام دارد یا خیر.

 

در این اثر هنری، شهری است که از مابقی کره زمین به دور افتاده است. در این زندان بزرگ کسی از دردی که این شهر و مردمانش متحمل می‌شوند از سرنوشتی که ناعادلانه بر آنان تحمیل شده خبر ندارد. مارپیچی از اتفاقات عجیب و غریب که شهروندان خود را بی رحمانه در خود غرق می‌کند. وسواس مارپیچ‌گونه‌ای که تمامی ندارد و نسل اندر نسل از یک جامعه را بی آنکه خود بخواهند به نابودی، مرگ و تباهی می‌کشاند و کودک و زن و مرد و پیر و جوان نمی‌شناسد.

 

در عصری که شیفتگان تخت بودن زمین بدون شرمندگی و با شواهد و مدارک بیشتری در فضای مجازی و حقیقی به جان میراث‌داران گالیله افتاده‌اند تا با قطع و یقین اثبات کنند زمین گرد نیست، اوزوماکی جونجی ایتو در جایی دیگر از زمین که فرآیند تغییر شکل یافتن انسان به شکل دایره‌وار، به حد جنون رسیده است به ما گوشزد می‌کند اگر به سرنوشت باور نداری پس این حقیقت با خشونت و افراط، به تو ثابت خواهد شد.

 

تازه‌ترین اثر جونجی ایتو که ایضا مایه‌هایی از وحشت را هم در خود دارد به غیر از مفاهیم اشاره شده اما اصل بزرگی را به من ثابت کرد. این اثر به من ثابت کرد به واقع «بی‌خبری؛ خوش‌خبری است». هر چند که بی‌خبری در این اثر هنری، از روی انتخاب و اراده نیست.

مارپیچ جونجی ایتو که در ژاپنی به آن اوزوماکی گفته می‌شود برایم شبیه حال و روز این‌ روزهای کشورم و مردمان آن است. شاید فکر کنید که دارم آسمان ریسمان به هم می‌بافم و تورم بالای ۴۵ درصد و خط فقری که خودم به اتفاق بسیاری از مردم از آن هم سقوط کرده‌ایم مشاعر مرا بر باد داده است.

 

برای مدیرانی که قول و قرار خود با مردم را به فراموشی می‌سپارند، همچنان در انتصابات نان به هم قرض می‌دهند، شب‌ها اتفاقا خوب می‌خوابند، تعریف و تمجید و تعارفات سیاسی به حد ریفلاکس رسیده، دخل و خرج هیچ جوره به هم نمی‌خورد، صدها پروژه عمرانی، اقتصادی و خدماتی همچنان لنگ بودجه و اعتبارند، بیکاری جوانان دیگر مسئولی را نمی‌آزارد، ادارات و ارگان‌های دولتی و نیمه دولتی به اشغال خودی‌ها درآمده، موج بزرگی از حقوق بگیران اماکن دولتی رزومه مشخصی ندارند، مهاجرت از سطح نخبگان دانشگاهی، پزشکان و مهندسان به قشر کارگر و رانندگان کامیون رسیده، کسری بودجه چندین هزار میلیارد تومانی بدون اینکه بهبود پیدا کند تنها از دولتی به دولت دیگر منتقل می‌شود، خزانه بیت‌المال ناغافل خالی می‌شود، خرید مسکن برای مردم، خوابی ۱۵۰ ساله است، هر روز تصمیمات جدید برای گران کردن زندگی، مردم را شوکه می‌کند، رانتی برای بخشیدن وجود ندارد و اوقاف خواری مد روز است به راستی که در این مارپیچ وحشت، که این بار برآمده از اراده و البته دست‌پخت مدیران وطنی است، مانند همان اوزوماکی جونجی ایتو، برای یک مسئول، «بی‌خبری از درد مردم، خوش خبری است.»

 

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.