تخریب پیاده‌راه شهرداری چقدر خرج بر می‌دارد؟

0 157

ساخت پیاده‌راه‌ها در ایران اگرچه با اهداف بلندپروازانه‌ای مثل «حفاظت از بافت تاریخی»، «انسان‌محور شدن شهر» و «توسعه‌ی گردشگری» انجام می‌شود اما در مرحله‌ی پردازش، اجرا و تداوم طرح، تقریبا هیچکدام از این سه هدف به سرانجام نمی‌رسند.

با این حال الگوبرداری از آنچه در جهان اجرا می‌شود را در فقر درایت و مدیریت کشور ما، باید با تمام کاستی‌هایش به فال نیک گرفت. بنابراین اگرچه مفهوم «ما» در این گستره‌ی سرزمینی بیشتر با «زنده‌ ماندن» گره خورده تا «زندگی کردن» و با درنظر گرفتن این نکته که انسان‌محور شدن شهرها در گرو قرائت خاصی از انسان بودن است، باری باید از نقایص نوشت تا بیش از این بر دوش خمیده‌ی این کشور و مردمش هزینه‌های من‌درآوردی نتراشند.

پیاده‌راه شهرداری رشت بعد از بهره‌برداری حتی به استانداردهای ابتدایی یک پیاده‌راه نزدیک هم نشد. به این موارد نگاه کنید:

ـ همچنان دسترسی راحت به سرویس بهداشتی در این ناحیه وجود ندارد و با گذشت هفت سال هیچ خدماتی در این زمینه برنامه‌ریزی نشده است.

ـ عبور و مرور برای سالمندان و کودکان که در سال‌های ابتدایی با استفاده از خودروهای برقی انجام می‌شد، کاملا به دست فراموشی سپرده شد.

ـ این پیاده‌راه با گذشت زمان بیشتر به پیست موتورسواری شبیه شد تا محلی برای پیاده گشتن شهر.

ـ جاذبه‌ها و امکانات گردشگری به فروش چای و کباب آن هم با خلاقیت‌ خود فروشندگان محدود ماند.

ـ ساختمان‌های تاریخی این محدوده نه تنها از آسیب در امان نماندند بلکه در دوره‌ای با اسپری رنگ مخدوش می‌شدند تا «مسئولان ضدانقلاب» حساب کار دستشان بیاید و در دوره‌ی دیگری هم از زمزمه‌ی تصویب طرح تخیلی احداث زیرگذر در این محدوده به خود می‌لرزیدند.

ـ توسعه‌ی برندینگ محلی هم به «نمایشگاه‌های گاه به‌گاه شهرداری با استفاده از بنر و داربست» محدود ماند تا هرزگاهی این نمایشگاه‌های محقر هم به‌دلیل شادی بازدیدکنندگانش پلمب شود.

ـ اجتماعات انسانی، انسان‌محور شدن و تبدیل این منطقه به محلی برای گفت‌وگو هم به محلی برای اجتماعات خاص انسانی و جشن‌هایی محدود شد که مجری‌اش سازمان‌های عقیدتی و فرهنگی هستند و برگزاری‌اش وابسته به اخذ مجوز است.

ـ وضعیت بازار هم یا تکانی نخورد یا اگر هم گردشگری کج‌دار و مریز گاهی پولی به اقتصاد شهر وارد می‌کرد، به جرم عدم رعایت شئونات دینی، کل گردشگری و امتیازهایش تلکه می‌شد.

اما با همه‌ی این نقایص پیدا و پنهان و حتی با درنظر گرفتن مطالبه‌ی تخریب این ناحیه‌ی شهری، تخریب پیاده‌راه و خیابان‌کشی مجدد چقدر خرج بر می‌دارد و اصلا چقدر ممکن است؟

با یک حساب سرانگشتی می‌توان فهمید که درحال حاضر تخریب و خیابان‌کشی مجدد در این محدوده احتمالا ۲۰ برابر هزینه‌ی ساخت آن خرج بر می‌دارد.

مجید رجبی، عضو شورای شهر رشت در سال ۹۵ در یک مصاحبه گفته بود: شهرداری رشت ۶ میلیارد تومان از بودجه‌ی بهسازی پروژه لندفیل و چهار میلیارد تومان از بودجه زباله‌سوز سراوان را در پروژه‌ی پیاده‌راه شهرداری رشت هزینه کرده است.

برخی دیگر از آمارها مثل آماری که در سایت علمی مدار آموزش ثبت شده است، بودجه ساخت پیاده‌راه را چهار میلیارد تومان ارزیابی کرده‌اند.

نگاه به این اعداد نفسگیر است؛ چه از لحاظ ارزش مالی پول کشور در کمتر از ده سال گذشته و چه از لحاظ فرصت‌هایی که سوزانده شدند تا فرصت‌های جدیدی خلق شوند. هرچند سرانجام، همان فرصت‌ها هم بعدا سوزانده شدند.

باری اگر بر اساس سخنان عضو اسبق شورای شهر، در سال ۱۳۹۵ با هزینه‌ی تقریبی چهار میلیارد تومان می‌شد کارخانه‌ی زباله‌سوز سراوان را راه‌اندازی کرد، بعید می‌دانم درحال حاضر با هزینه‌ی ۴۰۰ میلیارد تومان هم بتوان این پروژه را اجرایی کرد.

بنابراین با همین نسبت اگر ساخت پیاده‌راه شهرداری در سال ۹۵ حداقل ده میلیارد تومان هزینه برداشته باشد، بعید است با هزار میلیارد تومان هم بتوانند این پروژه را جمع‌آوری کنند.

جالب‌تر این است که بودجه‌ی عمرانی شهرداری رشت در سال ۱۴۰۲ زیر دو هزار میلیارد تومان است و با این حساب آن‌ها که با هرچیزی اشک می‌ریزند و برای جمع‌آوری این پروژه خطابه‌های آتشین سر می‌دهند، باید بیش از نیمی از بودجه‌ی عمرانی شهرداری رشت را از زیر زونکن مصوبه شورای تامین استان رد کنند تا بتوانند میراث محمدعلی ثابت‌قدم را کاملا برچینند.

باری باید گفت:

در دایره‌ی تصمیمات رویایی شما، «ما» نقطه‌ی تسلیمیم اما یادتان باشد برای درآوردن این خار از چشمان شهر، نخست باید نیزه را از چشمان خود درآورید.

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.