انقلاب آموزشی کشور به طور دقیق از سال ۱۳۴۵-۴۶ تحصیلی آغاز شد. در منابع پژوهشی آمده است این انقلاب که در پی تغییرات اجتماعی، سیاسی واقتصادی به وقوع پیوست با دستور پهلوی دوم و تشکیل شورای آموزشوپرورش و کمیسیونهای ۱۳ گانه از سیاستمداران و متخصصان حوزههای مختلف آغاز شد. این شورا وظیفه داشت متون درسی مقاطع تحصیلی ابتدایی، راهنمایی و متوسطه را تدوین کند. در این راستا دوره راهنمایی تحصیلی از سال ۱۳۵۰ و دوره متوسطه از سال ۱۳۵۳ تشکیل شد.
پس از پیروزی انقلاب اسلامی و با تشکیل دفتر تحقیقات سازمان پژوهش و برنامهریزی آموزشی و دعوت از معلمین و متخصصین وقت، تصمیم به تغییر دروس آموزشی در مدارس گرفته شد. اما به دلیل مسایل و مشکلات اجرایی در آن برهه خاص تنها به تغییر برخی مفاهیم رژیم طاغوت و زدودن برخی اشعار و اشکال از دروس اکتفا شد تا پس از آن، در سال ۱۳۶۰ بار دیگر زمزمه تغییر ساختار آموزشی کشور به گوش برسد اما سرانجام در آن ایام نیز به دلیل همراهی نخست وزیر وقت با مخالفان تغییر بنیادینای در نظام آموزشی صورت نگرفت و تنها به تغییر برخی از دروس آموزشی مدارس اکتفا شد. تنها در برههای از سال ۱۳۷۰، شورای عالی آموزش و پرورش تصمیم گرفت تا دوره پیش دانشگاهی را از دوره متوسطه جدا کند و سبک آموزش را به دو دوره نظام قدیم و جدید تقسیم کند.
در دهه ۸۰ مجددا ایستگاه آموزشی کشور با زمزمه مجدد تغییر بنیادین محتوای دروس و مفاهیم آموزشی به نیمه راه رسید. در نهایت این مباحث منجر به تشکیل کمیته اصلاحات آموزشوپرورش و تدوین سند ملی آموزش و پرورش تحت عنوان «سند تحول بنیادین» توسط وزارتخانه مربوطه شد. این سند اگر چه مباحث مختلفی را در بر میگرفت اما تغییر دروس ابتدایی در آن از سال تحصیلی ۹۱-۹۰ آغاز و تا سال تحصیلی ۱۳۹۸ دروس دبیرستان را نیز شامل شد. در این دهه و در سال ۱۳۸۸ وزارت آموزش و پرورش اقدام به تعطیلی مدارس در روز پنج شنبه علیرغم مخالفت برخی خانوادهها کرد. تحلیل آموزش و پرورش این بود که در روز پنج شنبه دانش آموزان به علوم و فنون دستی و مهارتی بپردازند اما این طرح نیز به طور ناقص اجرا و ابتر باقی ماند.
در سالها و دهههای اخیر یکی دیگر از تغییرات شیوه پایههای آموزشی بود که از ۵.۳.۳ به ۶.۶ در ایام وزارت حاجی بابایی تا لغو آن و سپس به شیوه ۶.۳.۳ در حال انجام است ولی با این حال برخی از تغییر دوباره پایهها به ۳.۳.۳.۳ خبر میدهند که به نظر میرسد جز سرگردانی برای خانوادهها و دانش آموزان هدف دیگری نداشته باشد.
با این حال بسیاری از اساتید فن و مدافعان تغییر و تحول در مباحث درسی و نظام آموزشی این تغییرات را کافی ندانسته و بسیاری از محتوای دروس یا نحوه اجرای مباحث آموزشی را برگرفته از دانش غرب و در خدمت غرب و نه فرهنگ بومی دانستهاند.
این در شرایطی است که مخالفان این طرح بیشتر به مباحث آموزشی و یا تغییر در نحوه ارائه دروس یا تشکیل محیطهای آموزشی هشدار میدهند. با این حال در سالجاری وزیر آموزش و پرورش خبر از تجدید نظر در محتوای ۲۰۰ عنوان کتاب درسی خبر داد. دروسی که قرار است بر اساس سند تحول آموزش سبک زندگی اسلامی را برای دانش آموزان ترویج کند.
اما همه این بحث و گمانه زنیهای چند سال اخیر در شرایطی است که بر اساس گزارش سازمان توسعه و همکاریهای اقتصادی که بزرگترین رتبهبندی جهانی مدارس از سوی آن منتشر میشود ایران رتبه ۵۱، در بزرگترین رتبه بندی جهانی مدارس را کسب کرده است. بر اساس این گزارش از ۲۰۹ کشور جهان تنها ۷۶ کشور در زمینه نظام آموزشی خود اطلاعات به روزی دارند و رتبههای نخست این فهرست در انحصار پنج کشور آسیایی سنگاپور، هنگ کنگ، کره جنوبی، ژاپن و تایوان است.
بر اساس گزارش منتشر شده در خبرگزاری دانشجو در تاریخ ۷ آبان سال ۹۹ ، «سرانه دانش آموزان ایران، ۶۰۰ دلار است. در حالی که میانگین سرانه دانش آموزان کشورهای جهان، ۹۳۱۳ دلار است. یعنی در سایر کشورها، دولت ۱۵ برابر بیشتر از ایران، هزینه صرف دانش آموزانش میکند. رقمی که اوج بی توجهی دولتمردان کشورمان را، نسبت به مقوله آموزش و پرورش نشان میدهد. »
با این وجود در حالیکه بسیاری از محققان و معلمان ادعا میکنند ارزشهای ساری و جاری در مدارس در خارج از مدرسه حاکم نیست و از این رو در بین دانش آموزان نهادینه نمیشود برخی از مدافعان ترویج سبک زندگی اسلامی در محتوای درسی بدون توجه به شاخصهای آموزشی مدارس در دنیا و کشور تنها به این بعد از آموزش پرداخته و از تغییر بنیادین آموزش و پرورش فقط همین را میخواهند. در شرایطی که هنوز از دل مدارس آموزشی کشور مهارتهای فنی و حرفه ای، تنظیم و تببین اوقات فراغت دانش آموزان مبتنی بر نیازهای روز و روان شناختی و نیز تنظیم روشهای تربیتی بین خانه و مدرسه و… بیرون نیامده است. در کشوری که به تأیید فعالان این عرصه هنوز به مطالبات ریز و درشت معلمان رسمی و حق التدریسی بی توجهی میشود و سرانه آموزشی هر دانش آموز پایینتر از کشورهای شرق آسیاست؛ چگونه میشود صرفا با تغییر محتوای درسی بر اساس مباحث ایدئولوژِک به توسعه، پیشرفت و خردورزی رهنمون شد ؟