سیل از مخربترین بلایای طبیعی است که سالیانه خسارتهای جانی و مالی زیادی در نقاط مختلف جهان و ایران ایجاد میکند. ایران نیز همواره در معرض سیلابهای کوچک و بزرگ بوده است.
۵ مرداد ۱۴۰۳ سالروز سیل نکا در مازندران بود. در چنین روزی در سال ۱۳۷۸ بارندگی خیلی شدید سبب طغیان آب رودخانه و عبور آب از میانه شهر و ایجاد خسارتهای جبران ناپذیری شد در این روز ۸۰ هموطن مازندرانی غرق شدند و خسارت مالی بسیاری به خانههای مسکونی و تأسیسات صنعتی وارد شد.
سالها بعد با تهیه نقشه خطر سیل حاشیه رودخانه نکا مشخص شد که ۹۸۲.۵۸ کیلومتر مربع یعنی حدود ۵۱.۴۲ درصد از دو طرف رودخانه نکارود دارای پتانسیل احتمال خطر زیاد و خیلی زیاد وقوع سیلاب بود.
قسمت ورودی شهر که دارای کاربری مسکونی و زراعی است به دلیل تراکم بالای شبکه آبراهی و شیب دارای بیشترین خطر سیلاب است. سیل نکا در نوع خود یکی از مخاطرهآمیزترین سیلها در تاریخ ایران در زمان خود به شمار میرود که عوامل انسانی دخیل در آن در کنار عوامل طبیعی باعث این رخداد شد.
انتظار میرفت پس از این حادثه اقدامات پیشگیرانه و توجه و اهتمام و الزام بیشتری به رعایت قوانین حریم و بستر رودخانه هم از سوی دولت و هم مردم در دستور کار قرار گیرد.
ساکنان حاشیهنشین رودخانه نکا رود، زمانی که منزل مسکونی خود را در حریم رودخانه میساختند شاید هرگز فکرش را نمیکردند که این اتفاق برایشان بیافتد. هر چند با توجه به تجارت گذشته باید چنین آگاهی میداشتند از طرفی قانونگذار و کسانی که مجوز ساخت بنا در حریم رودخانه را دادند هم نباید چنین مجوزی را صادر میکردند.
متاسفانه از آن سال تاکنون اقدامات موثری برای جلوگیری از سیلاب انجام نشده و هم اکنون نیز شاهد جاری شدن سیلهای بزرگ و آسیبهای جدی در نقاط مختلف کشور هستیم با همان دلایل و نشانه ها.
هنوز ساخت و سازهای بدون مجوز، برداشت حریم و بستر رودخانه، سد زنی در بالادست، قطع درختان حاشیه رودخانه، تغییر کابری و تغییر مسیر رودخانه بیش از گذشته دیده میشود.
همین حالا نیز در مازندران شاهد قطع درختان بالادست، ساخت ویلاهای غیر مجاز در حاشیه رودخانه، ساخت و سازهای بدون مجوز و بدون ارزیابی پتانسیل هستیم و در واقع باید گفت با توجه به شرایط موجود، وقوع سیل در این مناطق جان افراد زیادی را تهدید میکند.
طبق آمارها وسعت مناطق سیلخیز کشور ۹۱ میلیون هکتار است و ۵۵ درصد از کل کشور در تولید رواناب نقش دارد. در گیلان نیز از ۵۲ رودخانه ۳۰ رودخانه سیلخیز وجود دارد و در این سالها شاهد جاری شدن سیلابهای متعدد در تالش، ماسوله و نقاطق مختلف استان بودهایم و همچنان هستیم. این چرخه معیوب مرتب همچنان تکرار میشود بدون اینکه علت آن به درستی مورد ارزیابی قرار گیرد.
امروزه برخلاف گذشته که تنها راه مقابله با این بلایا مقابله فیزیکی شامل تغییر محل اسکان و ساخت دوباره مسکن و کمک مقطعی به مردم بود با پیشرفت تکنولوزی، سیستمهای ماهوارهای و سامانههای فضایی امکان تشخیص مکانهای مخاطرهخیز و پیش بینی وقوع سیلاب راحتتر شده است و در جهان به پیشگیری و پیشبینی بیشتر از درمان پس از مخاطره تاکید میشود زیرا میتواند خسارتهای مالی و جانی و سازگاری را بیش از پیش افزایش دهد.
امروزه با مشخص کردن نقاط دارای پتانسیل وقوع سیلاب و به نوعی پهنهبندی مناطق مستعد خطر وقوع سیل درجه و میزان وقوع سیل و نیز میزان خطر را نیز مشخص میکنند و از ساخت و ساز و اقداماتی که سبب افزایش آن میشود میتوان جلوگیری کرد.
پیشبینی میشود تا سال ۲۰۵۰ بیش از ۱.۳ میلیارد نفر در معرض خطر سیل قرار گیرند بنابراین باید در جهت کاهش آثار مخرب آن قدم برداشت.
خوشبختانه با وجود حرکت کند تصمیمگیران دولتی در بکارگیری از تکنولوژیهای جدید برای پیشبینی و انجام اقدامات پیشگیرانه در وقوع سیل، در جهان امروز اولین مرحله در کاهش سیلاب، شناسایی مناطق سیلخیز از طریق تهیه نقشه پهنهبندی این مناطق و درجه بندی آنها از لحاظ میزان خطر سیلگیری است.
این عمل با استفاده از تکنیکهایی چون سنجش از دور و سامانه اطلاعات جغرافیایی به راحتی قابل انجام است. با استفاده از این تکنیکها اکثر دانشجویان ارشد و دکتری در رشتههای زمینشناسی و مخاطرات و رشتههای مرتبط با آن توانستهاند نقشه مناطق مستعد خطر سیلاب را تهیه کنند.
با کمک این نقشهها عوامل رخداد سیل، مناطق مستعد سیلاب، مکانهای امن ساخت خانههای مسکونی در حاشیه رودخانهها و حریم و بستر رودخانه شناسایی میشود.
علاوه بر این تکنیکها برای پیشگیری خسارتهای وقوع سیلاب، مسأله آبخیزداری در بالادست و حاشیه رودخانهها نیز بسیار مهم است که متأسفانه توجه کمی به آن میشود.
در این زمان که تغییر اقلیم و جابجایی فصلهای بارش و بارانهای تند و ناگهانی و با حجم بالا که خطر وقوع سیلاب، فرسایس و رسوبگذاری در بستر رودخانهها و حرکت رسوبات به پایین دست رودخانه، بالا آمدن آب رودخانه و خسارتهای مالی و جانی میشود، کاشت درختان در بالادست حوزه آبریز و نیز احیای جنگلهای مخروبه در بالادست میتواند به کاهش سیلابهای فصلی کمک کند.
همه کارشناسان حوزه آب و آبخیزداری میدانند که جنگلها نقش بسیار موثری در کنترل سیلابها دارند. مناطق دارای پوشش گیاهی (جنگل و مرتع) به دلیل نفوذپذیری بیشتر و سرعت رواناب کمتر در سطح پتانسیل کمتری برای ایجاد رواناب و جاری شدن سیل دارند.
جنگل به دلیل دارا بودن لایههای مختلف ارتفاعی، علفی و درختچهای و درختان انبوه در زمان بارندگی بخشی از باران را حفظ میکند. علاوه بر این لاش برگها نیز که شامل بقایای گیاهان، برگها و شاخههای ریز است یک محیط اسفنجی ایجاد کرده مقدار متناوبی آب باران را در خود نگه می دارند و این آب به مرور از دست میرود و جذب لایههای زمین میشود.
بخشی از باران که به برگ درختان میخورد توسط گیاه تبخیر و آب به برگ خورده از تنه آرام پایین میآید. به ریشه و دیگر قسمتهای پایین دست رفته و جذب زمین میشود.
جنگلها تا ۹۰ درصد از ایجاد سیلاب جلوگیری میکنند اما برای احداث یک سد در بالادست رودخانه برای ذخیره آب حدود ۵۰۰ تا ۱۰۰۰ هکتار جنگل از بین میرود. در واقع با حفظ جنگل به راحتی میتوان بیشتر از یک سد شاهد جذب و ذخیره آب و جلوگیری از سیلاب بود.
در کنار تمام این مزیتها باید توجه داشته باشیم که جنگلها هیچگونه خسارت و هزینهای نیز ایجاد نمیکنند و میتوانند از فرسایش و حرکت رسوبات در مسیر رودخانه و رسوبگذاری در بستر آن که از عوامل تشدید سیلاب محسوب میشود جلوگیری کنند.
نظرات بسته شده است.