سیبیل که تضمین نمی‌خواهد؛

قطارِ آستارا و روسیاهیِ ذغالِ بی‌بصیرت

0 ۲۶

دولت کریمه و رفیق پرور روسیه، قول شرف داده است که برای ساخت راه آهن رشت – آستارا، احتیاط را کنار می‌گذارد و همه تلاش خود را برای سربلندی ما به خرج می‌دهد. بعد از افتتاح این مسیر ریلی هم هر اتفاقی بیافتد، بار ترانزیتی این مسیر را با دور زدن مسیرهایی مثل اینچه برون و جلفا تضمین می‌کند تا برای جلوگیری از ورشکستگی احتمالی، بار بیشتری، برای عبور از این خط ریلی به سوی ایران و البته گیلان روانه شود.

 

از آن طرف مسئولان ما به‌خصوص فرزانه صادق مالواجرد، وزیر راه و شهرسازی که هنوز از ماجرای بازرسی چمدانش در فرودگاه اردبیل، بدجور عصبانی و دلخور است نیز با شعار “ادب را از گیلان یاد بگیرید و بگذارید موانع کار برداشته شود”، بار دیگر از این قولِ شرف و ارتباطاتِ استراتژیکِ یک‌طرفه، استقبال کردند.

 

چند وقت پیش حتی هادی حق‌شناس استاندار گیلان نیز که طبق سنتِ قدیمی و کهنِ، کاشت هندوانه در دی ماه، نهالی کاشت (که البته مثل سال قبل خشک شد) در حاشیه مراسم، با لبخندی از جنس امید و سازندگی، از روند خوب تملک اراضی پروژه رشت – آستارا آن هم قبل از اینکه مطالعات طرح به پایان برسد، ابراز شگفتی و رضایت کرد و از توافق اخیر ایران و روسیه برای اجرای پروژه به صورت فاینانس و نه BOT قدردانی به عمل آورد.

 

این یعنی ما هزینه را می‌پردازیم، روس‌ها اجرا می‌کنند و در آخر هم خدا بزرگ است. ایشان هم‌چنین از تمام کسانی که نسبت به مفاد قرارداد و نحوه مشارکت روسیه در پروژه مذکور، انتقادات فنی وارد می‌کنند به شدت انتقاد و آنان را پدرانه نصیحت کرد و گفت: وقتی امید داریم پس چرا سوال فنی بپرسیم!؟

 

به‌هرحال هیچ قطاری تاکنون بی‌بار نمانده است. روزی قطار رشت آستارا هم سوت خود را خواهد نواخت و بار هم برای جابه‌جایی و ترانزیت خواهد رسید. یعنی باید برسد چون اگر نرسد نمی‌توانیم اصل قرض و سود پول را به روس‌ها برگردانیم. تا آن روز خدا بزرگ است و حتما حتما بار دیگر روسیاهی برای ذغالِ بی‌بصیرت باقی می‌ماند.

 

ما در ایران ثابت کردیم هزار راه نرفته داریم. حتی می‌شود با راه انداختن انواع پویش‌های سراسری و کمک‌های مردمی، برای این خط ریلی، بار جور کرد و ثابت کرد هنوز تارِ سیبیلی که در همین چند سال اخیر، عجله‌ای در کرملین جا گذاشتیم در دنیای مدرن کسب و کار، یک دنیا ارزش دارد.

 

مخلص کلام این‌که وقتی پروژه‌ای پیش از مطالعه تملک می‌شود، پیش از اجرا هزینه می‌دهد، و پیش از نتیجه برای آن جشن می‌گیرند، چه کسی گفته که نمی‌توان انتظار معجزه از آن داشت؟ به قولِ استادِ بزرگ؛ به شتر گفتند چرا گردنت کجه!؟ گفت: والله کجام راسته که گردنم باشه؟!

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.