اکنون که این مطلب را می نویسم، چند روزی است دوستی که به تازگی افتخار آشنایی با ایشان داشتم، به ویروس کرونا مبتلا شده است. خوب حتما نگران و ناراحت هستم.
مسوولیت اجتماعی این دوست عزیز، چیزی نبود جز اینکه در زمانی که مشکوک به سرماخوردگی خیالی و کرونا بود باید خود را قرنطینه میکرد و به سادگی جمله یک سرماخوردگی ساده است را بیان نمیکرد.
پس از این روزها بود که شنیدم که سرماخوردگی ساده نبود، کرونا ویروس است. تا جایی محدودی که با این فرد آشنایی داشتم، به دنبال افرادی که در این مدت با هم در ارتباط بودند میگشتم. ذهنم به تعداد محدودی از افراد رسید شاید ۵ نفر به تعداد افراد موجود در یک ماشین، اما ماجرا این تعداد نیست.
هر یک از این افراد بعد از اتمام یک روز که در کنار هم بودند، برای ادامه زندگی و استراحت به خانه و پیش خانوده های خود میروند. میانگین هر خانواده ۳ نفر باشد یعنی هر فرد ۲ نفر را آلوده کرده است. این اطلاعات و برآوردها جدید نیست، الان دیگر کودکان هم این اطلاعات را دارند، تقریبا از اول اسفند ۱۳۹۸ اطلاعات به سرعت در بین ما چرخیده و اطلاعات جامعی داریم و هر روز به روزشان میکنیم. از آن روزها تا الان ماسکهای زیادی روانه طبیعت کردیم، آب زیادی برای شستشوی دستها بین ۳۰ تا ۴۰ ثانیه استفاده کردهایم، مواد شیمیایی زیادی برای شستشو لوازم و استریل کردن محیط استفاده کردهایم ولی کو گوش شنوا.
به همه چیز فکر کردم، مثل برق و باد همه چیز در ذهنم گذشت، چه حجم عظیمی نیرو و هزینه لازم است تا یک بیمار کرونایی به سلامت به آغوش خانواده خود برگردد و خوشبینانه تر اینکه فرد یا افرادی را هم مبتلا نکرده باشد.
اوایل همه به این نکته که ویروس از کجا آمده دقت داشتیم، کلی ناسزا روانه افراد مختلف و در کشورهای مختلف کردیم مثل بقیه کشورها، الان در این مدت که پیشرفت کردیم و ویروس کرونا که از هرجایی آمده را بیشتر میشناسیم چه کردیم.
پیامی خواندم که نوشته بود دولت چرا ایام عید را قرنطینه اعلام نکرد، من هم مثل شما میگویم راست می گویید، حق دارید. دوستانی که هر هفته به یکی از شهرهای کشور مسافرت میکنند و عکسهای رنگ و وارنگشان را در فضای مجازی به اشتراک می گذارند، احتمالا از اقوام نزدیک هستند و در سفرهای دولت به شهرهای مختلف با هم میروند و چهار تا عکس هم میگیرند.
تا زمانی که از خودمان شروع نکنیم، تا دلتان میخواهد به در و دیوار ناسزا روانه کنید، روزی که به کارهای خودمان نگاه کنیم و برای هر یک از اتفاقات ریز و درشت زندگی خود که این روزها با جان آدمها در ارتباط است نگاه نکنیم و در مسیر تغییر قدم بر نداریم، حالمان خوب نمیشود تا بتوانیم حال جامعه را خوب کنیم.
امروز لمس کردم، دیگر نمیشود گفت ماهی را هر وقت از آب بگیری تازه است. ماهی را هر وقت از آب بگیری علاوه بر تازگی، مرده است، مرده.