در برنامهریزیهای توسعه برای یک جامعه (کشور، استان یا هر محدوده و جامعه محدود و معین) برنامهریزان نگاه ویژهای به آمار و اطلاعات و شاخصهای مربوط به آن جامعه دارند و در کنار اینگونه اطلاعات، پژوهشها و تحقیقات انجام گرفته در محدوده جامعه موردنظر نیز از اهمیت ویژهای برخوردار هستند.
گیلان نیز از این پدیده مستثنی نیست و طبعا پژوهشها و تحقیقات انجام شده در صورتی که به درستی تعریف شده، با کیفیت بالا انجام شده و به نتایجی منطقی رسیده باشند میتوانند به ابزار مهمی در دست برنامهریزان تبدیل شوند.
بنابراین با نگاه توسعه محورانه استاندار جدید گیلان، موضوع پژوهش به طور کلی و پژوهشهای انجام شده پیشین از اهمیت بالایی برخوردار خواهند بود.
در گیلان علاوه بر پژوهشهای معمولی که در دانشگاهها و در زمینههای مختلف انجام میشود به دلایل اقلیمی و جغرافیایی در زمینههای متعددی پژوهشکده، مرکز تحقیقات یا موسسات تحقیقاتی ایجاد شده و فعالیت میکنند.
به عبارت دیگر در طول سال، میلیاردها تومان از بودجه عمومی در این مراکز هزینه میشود تا با تحقیق و پژوهش، خوراک مناسبی برای مدیران جهت تصمیمگیریها و برنامهریزی برای توسعه انجام شود که با توجه به تعدد این مراکز در استان طبعا بودجه صرف شده نیز قابل توجه است.
حال برای من بعنوان یک شهروند این سوال ایجاد میشود که آیا در زندگی خود ثمره این تلاشها و پژوهشها که با صرف هزینه از بودجه عمومی انجام میشود را احساس میکنم؟
بعنوان مثال اگر موسسهای تحت عنوان تحقیقات برنج کشور در استان فعالیت میکند و دهها نفر در سطوح و رشتههای مختلف تحصیلی در آن کار کرده و حقوق دریافت میکنند، آیا تاثیر مثبتی بر موضوع برنج بعنوان مهمترین تولید کشاورزی استان داشتهاند؟ پژوهشکده آبزیپروری چطور؟ یا انستیتو تحقیقات بینالمللی ماهیان خاویاری؟
از این رو پیشنهاد میشود آقای دکتر حقشناس بعنوان یک فردِ توسعهگرا در جایگاه استاندار جدید، تمرکزی ویژه بر این مراکز کرده و عملکرد کلی آنها بویژه در ده سال اخیر را مدنظر قرار دهد.
بدون شک در صورتی که یک تیم خبره و بدون غرض به بررسی این امور بپردازند فارغ از اینکه خروجی بررسی، عملکرد مناسب یا نامناسب این مراکز باشد خیر و نیکی را برای استان و توسعه آن به دنبال خواهد داشت.
نتیجه بررسیها خارج از گزارههای زیر نخواهد بود:
– مرکز از عملکردی بسیار خوب برخوردار بوده و میتواند ضمن تداوم روند گذشته الگوی دیگر مراکز قرار گیرد.
– مرکز عملکردی قابل قبول داشته اما نیازمند اصلاحات و رفع نواقص است که رفع برخی از آنها داخلی بوده و باید با اصلاحاتی در داخل مجموعه مرکز انجام میشود و ممکن است برخی نیازمند همکاریهایی فراتر از مجموعه مورد نظر باشد که قطعا استانداری میتواند در این زمینه موثر واقع شود.
– مرکز عملکردی نامناسب داشته و میبایست تغییرات ساختاری در آن انجام شود.
یک گزاره نیز خارج از این موارد دستهبندی میشود و البته بسیار برای استاندار بعنوان مقام عالی دولت و هماهنگ کننده بین ادارات در پیشبرد امور مهم است. آن اینکه بسیاری از این مراکز به تنهایی قادر به ایجاد زمینه برای تغییر و توسعه نیستند و در این خصوص وابسته به نحوه همکاری یک یا چند دستگاه اجرایی یا وزارتخانه هستند.
بعنوان مثال همان مرکز تحقیقات برنج کشور که پیشتر از آن نام برده شد زمانی میتواند مثمرثمر باشد که دستگاههایی مانند جهاد کشاورزی یا شرکت سهامی آب منطقهای، مسائل و مشکلات مبتلا به موضوع برنج و نیازهای پژوهشی خود را به درستی به این مرکز اعلام و پس از پایان پژوهش در به کار بستن نتایج و رصد تاثیر آن اقدام کنند.
از این رو بررسی این مراکز میتواند در خصوص بررسی عملکرد دستگاههای مرتبط با موضوع نیز راهگشا باشد. با این اوصاف پیشنهاد میشود آقای استاندار خارج از دریافت گزارشهای معمول و بیثمر که عموما کمی و بدون توجه به اثرگذاری است، فرد یا افرادی را مامور به بررسی عملکرد این مراکز کنند.
نظرات بسته شده است.