کشاورزان گیلانی طی سالهای اخیر، با چالشهای متعددی از قبیل آب، مشکلات بیمهای و تسهیلات مواجه بودهاند. در این میان، پروژههای مربوط به نگهداری و توزیع آب کشاورزی از جمله پروژههای مهم و الویتدار کشاورزی استان بهشمار میروند که باید با جدیت دنبال شوند.
واقعیت این است که استان گیلان جایگاه مهمی در تامین امنیت غذایی کشور خصوصا برنج، گوشت مرغ و آبزیپروری دارد. اما این موضوع که گیلان در تولید برخی محصولات کشاورزی دارای رتبههای خوبی در سطح کشور است، کافی نیست، چرا که از منافع مالی آن در حد مطلوب بهرهمند نیست.
متاسفانه باید گفت علیرغم تلاشهایی که انجام گرفته، باز هم گلایههای کشاورزان گیلانی برجاست و اتفاقی رخ نمیدهد. باید گفت، در پرداخت مطالبات کشاورزان کمتوجهی میشود و برخی پروژههای جهاد کشاورزی علیرغم هزینهکردهای زیاد، بهدرستی اجرا نشدهاند.
هدر رفت منابع آبی و پایین بودن بهرهوری در تولید از مهمترین موانع توسعهی پایدار در بخش کشاورزی استان هستند. سرمایه مهمترین عامل رشد کشاورزی است ولی متاسفانه بنا به دلایل متعددی سرمایهگذاری در بخش کشاورزی استان مطلوب و کافی نیست.
تولید زنجیرهای و زنجیرهی ارزش محصولات باغی شامل زیتون، کیوی و فندق و زراعی مانند برنج و بادام زمینی از چالشهای اقتصاد کشاورزی و امنیت غذایی هستند و سود و درآمد اقتصادی حاصل از شالیکاری و باغداری به جیب تولیدکنندگان نمیرود و دلالان با کمترین زحمت، بیشترین سود را میبرند.
حال باید گفت، آیا وقت آن نرسیده تا واسطههای غیرقانونی و دلالبازی در بازار محصولات باغی و برنج در سطوح و بخشهای مختلف شناسایی و قاطعانه با آنها برخورد شود؟ همه باید بدانیم که اگر روزی کشاورز گیلانی بیل خود را بر زمین بگذارد، هیچکس نمیتواند بیل به دست او بدهد و اگر زندگی کشاورز نچرخد روستا را رها میکند.
اینها مسائلی هستند که باعث کاهش انگیزهی جوانان برای ماندگاری در روستا و اشتغال به کشاورزی و عواقبی نظیر مهاجرت، افزایش سن کشاورزان و تغییرکاربریهای زمین بهدنبال داشتهاند که البته همه اینها به برنامهریزی دقیق و اقداماتی در کوتاهمدت و بلندمدت احتیاج دارند.
باید راهبردها، توانمندیها و فعالیتهای استان در حوزهی سلامت محصولات کشاورزی بازنگری و ساماندهی شوند. گفتنی است برخی کودهایی که در داخل تولید میشوند و یا در استان توزیع میشوند از کیفیت بالایی برخوردار نیستند. این در حالی است که کودها و سموم شیمیایی با کیفیت، تاثیر قابل توجهی بر میزان و کیفیت تولید دارند.
بنابراین باید الزامات و حمایتهای لازم از تولیدکنندگان، صنایع تبدیلی و بخش خصوصی اعمال شوند تا علاوه بر جلوگیری از خروج ارز و افزایش ضریب امنیت غذایی، بازار خامفروشیها و دلالبازیها از بین برود. خلاصه اینکه باید در دفاع از تولید، هرآنچه در توان داریم بگذاریم و در حماسهی اقتصادی به رشد مناسب در استان برسیم.
در پایان این که باید به گزارشات و آمارهای بخش کشاورزی از نظر دقت، بهروز بودن و قابل اتکا بودن توجه ویژه داشت و آمارهای غیرواقعی، شفافسازی شوند زیرا کتمان واقعیتها با آمارها و گزارشات گاهاً نادرست و متضاد ناقض وضع موجود نخواهند بود. اکنون باید پرسید، اگر علت ناکارآمدی بخش کشاورزی خصوصاً در بخشهای خاک و آب، مدیران هستند، چرا برکنار نمیشوند؟
اگر مشکلات، ساختاری، سیستمی، سختافزاری و یا نرمافزاری هستند چرا در طول سالیان گذشته برای رفع آنها اقدام جدی صورت نگرفت؟ برخی مدیران یا واقعاً ارادهای ندارند و یا نمیتوانند مشکلات بخش کشاورزی را برطرف کنند. در واقع چالشهای اساسی کشاورزی استان باید در برنامههای میدانی مدیران ارشد این بخش دیده شوند.
بخش کشاورزی گیلان برای پیشرفت و توسعه به همت مضاعف مسئولان و مشارکت بخش خصوصی و مردم نیاز دارد. کوتاه سخن این که، کشاورزی گیلان نیازمند تحول است و برای نیل به این هدف، کالبد کشاورزی گیلان به نفس تازهای احتیاج دارد.