موزه پروژه‌های ناتمام در گیلان

0 767

«پروژه مجتمع فرهنگی هنری شهرستان لاهیجان در طول ۲۰ سال ، ۳۰ درصد پیشرفت داشته است. پروژه فاضلاب شهرستان سیاهکل پس از ۲۷ سال، ۱۰ درصد پیشرفت داشته است. پروژه فاضلاب شهرستان لاهیجان پس از ۲۷ سال، ۵۰ درصد پیشرفت داشته است. مسیر اصلی سنگر ـ سراوان ـ سیاهکل از اتوبان تبدیل به جاده ۴ بانده شد و تمام زیر گذر و روگذر آن حذف شد و به دلیل تصادفات زیاد به اتوبان مرگ شهرت یافته است.  درمانگاه تخصصی تامین اجتماعی لاهیجان پس از ۱۵ سال هنوز آغاز نشده است. جاده‌ی گردشگری سیاهکل به دیلمان بعد از ۱۵ سال هیچ اقدامی صورت نگرفته است. تجهیز اراضی کشاورزی شهرستان پس از ۳۰ سال، ۵۰ درصد پیشرفت فیزیکی داشته است.»

اینها درد و دل و گلایه یک شهروند گیلانی نیست. اینها نمونه‌ی آثار و عملکرد مسئولان در یک شهر جنگ زده، متروک و دور افتاده هم نیست. اینها پروژه‌های شهرستان لاهیجان است که از زبان نماینده فعلی آن در مجلس بیان می‌شود. لاهیجان از جمله شهرهای گیلان است که در کنار رشت و انزلی به نسبت دیگر شهرهای استان از شاخص توسعه یافتگی بالایی برخوردار است. شاخص توسعه یافتگی یعنی بهبود زیرساخت‌ها در حوزه حمل و نقل و راه، در حوزه بهداشت و درمان، آموزش، مسکن شهری، فضای شهری مناسب و… .

اما این مشکلات که در سطور اول ذکر شد، در شهری وجود دارد که چشم و چراغ گردشگری گیلان که کل ایران است. شهری که هیچ فصلی از سال خالی از مسافر و گردشگر نیست، شهری که علیرغم دارا بودن توسعه، در مجموع عملکرد شهرستانی در قطار ناکارآمدی سوار شده است.

فرخی‌میکال، نماینده لاهیجان از تریبون مجلس مشکلات حوزه انتخابیه‌ی خود را می‌گوید و البته راهکارش را آنگونه باید نمی‌داند. او فریاد می‌کشد اما نهایت راهکارش برای پروژه‌های اینچنینی و عقب‌ماندگی‌ها “مدیریت جهادی” است. قاطبه‌ی مدیران کشور هم مانند اویند. دردها را می‌بینند و می‌شناسند، اما نمی‌دانند راهکار اصلی کجاست و تنها می‌توانند برای حفظ آبرو! هم شده شعارهای کلی و آدرس‌های غلط دهند.

سال‌هاست مدیریت فربه دولتی از پس هزینه‌های عمرانی بر نمی‌آید. گفته می‌شود ۱۵ درصد هزینه‌های عمرانی کشور در استان‌ها توزیع می‌شود. بسیاری از نماینده‌ها این در و آن در می‌زنند تا شده یکی دو پروژه‌ی شهرستان را در ردیف پروژه‌های ملی قرار دهند تا بلکه پروژه پیشرفت کند. اما این اتفاق نمی‌افتد و به فرض هم بیافتد مانند پروژه‌های بزرگراه رشت- قزوین، راه آهن رشت- قزوین، کتابخانه مرکزی و … باید سال‌ها از عمرشان بگذرد.

از طرفی دولت‌ها در دهه‌های اخیر به جای اجرای اصل ۴۴ قانون اساسی مبنی بر مشارکت بخش خصوصی یا خصولتی‌ها را وارد عرصه کرده‌اند که خود ناگفته پیداست کارآیی چندانی نداشته اند و یا خود را به عنوان رقیب بخش خصوصی واقعی دانسته‌اند.

از این رو هر لحظه بر تعداد و عمر پروژه‌های عمرانی گیلان افزوده شده و عمر برخی از آنها به ۳ دهه هم می‌رسد.

مشکلاتی که گیلان را به موزه پروژه‌های ناتمام معاصر بدل کرده است و هیچ دولتی را با این تورم و رشد نقدینگی و بحران تحریم، یارای اجرا و انجام آن نیست. به گونه‌ای که در چهار سال دوم، دولت روحانی سراغ ایجاد پروژه‌های جدید نرفت و همه اینها به علت وابستگی بودجه به نفت، تحریم و یا نبود اولویت بندی سالانه برای اتمام پروژه‌هاست.

نماینده لاهیجان از دولت جدید درخواست می‌کند از مدیران پاکدست، متعهد و جهادی برای بهبود وضعیت استفاده کند تا پروژه‌های عقب‌مانده پیشرفت کنند. اما در روزهای اخیر که فشارها بر دولت جدید برای انتصاب مدیران خاص از هر کوی و برزن روانه می‌شود، و برخی هم امور اصلی را رها کرده و در حال لابی و رایزنی‌های جدید هستند، امید به شایسته گزینی و بهینه سازی نیروی انسانی متخصص و شایسته امکان پذیر است؟ با مدیران سفارشی چطور؟ آیا می‌توان به برنامه‌ریزی درست برای توسعه استان امیدوار بود؟

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.