نوستالژی رشت و چشمان بارانی حاجی

1,042

«به چند اسماعیل حاجی‌پور جهت احقاق حق گیلان نیازمندیم» شنیدن این جملات دو روز قبل از ورود به شصت و یکمین سال زندگی و در چهلمین سال کاری برای هر مدیر و سیاستمداری نشانه‌ای ست از رستگاری نزد افکار عمومی . از شامگاه ۱۲ خردادماه ۹۸ نام اسماعیل حاجی پور هم به یک #هشتگ در فضای مجازی تبدیل‌ شده است . شبی که برگزاری فینال جام حذفی فوتبال ایران بین پرسپولیس و داماش گیلان با حواشی همراه شد و به دلیل ضعف برگزارکنندگان بازی سکوی متعلق به هواداران داماش که از رشت برای تشویق تیم محبوب خود عازم اهواز شده بودند هم به اشغال هواداران پرسپولیس درآمد . برای اسماعیل حاجی پور ماجرا دقیقا از همین‌جا آغاز شد؛ وقتی به‌عنوان «مالک» باشگاه داماش گیلانیان در اهواز از یک حق قانونی دفاع کرد که به‌روشنی در آیین‌نامه‌های فیفا و حتی سازمان لیگ ایران آمده . او به برگزارکنندگان گفت؛ تا ۳۰۰ هوادار داماش روی صندلی‌هایی که سهم آن‌ها از این بازی است، ننشینند بازیکنانش مقابل پرسپولیس به زمین نمی‌روند . جدالی که ۱۴۰ دقیقه طول کشید و علاوه بر وقفه در پخش زنده تلویزیونی با میلیون‌ها مخاطب، پای تمام مقامات اجرایی، امنیتی وزیر ورزش را هم به ماجرا باز کرد . در نهایت هم داماشی‌ها به خواسته خود رسیدند .

هرچند که این تیم لیگ دسته دوم ایران بازی و در واقع قهرمانی را به پرسپولیس واگذار کرد اما از ساعاتی قبل از بازی تا حالا که چند روزی از ماجرا گذشته اگر در رسانه‌ها از داماش و تصمیم بی‌نظیر «مالکش» برای احقاق حق هوادارانش و فوتبال خصوصی، اندازه قهرمانی پرسپولیس صحبت نشده باشد کمتر از به دست آوردن قهرمانی دوگانه پرسپولیس حرف به میان نیامده است .

غیرت قربان برار

مردی که امروز به‌عنوان «مالک» داماش محور بحث‌هاست فقط در رسانه‌ها و شبکه‌های اجتماعی با تمجید مواجه نشده است . حاجی پور وقتی این روزها طبق عادت همیشگی در خیابان‌های رشت قدم می‌زند تا با شهروندانی که نمایندگی‌شان را در شورای شهر رشت بر عهده دارد هم دیداری تازه کند بارانی از کلماتی چون «غیرت قربان برار، حاجی تی غیرته ره بیمیرم، مَرداکی بچه‌محل و حتی آقامون جنتلمنه» بر سر و رویش می‌بارد.

همان شورایی که حاجی پور سومین دوره عضویتش را در آن می‌گذراند و بارها در صحن علنی‌اش از لزوم کمک به داماش و البته سپیدرود رشت گفته با این استدلال «همین‌که ما بتوانیم برای چهار ساعت ده الی پانزده هزار نفر را به استادیوم بیاوریم، یعنی می‌توانیم شصت هزار ساعت اوقات این جوانان را پر کنیم . شصت هزار ساعت کم نیست که اگر مردم غم و غصه‌ای دارند، برای این مدت از آن خارج شوند.»

از چهار برادران رشت تا شهرداری لوشان

 اما مردی که نامش این روزها به دلیل جستجوی زیاد اینترنتی هزاران ایرانی به یکی از پیشنهاد‌های گوگل هم تبدیل‌شده کیست؟ اسماعیل حاجی پور ۱۵ خردادماه ۱۳۳۷ در محله چهار برادران خیابان مطهری رشت به دنیا آمد . به گفته خودش از ۱۴ سالگی با حضور در مسجد چهار برادران با فضای سیاسی آن زمان آشنا شد و در کنار انقلابیون رشت به براندازی حکومت پهلوی کمک کرد . حاجی پور ۹ سال بعد و در حالی که تنها ۲۳ سال داشت به‌عنوان شهردار لوشان انتخاب شد . منطقه‌ای که از سال ۱۳۶۰ «شهر» خوانده می‌شد . شهری هم‌مرز با قزوین که با ۹۰ کیلومتر فاصله از مرکز استان گیلان برای ساکنان رشت «دور» محسوب می‌شده است.

شهر آفتاب؛در سایه بی‌توجهی مدیران

البته در سال‌های اول انقلاب کسی دنبال کارنامه و دستاورد مدیران نبود به‌ویژه آنکه محدوده فعالیت شهری مانند لوشان باشد که بسیاری از ساکنانش معتقدند هرچند شهرشان مشهور است به «آفتاب گیلان» اما همواره در سایه بی‌توجهی مدیران مستقر در مرکز استان مانده است . آیا در حافظه ساکنان لوشان خاطره‌ای از شهردار سال‌های ابتدای انقلاب در شهرشان ثبت‌شده است؟ حیدر صاحب یکی از مغازه‌های خیابان اصلی لوشان در پاسخ به این سوال «مرور» گفت؛ ما از آقای حاجی پور خاطره بدی نداریم . در اوایل دهه ۶۰ تلاش زیادی برای آسفالت خیابان‌ها و کوچه‌های لوشان داشت .

هرچند که یک عضو شورای شهر لوشان می‌گوید اغلب مدیرانِ جنوبی‌ترین شهر گیلان از جمله حاجی پور طی سال‌های گذشته عملکرد قابل دفاعی در این شهر نداشته‌اند اما این روزها طرفداران هیجان‌زده فوتبال در رشت معتقدند اسماعیل حاجی پور مردی که ۱۴ سال قبل از وزارت کشور بازنشسته شده‌ باید به‌عنوان رئیس‌جمهور و با ارفاق، استاندار انتخاب شود تا بتواند حق مردم را با ایستادگی مقابل بی‌قانونی‌ها بگیرد.

فراموشی در بندر

بعد از لوشان ماموریت حاجی پور شهری بندری بود که دو نام داشت؛حسن کیاده و بندر فرحناز واقع شده در بخش کیاشهر آستانه‌اشرفیه در شرق گیلان . اما پس از انقلاب اسلامی نام این شهر بندری به کیاشهر تغییر یافت.  شهری که این روزها کمتر کسی از اهالی نام حاجی پور به‌عنوان شهردار را در خاطر دارد. یکی از اعضای شورای شهر بندر کیاشهر هم در این ‌ارتباط به مرور گفت؛ بعد از بررسی عملکرد مدیریت شهری کیاشهر در دهه ۶۰ عملکرد یا دستاورد خاصی مشاهده نشد تا بتوان آن را به حاجی پور نسبت داد.

سوگواری آقای شهردار در کنار مردم

اما بعد از زلزله ویرانگر سال ۶۹ رودبار، اسماعیل حاجی پور با حکم سید علی‌اکبر طاهایی استاندار وقت گیلان به رودبار ویران‌شده بازگشت؛ بازهم با عنوان شهردار . منطقه‌ای که هرچند از سال ۱۳۳۸شهر نامیده می‌شد اما غرش ویرانگر زمین از رودبار تنها نامی باقی گذاشته بود . جایی که حاجی پور به جای شهردار به مسئول ساماندهی و ارسال کمک‌های اولیه به صدها خانوار داغدار تبدیل شد. به گفته یکی از فعالان سیاسی این شهر، «بعد از زلزله تا چند ماه بعد از آن در طول هفته ده‌ها چهره سیاسی، لشکری و کشوری برای بازدید و بررسی ویرانی‌های زلزله به رودبار سفر می‌کردند طبیعتا در آن فضا کسی نمی‌تواند از شهردار انتظار طرح و برنامه‌هایی خاص داشته باشد.» او و تعدادی دیگر از ساکنان رودبار از عملکرد حاجی پور در این شهر حسن خلق و همدردی و گریستن با مردم مصیبت‌زده را به خاطر دارند و نه طرح و برنامه‌های دیگر.

شهرداری ایستاده برروی صندلی

اما حوالی سال ۷۱ وقتی حاجی پور ۳۴ ساله بود باز هم حکم جدیدی مقابل اسمش دید؛ این بار هم جنوب گیلان بود و منطقه‌ای که از شهرداری فقط یک اسم مصوب روی کاغذ را داشت . طاهایی استاندار وقت به او گفت در جلسه شورای اداری رودبار حاضر شود . در شورای اداری مشخص شد که حاجی پور به‌عنوان شهردار منطقه‌ای انتخاب‌شده که از شهر حتی یک تابلو هم ندارد و تنها عنوان «رستم‌آباد» بروی کاغذ ثبت‌شده است. حاجی پور در مصاحبه‌ایی که سال گذشته با مجموعه تاریخ شفاهی بلدیه رشت انجام داده گفته؛ «وقتی به رستم‌آباد رفتم کسی نمی‌دانست من شهردار هستم. یک صندلی در کنار پیاده‌رو پیدا کردم، روی آن ایستادم و مردم را جمع کردم و گفتم من شهردار شما هستم. در همان‌جا یک نفر آمد و گفت که من به شما ساختمان می‌دهم . » از حاجی پور خاطرات مختلفی درباره رستم‌آباد نقل است. مانند بستن جاده اصلی و متوقف کردن مدیران ارشد کشوری در سفر به گیلان برای گرفتن اعتبار و بازدید از شهر.

مردی که این روزها ازنظر طرفداران فوتبال ایران به‌عنوان اسطوره ایستادگی برای احقاق حق بخش خصوصی تشویق می‌شود تنها ۱۳ ماه موفق شد با فرامرز گلشنی نماینده وقت رودبار به مدارا بگذراند . شهری که به گفته حاجی پور نشانی از شهریت نداشت و او موفق شد در مدت فعالیتش زیرساخت‌هایی در زمینه خیابان‌سازی برای رستم‌آباد ایجاد کند . تا وقتی مراسم تودیعش برگزار شد اهالی و مدیران شهر برای از دست دادنش گریه کنند .

وقتی ۲۷ سال بعد از مراسم خداحافظی، ماجرا با شماری از ساکنان رستم‌آباد مطرح شد، تائید کردند و گفتند؛«به دلیل آنکه رستم‌آباد از شهر فقط یک نام داشت اما حاجی پور با فعالیت شبانه‌روزی برای این شهر بلوار و خیابان و کوچه ساخت . هرچند که تعداد این فعالیت‌ها زیاد نبود اما وقتی امروز به وضعیت شهر و امکاناتش نگاه می‌کنیم می‌بینیم که از آن زمان به بعد چیز زیادی به داشته‌های زیرساختی شهر اضافه نشده است.»

شرمنده؛ مانند آقای بخشدار بابت رفتارهای رادیکالی

حاجی پور پس‌از آن با عنوان مدیر منطقه یک شهرداری رشت به زادگاهش بازگشت. در روزهای پایانی سومین سال فعالیت حاجی پور در رشت او سوگوار درگذشت مادرش شد. در مراسم بزرگداشت مادر که جمعی از مقامات ارشد استان‌ هم حضور پیدا کرده بودند، استاندار وقت گیلان به او اعلام کرد که باید از رشت به تولمات برود چون صندلی بخشداری این منطقه در صومعه‌سرا برایش رزرو شده است.

انتخابی که به گفته جوان انقلابی سال‌های قبل چندان برایش خوش‌آیند نبود . چون او هم مانند انقلابی‌های آن روزهای گیلان میانه‌ای با روحیه اعتدال‌گرای آیت‌الله صادق احسان‌بخش امام‌جمعه وقت رشت که اهل روستای لیفشاگرد از بخش تولمات شهرستان صومعه‌سرا بود نداشت.

اما مدیر ارشد استان و نماینده وقت صومعه‌سرا ـ احمد رمضانپور ـ به حاجی پور گفتند وقتی برای این پست با مرحوم احسان‌بخش اولین نماینده امام خمینی در گیلان مشورت شد از بین چند گزینه انگشتش را روی نام حاجی پور گذاشت . بعدها حاجی پور پس از اطلاع از موضوع، شرمنده رفتارهای رادیکالی گذشته‌اش شده و نزد امام‌جمعه رشت رفت؛ «ایشان تا من را دیدند از جای خود بلند شدند . بنده از بزرگی ایشان گریه‌ام گرفت . با ایشان صحبت کردم و به خاطر نظری که راجع به من داشتند از ایشان تشکر کردم و گفتم برای من بخشداری مهم نبود، بلکه حرکت شما خیلی برای من ارزش داشت و به من درس دادید.»

تلاش برای اطلاع از عملکرد مدیریتی حاجی پور در تولمات به نتایج مشخصی جز اخلاق خوب در برخورد با مردم محلی، کمک به ایجاد جاده، برق، تلفن و مواردی نظیر این ختم شد.

شورایی برای طبقه‌بندی کردن مشکلات شهر

پیروزی سید محمد خاتمی در هفتمین دوره انتخابات ریاست جمهوری ایران در دوم خرداد ۱۳۷۶ سرنوشت سیاسی اسماعیل حاجی پور را هم‌تغییر داد. او حدود یک سال بعد به رشت آمد این بار برای شرکت در اولین دوره انتخابات شوراهای شهر و روستا.

جایی که حاجی پور موفق شد به‌عنوان یکی از ۹ عضو شورا به پارلمان شهری رشت راه پیدا کند.

حاجی‌پور در اولین دوره شورای شهر رشت به‌عنوان رئیس کمیسیون عمران و توسعه‌ی شهری و خزانه‌دار فعالیت کرد.

آن‌ها طرح‌های مختلفی هم روی کاغذ آوردند اما تعدادی‌شان برای اجرایی شدن به دست‌کم دو دهه زمان نیاز داشت. به همین دلیل بود که حاجی پور پیش از پایان دوره اول شورای شهر در گفت‌وگویی با ادبیات مختص خود تاکید کرد؛ گل چندانی به سر مردم رشت نزده‌ایم که مطمئن باشیم مردم باز هم ما را برای دور دوم شورا انتخاب می‌کنند.

حاجی پور اصلاح‌طلب می‌شود

در میانه‌ی اختلافات گاه‌وبیگاه شورانشینان دوره اول رشت که گاه منجر به قهر و درگیری‌های طولانی اعضا می‌شد و حاجی پور هم یکی از آن‌ها بود که به مدت ۳ ماه در جلسات شرکت نکرد و راهی فرمانداری رشت شد . البته نه با هدف حل مشکلات شورا که به دلیل صدور حکم جدید مدیریتی؛ معاون سیاسی فرمانداری رشت و حومه . حکمی که محمد زالفی فرماندار دولت اصلاحات در رشت برای همسایه‌ی قدیمی‌اش صادر کرده بود و تا ۸ سال بعد هم تمدید شد.

 آن مرد نیامد

هرچند که حاجی پور تا امروز هرگز عضو هیچ گروه و حزب اصلاح‌طلبی نشده اما دو سال بعد از دولت خاتمی و آغاز به کار دولت محمود احمدی‌نژاد که با قلع‌وقمع اصلاح‌طلبان‌ همراه بود حاجی پور هم یکی از نامزدهایی بود که برای حضور در انتخابات سال ۸۶ مجلس هشتم در رشت احراز صلاحیت نشد . حاجی پور و دوستان پرشمارش تا آخرین لحظات مهلت تبلیغات هم برای اخذ برگه تائید صلاحیتش تلاش کردند و حتی پوستر تبلیغاتی‌اش را هم با شعار «آن مرد آمد» آماده کرده بودند؛ پوستری با بک‌گراند سفید که حاجی پور کلاهی بر سر و کت‌وشلوار مشکی بر تن داشت . او در حالی به تصویر کشیده شده بود که مشغول برداشتن یک گام بود . گامی که قرار بود برای ساکنان رشت قدم به‌سوی پیشرفت و سازندگی شهر را تداعی کند.

مانند موارد مختلف از این دست هرگز روشن نشد که دلیل رد صلاحیت حاجی پور چه بود آیا آن‌گونه که مخالفانش می‌گویند شایعات مربوط به تخلفات مالی دوران معاونت فرمانداری و شورای شهر اول دخالتی در ماجرا داشت یا روایت خود و همفکرانش را پذیرفت؛ حاجی پور تقاص همراهی ۸ ساله با دولت اصلاحات را پرداخت.

استقلالی که آبستن پگاه بود

هرچند حاجی پور برای فعالیت سیاسی و نشستن دوباره بر صندلی شورای شهر رشت تا ۲۴ خرداد ۱۳۹۲ صبر کرد . اما نام او از شورای اول به جز مسائل سیاسی و اجتماعی با ورزش و به‌طور مشخص فوتبال و باشگاه استقلال شهرداری رشت هم گره‌خورده بود و دست کم در طول هفته صدها طرفدار فوتبال در ورزشگاه عضدی حاجی پور را می‌دید. در حالی که رگ گردنشان برای نتایج بد تیم شهرشان متورم شده بود. آن ها برخلاف دیگر مدیران کت و شلوار پوش با «حاجی» گیلکی حرف می‌زدند و ترسی هم نداشتند که خشم شان را به کمک کلمات رکیک در کنار گوشش فریاد بزنند .

حاجی پور یکی از اعضای هیات مدیره استقلال شهرداری رشت بود؛ همان باشگاهی که به دلیل مشکلات تمام‌نشدنی مالی و سقوط به لیگ دسته اول، سال ۸۱ نام و تیمش فروخته شد تا «پگاه» در گیلان متولد شود .

احساس درماندگی بعد از ۳۷ سال کار

تغییر فضای سیاسی ایران در سال ۹۲ که با پیروزی حسن روحانی در انتخابات همراه شد بار دیگر اسماعیل حاجی پور را از ورزش و حاشیه سیاست به متن آورد. هرچند که او در دقیقه ۹۰ موفق شد برگه احراز صلاحیت خود برای حضور در چهارمین دوره انتخابات شورای شهر را بگیرد اما به لطف فوتبال و طرفدارانش و مراودات بدون تشریفات حاجی پور با «رشتی»ها او در این شهر چهره‌ای شناخته‌شده بود. درنهایت هم با تبلیغاتی چندساعته موفق شد با ۱۱ هزار و ۲۳۰ رای نفر پنجم لیست ۱۵ نفره شورای شهر رشت باشد. اعضای این شورا در کنار حاجی پور، رضا جمشیدی، فرانک پیشگر، رضا رسولی، فرهاد شوقی، عباس صابر، مظفر نیکومنش، امیرحسین علوی، مسعود کاظمی، محمدعلی رفیعی، فاطمه شیرزاد، محمدحسین واثق کارگرنیا، سیدرضا موسوی روزان، منوچهر جمالی و محمود باقری بود که این آخری تا پایان لحظات فعالیت شورای چهارم اکثر جلسات پارلمان شهری را به محلی برای افشاگری علیه محمدعلی ثابت‌قدم شهردار منتخب همین شورا، اعضا و مجموعه شهرداری تبدیل کرد تا وقتی به کارنامه شورای چهارم با برگزاری ۲۰۰ جلسه و تصویب هزار و ۲۶۴ مصوبه نگاه می‌کنیم قبل از هر نتیجه‌گیری‌ای فریادها، افشاگری‌ها، آبستراکسیون‌ها و انتخاب شهرداران و عزل آن‌ها به فاصله کم به خاطر آورده شود.

جنجال‌های تعویق حقوق کارکنان آرامستان، پاکبان‌ها و آتش‌نشان‌ها در اواخر کار شورای چهارم صدای اسماعیل حاجی پور یکی از اصلی‌ترین مدافعان ثابت‌قدم شهردار جنجالی رشت را هم درآورد . حاجی پور در جلسه اردیبهشت ۹۵ خطاب به ثابت‌قدم گفت؛ «من با ۳۷ سال سابقه مانده‌ام با تو چگونه صحبت کنم . آقای شهردار همانند پدر با تو صحبت کردم گوش نکردی . دوستانه و خصوصی با تو صحبت کردم بازم هم گوش ندادی، گویا مصداق این ضرب‌المثل هستی که «یک گوش در و یه گوش دروازه». حاجی پور خطاب به ثابت‌قدم ادامه کرد؛ مگسان دور شیرنی را رها کن پسرم!چرا شورا را دشمن خودت می‌دانی؟ ما از تو می‌خواهیم که مقررات را رعایت کنی چون با جنگ نمی‌توان کارها را پیش برد.»

ناامیدی از لیست امید

هر چند حاجی پور برای شرکت در انتخابات پنجمین دوره شورای شهر رشت مشکلاتی مانند چند انتخابات قبلی نداشت اما وقتی اصلاح‌طلبان رشت مشغول تدوین لیستی بودند که بعدتر به نام «امید» مشهور شد حاشیه‌هایی دامن‌گیرش شد.

در روزهای ابتدایی اردیبهشت۹۶ گفته شد حاجی پور هم مانند اکثر چهره‌های دعوت‌شده برای گفت‌وگوهای اولیه، میثاق نامه‌ای مبنی بر اینکه اگر نامش در لیست ۱۱ نامزد منتخب اصلاح‌طلبان نبود از انتخابات کنار بکشد و برای پیروزی لیست تلاش کند را امضا کرده بود. شاید با این اطمینان که هرگز نام فردی با تجربه ۸ سال معاونت فرمانداری دولت اصلاحات و دو دوره سابقه حضور در شورای شهر رشت از نفرات اصلی لیست جا نمی‌ماند . اما بعد از رای گیری داخلی، نام حاجی پور در رده سیزدهم قرار گرفت در حالی که رشت به ۱۱ عضو شورا نیاز داشت.

آغاز اختلافات بر سر پوستر انتخاباتی

بعد از این ماجرا حاجی پور هم مانند اکثر کسانی که میثاق نامه را امضا کرده بودند اما به نتایج تصمیم احزاب اصلاح‌طلب تمکین نکردند انصراف نداد، اما رد صلاحیت سه زن مدنظر برای لیست اصلاح‌طلبان بار دیگر نام او را جز ۱۱ عضو لیست امید قرارداد.

حاجی پور که در جلسات شورای چهارم وقتی اصولگرایان شورا نسبت به تعهدات خود پایبند نمی‌ماندند به مزاح آن‌ها را «سوسول گرا» خطاب می‌کرد در پنجمین دوره پارلمان رشت دریافت که برای بسیاری از اعضای این شورا گرایش سیاسی و فکری که به‌واسطه آن به شورا راه پیدا کرده بودند محلی از اعراب ندارد. آن‌ها به گاه تصمیم‌گیری‌های بزرگ مصداق شعار مورد علاقه براندازان یعنی «اصلاح‌طلب، اصولگرا دیگه تمومه ماجرا» می‌شدند.

انتخاب اول حاجی پور و همفکرانش در شورا برای شهرداری رشت، حامد عبدالهی بود . انتخابی جنجالی برای اصلاح‌طلبان شورا وقتی جمشید رسایی چهره شناخته‌شده ‌این جریان هم کاندیدا بود اما تنها ۴ رای شورانشینان(که ۳ اصلاح‌طلب لیست امید در بینشان نبودند) را به دست آورد . ماجرایی که تا مدت‌ها رفتار طیف اصلاح‌طلب شورا را با نقدهای تندی مواجه کرد؛ اصلاح‌طلبانی که معتقد بودند تصمیم آن‌ها برای انتخاب حامد عبدالهی نفع بیشتری برای این جریان و شهر دارد.

انتخاب شهردار به سبک اصلاح‌طلبان شورای شهر رشت

رفتار طیف اصلاح‌طلب که حاجی پور هم یکی از آن‌ها بود در ادامه راه، تعجب بیشتری برانگیخت وقتی اسماعیل حاجی پور، احمد رمضانپور و فرهام زاهد با همراه کردن حامد عبدالهی و محمدحسن علیپور برای مقابله با رفتارهای طیف مربوط به امیرحسین علوی در شورای شهر از بین گزینه رضا ساغری که سابقه شهرداری رشت را داشت و حجت جذب اصولگرا، دومی را انتخاب کردند . مردی که ازنظر تفکرات سیاسی و اداره شهر با جریان اصلاح‌طلب مانند دو خط موازی بود . به جز این، جذب هیچ سابقه مدیریتی قابل اعتنایی نداشت و از پیش روشن بود که از سوی وزارت کشور تایید نمی‌شود . این انتخاب در حالی صورت گرفت که از تیر۹۷ شهرداری رشت با سرپرست اداره می‌شد. شهری با حدود ۷۰۰ هزار نفر جمعیت ثابت که در طول روز به یک‌میلیون و ۲۰۰ هزار نفر می‌رسد.

ماجرای انتخاب شهردار ۴ اسفند ۹۷ با رای هر ۱۱عضو شورا به حسین علیقلی زاده ادامه پیدا کرد اما وزارت کشور او را هم احراز صلاحیت نکرد . ماجرایی که موجی از اعتراضات رسانه‌ها و کاربران شبکه‌های اجتماعی خطاب به شورای شهر را به دنبال داشت.

پشیمانی از عضویت در شورای شهر رشت

انتقادات رسانه‌های مختلف نسبت به شورای شهر رشت و این گفته‌ها که ممکن است شورا منحل شود باعث واکنش اسماعیل حاجی پور شد. او بدون اشاره به نقش خود در روند اداره شهر گفت؛ به دلیل مشاهده بی‌اخلاقی‌های صورت گرفته از عضویت در شورای پنجم شهر رشت پشیمان شده‌ام.

او در عین حال گفت نباید فقط هجمه‌ها علیه شورای شهر رشت باشد که در مجموع اعضایش ۴۰۰ هزار رای از مردم گرفته‌اند.

حاجی پور که ۱۴ سال قبل از وزارت کشور بازنشسته شده‌ با ذکر این موضوع که چرا یک نفر نمی‌پرسد ۳ شهرداری که معرفی کردیم و با دستگاه‌های نظارتی هماهنگ کردیم، چرا وزارت کشور حکمشان را صادر نکرد ادامه داد: هر چه سکوت می‌کنیم، فشارهای بیشتر می‌شود و ناجوانمردی‌ها و بی‌اخلاقی‌ها بر شورا افزایش می‌یابد.

عمو، برادرزاده و اتهامات ثابت نشده

یکی از انتقادات نسبت به اسماعیل حاجی پور ارتقای شغلی برادرزاده‌اش علیرضا حاجی پور است که در دوران شهرداری محمدعلی ثابت‌قدم به‌عنوان مدیرعامل سازمان مدیریت پسماند رشت منصوب شد.

منتقدان دو حاجی پور مشهور رشت، از تیرماه ۹۵ با ذکر این نکته که مدیرعاملی سازمان پسماند برای مدیر کارگاه و خط تولید کارخانه کود آلی رشت بزرگ است موضوع را مربوط به تفاهم مشترک ثابت‌قدم و اسماعیل حاجی پور می‌دانند . مانند اکثر موارد از این دست در ایران به‌دفعات در برخی از رسانه‌ها و شبکه‌های اجتماعی درباره چگونگی جذب و سلامت کاری طرفین اتهاماتی مطرح شده است.

همین منتقدان، اخطارهای متعدد و تعطیل شدن چندباره مرکز دفن زباله‌های رشت در سراوان را شاهد مثال خود می‌گیرند و معتقدند که اگر حضور «عمو اسماعیل» در شورای شهر رشت نبود «برارزاه» باید از این سمت برکنار می‌شد نه آنکه تلاش‌های آشکاری برای گرفتن مدیریت یکی از مناطق شهرداری رشت را در دستور کار داشته باشد.

تکمیل کننده این قبیل اتهامات، کمیسیون ماده ۱۰۰ شهرداری است که همیشه به‌عنوان بهشت بعضی از متخلفان شورا و شهرداری در ایران مطرح می‌شود. جایی که گفته می‌شود برخی مدیران با وعده تخفیف‌های نجومی به متخلفان ساخت‌وساز شرایط ناسالمی را در شهر ایجاد می‌کنند.

ماجرایی که درباره یکی از ساختمان‌های بلندمرتبه در رشتیان هم مطرح می‌شود که بعدها شهرداری به اداره دارایی واگذار کرد. چندی قبل گفته شد که با توصیه‌های یکی از اعضای شورای شهر رشت، جریمه میلیونی این ساختمان صفر شده بود.

مدعیان می‌گویند روال کار این‌گونه نیست که هر فردی به ‌واسطه‌ها مراجعه کرد کارش انجام می‌شود . آن‌ها گزینش‌شده و با احتیاط حرکت می‌کنند و لایه‌های پنهانی دارند تا ردی از آن‌ها برجای نماند . آیا مدرکی برای اثبات هست؟ تا این لحظه به‌صورت رسمی خیر. تا برنده همچنان افرادی مانند حاجی پور باشند که معتقدند آنچه باعث گشودن گره‌های بعضی مشکلات به دستشان می‌شود حسن رفتار و آشنایی با خلق‌وخوی مردم شهر است و نه هیچ بده بستان مالی دیگر.

پسری که استعفا داد

اما ماجرای خبرساز دیگر پیرامون خانواده حاجی پور مطرح‌شدن نام پسرش حسین (محمدرضا) از سوی محمدعلی ثابت‌قدم برای حضور در شورای سازمان حمل‌ونقل بار و مسافر شهرداری رشت بود. محمدرضا سرپرست تیم فوتبال داماش گیلان است. همان سرپرستی که پدرش گفته بود به خاطر داماش به دستان نازنین پسرم که استاد دانشگاه است دستبند زدند. محمدرضا که مدیریت مرکز خدمات تخصصی توسعه عمران جهاد دانشگاهی گیلان را هم برعهده دارد بعد از رسانه‌ای شدن انتصاب خود در نامه‌ای به ثابت‌قدم از حضور در هیات مدیره آن سازمان انصراف داد . بعدها هم دخالت او در امور مربوط به بعضی پروژه‌های پیمانکاری در شهرداری تکذیب شد . از وضعیت شغلی دو دختر حاجی پور هم اطلاعاتی در دست نیست. اما همسرش که به عنوان ماما فعال بود در حال حاضر بازنشسته است.

معرفی گیلکی به‌عنوان زبان رسمی

حاجی پور طی سال‌های گذشته انتخاب اول همکارانش برای حضور در شورای شهرستان رشت بوده . جایی که ریاست شورا هم با حاجی پور است.

خبرسازترین مصوبه این شورا تعیین زبان گیلکی به‌عنوان زبان رسمی اداره جلسات از آبان ۹۲ بود . البته حاجی پور معتقد است طرح‌هایی مانند بیمه دهیاران و سند خانه‌های روستایی هم در این شورا به سرانجام رسیده.

اسماعیل داماش را قربانی نمی‌کند

شهرت این روزهای حاجی پور اما نه به‌واسطه حضور در شورای شهر است و نه ریاست بر شورای شهرستان . او به‌واسطه دفاع از حق تماشاگران داماش در بازی داماش گیلان و پرسپولیس، آن‌قدر ذهن میلیونها طرفدار فوتبال را درگیر کرد تا عنوان «مالک باشگاه داماش گیلان» را در اینترنت جست و جو کنند. موضوعی که باعث شده این روزها وقتی در گوگل واژه «داماش گیلان» جستجو می‌شود چند پیشنهاد برای عنوان مالک باشگاه داماش گیلان هم روبه رویش ظاهر شود.

اما نتایجی که جستجوی گوگل درباره مالکیت حاجی پور نشان می‌دهد مخاطب را سردرگم می‌کند.

کمی به عقب برگردیم؛ اعضای شورای شهر رشت شهریور ۹۷ در خانه حاج خلیل رفیع، میزبان لایحه کمک به داماش و سپیدرود بودند . لایحه‌ای که مخالفت برخی از اعضای شورا را برانگیخت . آنان معتقد بودند به دلیل حضور اسماعیل حاجی پور که هم عضو شوراست و هم مالک داماش، طبق قانون امکان کمک وجود ندارد. اما حاجی پور با صدای بلند اعلام کرد که مالکیت باشگاه داماش گیلان را به فرد دیگری انتقال داده و اسنادش هم به سازمان بازرسی ارسال ‌شده است. حاجی پور البته حاضر نبود نام فردی که پروانه داماش را به او منتقل کرده اعلام کند.

او در گفت‌وگوهای مختلف طی ماه‌های گذشته توضیح داده که تیم داماش بعد از سقوط به دسته دوم رها شده بود و اوایل سال ۹۵ او به دلیل علاقه جوانان شهر به داماش، تیمی که ۱۲ میلیارد بدهی داشت را خرید.

حاجی پور کمی بعد به فکر انتقال مالکیت داماش افتاد اما انتقال مالکیت یک تیم طبق قانون سه سال بعد از خرید ممکن است . موضوعی که به گفته حاجی پور باعث شده تا او مبایعه‌نامه‌ای برای نقل‌وانتقال بنویسد. تا امسال که سال سوم بعد از خریداری محسوب می‌شود، انتقال کامل صورت بگیرد.

او اما در ادامه نکته‌ای عجیب مطرح می‌کند؛ بنده در حال حاضر هیچ مسئولیتی در داماش ندارم و فقط به‌عنوان هوادار در کنار تیم هستم اما همه هزینه‌های تیم را پرداخت می‌کنم . پرداخت هزینه‌ها توسط این حامی در مواردی رنگ و بوی اغراق می‌گیرد وقتی حاجی پور از فروش خانه‌اش برای تامین هزینه‌های داماش سخن می گوید.

مردی که دیوانه رشت است

یکی از عادت‌های حاجی پور که حتی در جلسات رسمی شورای شهر هم ترک نمی‌شود صحبت کردن به زبان گیلکی است. موضوعی جذاب برای هواداران داماش که خود را تیفوسی می‌خوانند و رشت را بهترین نقطه جهان.

آن‌ها معتقدند این‌که حاجی پور می‌گوید همه‌چیزم را برای داماش گذاشته‌ام درست است . آن‌ها به گفته‌های «حاجی» استناد می‌کنند؛ «عده‌ای گفتند که حاجی پور دیوانه است . بله من دیوانه رشت و جوانان پاکی هستم که عشقشان این تیم است.» یکی از اعضای شورای شهر که اظهارات حاجی پور را تایید کرد فرهام زاهد بود. زاهد با بیان اینکه تیم داری بسیار کار سخت و پرهزینه‌ای است در جلسه شورا گفت: مالک تیم آقای حاجی پور نیستند و حتی چک هم امضا نمی‌کنند و فقط عضو هیات مدیره هستند.

حاجی پور آبرار، غیرت قوربان برار

 مطرح شدن بحث چک در شورای شهر باعث شد تا تعدادی از رسانه‌ها به بازخوانی ماجرایی بپردازند که ۲۹ تیر ۱۳۹۵ آغاز شد؛ وقتی‌که خبرگزاری‌ها نوشتند؛ پروانه داماش گیلانیان به نام اسماعیل حاجی پور صادر شد و او با سامر رجب اف، میلیارد اهل جمهوری آذربایجان برای حمایت از باشگاه داماش گیلان به توافق رسیده است. توافقی که فریاد شادی هواداران داماش را با شعار «حاجی پور آبرار، غیرت قوربان برار» به آسمان برد و در روزی که خبری از برگزاری فوتبال نبود ده‌ها نفر از آن‌ها برای تقدیر از حاجی پور راهی ورزشگاه عضدی رشت شدند.

بر اساس اخبار رسمی منتشرشده حاجی پور با خرید امتیاز تیمی به نام «رهپویان رضوانشهر» به مبلغ ۳۰۰ میلیون تومان نامش را به داماش گیلانیان تغییر داد البته منابع غیررسمی قیمت تیم رهپویان را دست‌کم دو برابر رقم فروخته‌شده ارزیابی می‌کنند.

در آن مقطع اعلام شد سامر رجب اف مدیرعامل شرکت بین‌المللی کاسپین سرویس که در چند کشور اروپایی فعالیت می‌کند، در منطقه آزاد انزلی هم شرکتی بین‌المللی به نام توسعه و عمران پارس تاسیس کرده است .

عمر ارتباط حسنه داماش، رجب اف و حاجی پور به کوتاهی ماه‌عسل بود . چون گفته شد که این سرمایه‌گذار آذربایجانی متوجه شده است طبق قانون ایران، امکان مالکیت کامل باشگاه را نخواهد داشت . به همین دلیل او اعلام کرد می‌خواهد قرارداد را باطل کند و هزینه‌های صورت گرفته را از حاجی پور که واسطه این سرمایه‌گذاری بوده دریافت کند. کاری که گفته‌ می‌شود سامر برای سرانجام یافتن به یک وکیل واگذار کرده است.

داماش فرزند من است

حاجی پور درباره ماجرا می‌گوید؛ «در برخی موارد حرف‌هایی زده شد که چندان به مذاق من خوش نیامد . مثلا رجب اف خطاب به برخی بدهکارانش گفته بود؛ بگذارید باشگاه را بخرم و هر وقت آن را فروختم، پول شما را می‌دهم.

حاجی پور که سرنوشت سپیدرود، استقلال، پگاه و داماش سابق را دیده تاکید می‌کند که داماش اش فروشی نیست . «باشگاه ما شرف، عشق، افتخار و زندگی است . این‌ها را نه می‌توان خرید و نه فروخت.»

وقتی ماجرای انحلال داماش جدی شد و بار دیگر اشک تیفوسی‌ها را درآورد، حاجی پور هم کنارشان زانو زد و قسم خورد؛ «داماش فرزند من است، تُف به غیرت پدری که فرزندش را دور بیندازد. این تیم باید زنده باشد چرا که هوادارانش همیشه زنده هستند و من تا آخر در کنارش خواهم ماند.»

او در فضای احساسی تاکید کرد که زندگی‌ام را برای این تیم می‌گذارم؛ «قسم می‌خورم تلاشی را که برای این تیم کرده‌ام، برای زندگی و خانواده خودم نکرده‌ام.»

هرچند که بعد از اختلافات فی‌مابین، حاجی پور گفته بود «منتظر آقای رجب اف هستیم و اگر روزی ایشان رسما اعلام کنند که قصد ادامه همکاری ندارند، باکمال میل تمام هزینه‌هایی که پرداخت کردند را برمی‌گردانیم . چون پولی که صاحبش راضی نباشد حلال نیست و ما نمی‌گذاریم پول حرام در باشگاه داماش وارد شود . » با گذشت بیشتر از یک سال هنوز خبری از پرداخت پول این سرمایه‌گذار آذربایجانی نشده است.

همان پولی که محل اختلاف منتقدان، سامر رجب اف و حاجی پور است . به گفته منتقدان، بخش زیادی از هزینه‌های لجستیک داماش در این مدت توسط شهرداری رشت پرداخت‌ شده است و قراردادهای بازیکنان هم اندک است . مگر تیمی که در لیگ دسته دوم حضور دارد چقدر هزینه دارد که کمک‌های گاه‌ و بیگاه، استانداری، منطقه آزاد انزلی، شهرداری، اسپانسر و پول فروش خانه حاجی پور کفاف اداره‌اش را نمی‌دهد؟

آن‌ها معتقدند هرچند که اسماعیل حاجی پور در داماش نفع اقتصادی کلان ندارد اما نمی‌تواند مدعی زیاندهی تیم هم باشد . به‌ویژه آنکه در نهایت داماش پایگاه اجتماعی بزرگی برای حاجی پور است که همچنان رویای حضور در صندلی مجلس را دارد.

تیم من فقط داماش، بی بروبرگشت

بررسی‌های «مرور» نشان می‌دهد که پروانه مالکیت باشگاهی با نام «داماش گیلانیان» که سال ۹۵ از رهپویان رضوانشهر تغییر نام داده‌شده در حال حاضر به نام مهدی الطافی دوست قدیمی حاجی پور است که در رسانه‌ها با نام مدیرعامل داماش از او یاد می‌شود.

الطافی که در شورای شهر اول هم کنار حاجی پور بود این روزها دورتر ایستاده و بعد از آن وقفه ۱۴۰ دقیقه‌ای در برگزاری فینال جام حذفی و شهرت فراگیر اسماعیل حاجی پور شاهد تکرار القابی مانند میرزا کوچک زمانه، عدالت‌خواه، مرد افسانه‌ای، باغیرت و اسطوره ایستادگی در سطح رشت و بین کاربران شبکه‌های اجتماعی، خطاب به گیله‌مرد قصه ماست.

گیله مردی که علی‌رغم گلایه از تمام مشکلات مالی به‌صورت جدی پیگیر فراهم‌سازی حضور داماش در لیگ دسته اول ایران است . چگونه؟ احتمالا با خرید امتیاز تیمی دیگر . تا این بار هواداران داماش با رویای صعود به لیگ برتر روی سکوها بخوانند؛ رشت/شهر من رشت /تیم من فقط داماش بی بروبرگشت/رشت/داماش رشت/تیفوسی تا آخرش پشت داماش هست.

هوادارانی که این روزها ازنظر ارج‌وقرب روی سکوها خود را بالاتر از طرفداران میلیونی پرسپولیس و استقلال می‌بینند . کسانی که بارها شاهد رفتارهای بدتر از آنچه در اهواز با داماشی‌ها صورت گرفت بوده‌اند . همان هوادارانی که این روزها در صفحات فوتبالی خطاب به داماشی‌ها می‌نویسند؛ کاش ما هم یک «اسماعیل حاجی پور» داشتیم.

حاجی پور که این روزها پیگیر حضور داماش در لیگ دسته اول است آن‌قدر سرد و گرم روزگار را چشیده که بداند هوادارانی که این روزها او را مانند یک «چریک قهرمان» می‌بینند فردا با چند باخت شعار «حیا کن رها کن» را بلندتر از «غیرت قربان برار» سر می‌دهند.

اما دو طرف به شناخت خوبی از هم رسیده‌اند. وقتی‌که «حاجی» هواداران بعد از باخت هم جرئت می‌کند و به کنارشان می‌رود تا هر چه فریاد دارند بر سرش بکشند می‌داند که این هواداران در فوتبال گیلان آن‌قدر بی‌پناه هستند که دیر یا زود بازهم به سراغش می‌روند. هوادارانی که تردید ندارند اگر نه همیشه اما در بسیاری اوقات برای حاجی پور و اطرافیانش شبیه صندوق رای هستند. دو طرفی که آگاهانه رمز شب خود را همه‌جا فریاد می‌زنند؛ دنیا فقط رشت.

نظرات بسته شده است.