استان گیلان، با طبیعت بکر و زیباییهای منحصر به فردش، به عنوان یکی از مقاصد گردشگری محبوب در ایران شناخته میشود. اما این استان با چالشهای جدی در زمینه مدیریت پسماند روبرو است که نه تنها بر کیفیت زندگی ساکنان تأثیر میگذارد، بلکه زیباییهای طبیعی آن را نیز تهدید میکند.
۱. وضعیت پسماند از لحاظ آمارها
استان گیلان به عنوان یکی از استانهای پرجمعیت و گردشگری ایران، با تولید روزانه بیش از ۲۵۰۰ تن زباله، به یکی از چالشهای جدی در زمینه مدیریت پسماند تبدیل شده است. سرانه تولید زباله در این استان حدود ۷۵۰ تا ۹۰۰ گرم به ازای هر نفر در روز است. با توجه به افزایش جمعیت و ورود مسافران در فصلهای شلوغ، این آمار به طور قابل توجهی افزایش مییابد و فشار بیشتری بر سیستم مدیریت پسماند وارد میکند.
۲. مشکلات مدیریتی
عدم تفکیک از مبدا:
یکی از بزرگترین چالشهای مدیریت پسماند در گیلان، عدم تفکیک زبالهها از مبدا است. در کنار عدم اهتمام مدیران برای برنامهریزی و عدم تأمین تجهیزات مناسب برای جمعآوری تفکیک شده، بسیاری از شهروندان هنوز به اهمیت تفکیک زبالهها پی نبردهاند. این موضوع باعث میشود که زبالههای قابل بازیافت با زبالههای عادی مخلوط شوند. آموزش و فرهنگسازی در این زمینه ضروری است.
کمبود امکانات و لجستیک:
سیستم جمعآوری زباله در گیلان با مشکلاتی مانند کمبود تجهیزات، ناوگان حمل و نقل ناکافی و عدم وجود ایستگاههای موقت جمعآوری مواجه است. این کمبودها باعث میشود که زبالهها به موقع جمعآوری نشوند و انباشت آنها در خیابانها و معابر عمومی به یک معضل اجتماعی تبدیل شود.
نادیده گرفتن مشارکت مردمی:
تشکلهای مردمی فعالی در استان گیلان وجود دارند که بدون حمایت یا سیاستگذاری مدیریتهای شهری و استانی، هر کدام به اندازه خود با آموزش مردم تلاش میکنند اثر مثبتی در مدیریت پسماند داشته باشند. اما عدم هماهنگی بین آنها و سیاستهای کلان باعث شده که اثر و خروجی مناسبی دیده نشود. این نادیده گرفتن تشکلها تا جایی است که در ۵ سال گذشته حتی یک جلسه جمعی بین مدیریت پسماند با آنها انجام نشده است.
پردازش و تولید کود:
زیرساختهای لازم برای پردازش زبالهها و تولید کود کمپوست در استان گیلان به طور کامل فراهم نیست. چهار کارخانه کمپوست در استان گیلان وجود دارد که با اینکه شرکت کودآلی گیلان بیش از ۲۵ سال از ساخت آن میگذرد و چند بار به صورت کامل اورهال شده، اما همچنان هیچ بازدهی و اثر مثبتی بر روی زباله ندارد. کارخانه رودسر تبدیل به محل نگهداری زباله شده و کارخانه انزلی نیز هیچ اثر مثبت یا گزارشی ارائه نکرده است.
سوزاندن و تولید انرژی:
سوزاندن زبالهها به عنوان یک راهکار برای کاهش حجم آنها و تولید انرژی، در گیلان به طور گستردهای اجرا نمیشود. نبود فناوریهای مناسب و سرمایهگذاری در این حوزه مانع از بهرهبرداری از این روش میشود. قراردادهای مربوط به کارخانه زبالهسوز نیز به دلیل عدم تأمین مالی دولت پیشرفت چندانی نداشته است.
دفن غیر اصولی:
دفن زبالهها در استان گیلان، به ویژه در سایتهای دفن غیر اصولی، یکی دیگر از چالشهای جدی است. بزرگترین مرکز دفن زباله شمال کشور در سراوان قرار دارد که به دلیل عدم رعایت اصول زیستمحیطی، مشکلات زیادی را ایجاد کرده است. این مرکز نه تنها باعث آلودگی خاک و آبهای زیرزمینی شده بلکه بوی نامطبوع ناشی از آن نیز بر کیفیت زندگی ساکنان منطقه تأثیر منفی گذاشته است.
۳. آسیبها و لطمات به طبیعت
آلودگی محیط زیست:
دفن غیر اصولی زبالهها به آلودگی خاک و منابع آب منجر میشود. نشت مواد شیمیایی و آلایندهها از زبالهها میتواند به سلامت عمومی آسیب برساند و اکوسیستمهای محلی را تهدید کند.
تأثیرات شیرابه بر محیط زیست
شیرابهها، مایعاتی هستند که از زبالههای دفن شده ناشی میشوند و حاوی مواد سمی و آلایندههایی هستند که میتوانند به شدت به اکوسیستمهای طبیعی آسیب برسانند. در زیر به برخی از تأثیرات منفی شیرابهها بر تالابها، مزارع، دریای خزر، زیباییهای طبیعی و سلامت عمومی اشاره میشود:
۱. تأثیرات بر تالابها
شیرابههای تولید شده از زبالههای دفن شده به راحتی میتوانند به تالابهای گیلان نفوذ کنند. این امر میتواند عواقب زیر را به همراه داشته باشد:
- تغییر کیفیت آب: ورود شیرابهها به تالابها موجب تغییر در ترکیب شیمیایی آب میشود، که این موضوع میتواند کیفیت آب را به شدت تحت تأثیر قرار دهد.
- کاهش اکسیژن محلول: آلایندههای موجود در شیرابهها میتوانند باعث کاهش سطح اکسیژن محلول در آب شوند، که این امر برای حیات آبزیان بسیار مضر است.
- تهدید حیات آبزیان: با کاهش اکسیژن و افزایش مواد سمی، حیات آبزیان در تالابها تهدید میشود و ممکن است برخی گونهها به خطر بیفتند.
- اختلال در تعادل اکوسیستم: اثرات منفی شیرابهها میتواند تعادل اکوسیستم تالابها را مختل کند و به کاهش تنوع زیستی منجر شود.
۲. تأثیر بر مزارع
آلودگی ناشی از شیرابهها همچنین میتواند بر مزارع کشاورزی تأثیرات جدی بگذارد:
- کاهش کیفیت خاک: نشت شیرابهها به خاک میتواند موجب آلودگی آن و کاهش کیفیت خاک شود، که این امر به طور مستقیم بر روی عملکرد محصولات کشاورزی تأثیر میگذارد.
- سلامتی محصولات: استفاده از آب آلوده برای آبیاری مزارع میتواند سلامتی محصولات کشاورزی را تهدید کند و خطر انتقال مواد سمی به زنجیره غذایی را افزایش دهد.
- کاهش محصول: با کاهش کیفیت خاک و آلودگی آب، تولید محصولات کشاورزی نیز کاهش خواهد یافت که این موضوع میتواند به بحران غذایی محلی منجر شود.
۳. تأثیر بر دریای خزر
شیرابههای ناشی از دفن زبالهها میتوانند به دریای خزر وارد شوند و عواقب زیر را به همراه داشته باشند:
- آلودگی دریای خزر: ورود این آلایندهها به دریا میتواند آلودگی آن را تشدید کند و بر روی اکوسیستم دریایی تأثیر منفی بگذارد.
- آسیب به صنعت گردشگری و ماهیگیری: آلودگی دریای خزر نه تنها تهدیدی برای تنوع زیستی این منطقه محسوب میشود، بلکه میتواند بر صنعت گردشگری و ماهیگیری نیز آسیب بزند و اقتصاد محلی را تحت فشار قرار دهد.
۴. تخریب زیباییهای طبیعی
وجود زبالهها در مناطق گردشگری و طبیعی گیلان نه تنها زیباییهای طبیعی این استان را تحت تأثیر قرار میدهد بلکه تجربه گردشگران را نیز کاهش میدهد:
- کاهش جذب گردشگر: آلودگی و زبالهها میتوانند باعث کاهش جذب گردشگر شوند که این امر به اقتصاد محلی آسیب خواهد زد.
- تأثیر بر تصویر عمومی استان: وجود زبالهها و آلودگی در مناطق طبیعی، تصویر منفی از استان گیلان ایجاد کرده و ممکن است بر روی برنامهریزیهای گردشگری آینده تأثیر بگذارد.
۵. افزایش بیماریها
وجود زبالههای انباشته شده و دفن غیر اصولی میتواند منجر به انتشار بیماریها و آلودگی هوا شود:
- تهدید سلامت عمومی: تجمع زبالهها و شیرابههای آلوده میتواند باعث شیوع بیماریهای مختلف گردد و سلامت عمومی را تهدید کند.
- آلودگی هوا: انتشار بوهای نامطبوع و ذرات معلق ناشی از زبالهها میتواند مشکلات تنفسی و دیگر بیماریهای مرتبط با آلودگی هوا را افزایش دهد.
نظرات بسته شده است.