روزنامه اعتماد، غزل لطیفی- مدیریت پسماند در استان گیلان، کلافی است که نهتنها سردرگم است، بلکه با گرههای کور متعددی مواجه است و از دولتی به دولت دیگر منتقل میشود. این کلاف سردرگم فقط به سراوان و انباشت زباله در آنجا یا حتی کارخانه بازیافت کود آلی و تصفیهخانه شیرابه محدود نمیشود. در نقطهنقطه استان گیلان با معضلی به نام پسماند مواجه هستیم. این در شرایطی است که هم قانون مدیریت پسماند داریم هم اختیارات خوبی به مدیران شهری و استانی داده شده است. سوال اصلی این است که پس چرا این مشکل حل نمیشود؟ چند مورد را که به نظرم مهمترین موارد است در ادامه خواهم گفت.
اول: همه نظریهپرداز هستند: در سالهای گذشته، مطالعات تئوریک فراوانی در زمینه مدیریت پسماند در استانهای خزری انجام شده است و در استان گیلان هم به این مطالعات پرداخته شده، اما عمده پژوهشها در حد طرح باقی مانده و در واقع بودجههای کلانی برای پروژههای تحقیقاتی صرف شده که هیچکدام به مرحله اجرا نرسیدهاند. شاهد آن هم، همین وضعیت مدیریت پسماند در استان گیلان است. البته همین طرحهای مطالعاتی که اجرایی نشدند هم از دو نظر قابل بررسی هستند؛ اول- احتمالا در مسیر صحیحی انجام نشده است. دوم- در مسیر اجرا دچار چالش و درگیر موانعی شدهاند که در هر دو صورت نتیجهای جز هدر رفت بودجهای که صرف پژوهش شده، نداشته است.
دوم: قانون جامع پسماند کشور: چرا با توجه به قانون مدون مدیریت پسماند، چالشها همچنان باقی مانده است؟ بزرگترین اشکالی که میتوان به قانون جامع پسماند کشور گرفت این است که قانون واحدی برای سراسر ایران تدوین شده است و اقلیم در نظر گرفته نمیشود، یعنی در نظر گرفته نشده که مثلا امحای پسماند در استانهای کویری با استانهای ساحلی متفاوت است و به طور مثال باتوجه به کمعمق بودن آبهای زیرزمینی، دفن زباله در حاشیه خزر، پیامدی جز آلودگی سفرههای آبی زیرزمینی نخواهد داشت.
همچنین اولین و تقریبا تنها روشی که برای کل کشور اعمال میشود، دفن زباله است.
سوم: ابرچالش پیشِرو؛ سراوان رشت، مادیانگوابر لنگرود، تموشل لاهیجان، قروق تالش و… اسمهایی هستند که این روزها به عنوان برخی محلهای دفن و دپوی زباله در گیلان گاهگاهی به گوش میرسند و هر بار هم سوالاتی در این زمینه مطرح میشود که بیپاسخ میماند. آنچه مهم است این نکته است که اگر مدیریت پسماند به مسیر صحیحی هدایت نشود در سالهای آینده به تعداد این محلها اضافه خواهد شد و تمام شهرها و روستاهای گیلان که هماکنون هم با تلانباری از زباله مواجه هستند با بحرانی بدتر از سراوان روبهرو خواهند شد. همانطور که تعطیل کردن اسمی مرکز دفن و دپوی سراوان که هنوز رسما هم نتوانستهاند به طور کامل آن را تعطیل کنند و انتقال غیراصولی زباله به محل کارخانه کود آلی درنهایت به آلودگی شدید بخشی دیگر منجر شد که با ورود دستگاههای قضایی و قانونی، پس از خسارات بسیار محیطزیستی، امروز میبینیم که این کارخانه نیز تعطیل شده است که البته این تعطیلی هم کمک چندانی نخواهد کرد.
چهارم و مهمترین نکته نبود شجاعت در تصمیمگیری است؛ هیچ کدام از مسؤولان گذشته و فعلی، پیرامون مدیریت پسماند در استان گیلان، توان گرفتن تصمیمی قاطع و اجرا کردن آن را نداشتهاند که یکبار برای همیشه این معضل حل شود.
درنهایت اینکه آنچه در مدیریت پسماند لحاظ نمیشود همان مدیریت پسماند است! اگر شک دارید همین امروز سازمان مدیریت پسماند گیلان را تعطیل کنید تا ببینید که هیچ اتفاق خاصی در روند مدیریت پسماند، نخواهد افتاد!
https://www.etemaad.ir/fa/main/detail/237120/%DA%AF%D8%B1%D9%87-%D9%83%D9%88%D8%B1-%D9%85%D8%AF%DB%8C%D8%B1%DB%8C%D8%AA-%D9%BE%D8%B3%D9%85%D8%A7%D9%86%D8%AF-%DA%AF%DB%8C%D9%84%D8%A7%D9%86-