اینجا «بیمارستان» نیست

گزارش مرور از وضعیت اورژانس بیمارستان پورسینای رشت؛

0 995

اکثر ملافه‌‌ها و پتوها با کمی استثنا پاره، پر از لک خون، بتادین و داروست. به هر طرف که چشم می‌چرخانی بیمارانی با سروصورت خونی، گاه بیهوش و تعدادی سر فرو برده در کیسه‌های پلاستیکی می‌بینی تا بالا بیاورند.

ناله‌ی بیماران با همهه‌ی همراهان و پرستاران در سالنی کوچک و بدون تهویه‌ی مناسب تبدیل به داد و فریادهای گاه و بیگاه می‌شود.

فضا آنقدری عجیب است که با کمی شک می‌توان از خود پرسید آیا بهمن ۱۳۹۹ و مکان پورسینا، قدیمی‌ترین بیمارستان رشت است یا برگشته‌ایم به سال ۱۳۰۸ و صحرای ناصریه‌ی همین شهر؟

 می‌توان سوالات را ادامه داد که آیا برای برطرف کردن مشکلات هم باید منتظر حکمران گیلان باشیم که به همراه پیربازاری رییس هیات موسس همین بیمارستان که آن زمان ملی خوانده می‌شد وارد شوند و پیربازاری به دلیل وضعیت حاکم بر اورژانس، از سمت خود استعفا کند؟

البته که خیالپردازی به واقعیت‌های تلخ و رنج‌های بیماران اورژانس ۲ مرکز آموزشی و درمانی پورسینای رشت کمکی نمی‌کند. بخشی که تا اسفند ۹۸ رییسی به نام دکتر وحید منصف داشت که کرونا جانش را در همین اورژانس عجیب گرفت تا حالا نامش بر سر در این ساختمان فرسوده با عنوان «شهید خدمت» نصب شود.

توالت‌هایی که یک درمیان لامپی برای روشنایی ندارند، دستگیره‌های درها اغلب شکسته‌اند، کاسه توالت‌ها به شدت کثیفند. بیمار و همراهانش که عموما در وضعیت نامناسب روحی و جسمی هستند باید با آلودگی محض و در مواردی بیرون زدگی فاضلاب هم مواجه شوند.

حتی مرگ دردناک دکتر منصف هم باعث نشده تا مدیران بیمارستان در روزهایی که کرونا همچنان مشغول جان گرفتن است فاصله‌ی بین تخت‌های اورژانس را افزایش دهند.آنهم در سالنی کوچک که به تناوب تا ۳۰ تخت چپانده می‌شود. چند متری آنطرف‌تر و در اورژانس یک (تروما) هم ماجرا همین است. داستان وقتی ترسناک‌تر می‌شود که بدانیم هر کدام از تخت‌ها یک یا دو همراه هم دارند. به این تعداد اضافه کنید رفت و آمد رزیدنت، پرستارها و کارمندان بخش‌های اداری و نیروهای خدماتی‌ را.

 سرویس بهداشتی یا جایی برای انتشار بیماری

خدماتی‌هایی که البته روشن نیست دقیقا مشغول کدام خدمات هستند. چون سرویس‌های بهداشتی اورژانس مرکز آموزشی و درمانی پورسینای رشت بیمار و همراهش را به یاد توالت‌های بین راهی چند دهه گذشته ایران می‌اندازد. توالت‌هایی که یک درمیان لامپی برای روشنایی ندارند، دستگیره‌های درها اغلب شکسته‌اند، کاسه توالت‌ها به شدت کثیفند.

بیمار و همراهانش که عموما در وضعیت نامناسب روحی و جسمی هستند باید با آلودگی محض و در مواردی بیرون زدگی فاضلاب هم مواجه شوند. شلنگ‌های آب این توالت‌ها اغلب بدون اتصال به دیوار و گاه افتاده بر کفِ سرویس هستند. در غیاب دستمال توالت، مایع دستشویی هم اگر باشد در شرایط غیربهداشتی و اتاقک‌های بدبو و تاریک گویا برای استفاده نشدن جانمایی شده. در همین محیط چند لگن‌ و لوله‌ی ادرار در وضعیتی که نسبتی با محیط بهداشتی ندارد در قفسه‌هایی که خاک و آلودگی به وضوح بروی آن دیده می‌شود رها شده است.

در خوشبینانه‌ترین حالت می‌توان تصور کرد این نقطه از اورژانس که روزانه دهها بار مورد استفاده بیمار و همراهانش قرار می‌گیرد شاید هفته‌ای یک بار هم شستشو و ضدعفونی نمی‌شود. آنهم توالت‌هایی که به جز استفاده مستقیم به طور دائمی برای تخلیه لگن‌های مدفوع و استفراغ مورد استفاده قرار می‌گیرد و طی شبانه روز باید به دفعات ضد عفونی شود.

انتخاب اجباری

 در دو اورژانس بیمارستان پورسینای رشت به صورت ۲۴ ساعته بیماران ترومایی، جراحی نورولوژی، بیماران تصادفی بدحال با قید فوریت پذیرفته می‌شوند. اما تعدادی از بیماران بدحال که نیاز به ICU دارند به دلیل کمبود تخت آی سی یو در بخش‌‌های بیمارستان به مدت طولانی در همین اورژانس بستری می‌شوند.

اینکه بیماران اورژانسی چگونه از تخت‌های شکسته که یک خط در میان هم قابلیت تنظیم ارتفاع و امکانات ابتدایی دیگر را ندارند ساعت‌های متمادی امکان بازیابی قوایشان را داشته باشند حتما در پورسینا سوال‌برانگیز نیست. همانطور که لازم نمی‌دانند پایه‌های سرم زمینی و دیواری که اغلب کج شده‌اند را تعویض کنند تا پرستاران برای انجام کاری روتین در طول شبانه‌روز، انرژی بیهوده صرف نکنند.

شاید با همین منطق، خبری از تعبیه پاراوان یا پرده ساده بین تخت‌ها نیست. اگر جایی هم آثاری از پرده وجود دارد به دلیل فضای کوچک برای سهولت رفت و آمد پرستاران و بیماران از چرخه خارج و یا به گونه‌ای کنار زده شده که عملا امکان استفاده وجود ندارد. تصور کنید تعدادی از بیمارانی که قادر نیستند از تخت پایین بیایند و به دلایل پزشکی و غیر پزشکی سوند هم ندارند باید حریم خصوصی و خجالت را کنار گذاشته و در همین وضعیت برای دفع ادرار و مدفوع از لگن استفاده کنند.

با توصیف چنین فضایی انتظار کمد کنار تخت، میز غذاخوری که تا روی تخت بیمار قابلیت تنظیم داشته باشد و سطل زباله کنار تخت هم شوخی‌ای خنک به حساب می‌آید.

موارد برشمرده تمام مشکلات اورژانس نیست. چون برخلاف قوانین مصوب وزارت بهداشت و درمان،پزشکان متخصص مقیم در بیمارستان یا حاضر نیستند یا آنقدر کم تعدادند که ممکن است تا خود را به مرکز برسانند باعث از دست رفتن زمان طلایی درمان بیمار شود.

قبل از متهم شدن به سیاهنمایی!

 آیا این انتقادات به مثابه نادیده گرفته شدن نوسازی بعضی از بخش‌های بیمارستان پورسینا بعد از گذشت نزدیک یک قرن است؟ خیر.

آیا چشم بر خدماتی که در کلینیک تخصصی امام رضای پورسینا ارائه می‌شود بسته‌‌ایم؟ خیر.

آیا اطلاع داریم که در پورسینا جراحی‌های دشوار مغز و اعصاب، ارتوپدی، و دهها اتفاق مثبت رخ داده طی این سال‌ها؟ قطعا بله.

آیا مطلع نیستیم که برخی پزشکان و پرستاران و نیروهای خدماتی این مرکز از وضعیت خود ناراضی‌اند؟ قطعا اطلاع داریم.

آنچه درباره پورسینا و اکثر مراکز آموزشی و درمانی رشت قابل انتقاد است تن دادن چند دَه ساله به شرایط غیراستاندارد بخش اورژانس و گاه از دست دادن زمان طلایی درمان است.

اما نباید انتظار داشته باشیم در اورژانس پررفت و آمدترین بیمارستان استان، در زمان شیوع همه گیری کرونا پروتکل‌های بهداشتی رعایت شود؟ پرستاران و پزشکان لباس‌های مخصوص برتن داشته باشند و اورژانس به محله‌ی بروبیای اطرافیان بیمار تبدیل نشود؟

قطعا توضیح بیمارستان این است که همراهان بیمار برای ماندن در کنار عزیزشان اصرار دارند. اول اینکه چنین رویه‌ای نادرست است و بیمارستان باید به تعداد بیماری که پذیرش می‌کند کادر پرستاری و بهیاری داشته باشد تا اطرافیان بیمار دل‌نگران کیفیت رسیدگی به عزیزانشان نباشند. اما چون مطلعند که اگر در کنار بیمارشان نباشند مشخص نیست چه فاجعه‌ای اتفاق می‌افتد ترجیح می‌دهند که علی رغم فضای نامناسب و خطرات مختلف بهداشتی برای بهبود حال بیمارشان کمک حال پرستارانی باشند که خود به نوعی قربانی شرایط نامناسب کمبود امکانات و بیماران پرتعدادند. البته که این همراهان هم باید برای پذیرش تمام قوانین بهداشتی بیمارستان در روزهای کرونایی توجیه شوند.

از دست رفته مانند زمان طلایی درمان

 آنچه درباره بیمارستان پورسینا و اکثر مراکز آموزشی و درمانی رشت قابل انتقاد است تن دادن چند دَه ساله به شرایط غیراستاندارد بخش اورژانس و گاه از دست دادن زمان طلایی درمان است.

سوال و نگرانی بیمار و همراه وقتی بروز پیدا می‌کند که در بخش اورژانس لازم دانسته شده که مثلا از بیمار سونوگرافی، سی تی اسکن و نوار مغزی گرفته شود. پاسخ بخش‌های مربوطه گاه عجیب است مثلا پس از انجام سونو می‌گویند اپراتور نوار مغزی و سی تی اسکن، در این شیفت حضور ندارد یا فقط برای بیمارانی با وضعیت فوق حاد و یا در آستانه اعزام به اتاق عمل، گرافی انجام می‌شود.

یعنی بیمار اورژانسی که هنوز دقیقا وضعیت سلامتی‌اش روشن نشده یا باید تا فردا منتظر بماند یا راهی بیمارستان‌های خصوصی و مطب‌های شخصی شود. آنهم در صورتی که خوش شانس باشد و موفق شود از این مراکز خصوصی نوبت بگیرد. چون رشت مورد عجیبی دیگری هم دارد. یعنی به جز مرکز آموزشی، درمانی پورسینا،۷ مرکز دیگر مستقر در مرکز استان ۱۷ شهریور، الزهرا، امیرالمونین، حشمت، رازی، شفا و ولایت هم آموزشی و درمانی یعنی با کارکرد تعریف شده آموزش برای دانشجویان پزشکی هستند و مابقی بیمارستان‌ها یا خصوصی‌اند و یا مانند بیمارستان رسول اکرم و بیمارستان ولیعصر نیروی دریائی متعلق به بیمه‌های درمانی ویژه‌ی خود هستند.

اینجا «بیمارستان» نیست

 همین پیشوند مرکز «آموزشی و درمانی» باعث می‌شود هرانتقاد و اعتراضی هم در نطفه خفه شود. چون مدیران مربوطه می‌گویند از این مرکز باید در حد یک مرکز آموزشی برای دانشجویان پزشکی انتظار داشته باشید. اینکه چرا در مرکز استان، بیمارستان پایه و جامع دولتی وجود ندارد هم البته که به مدیریت این مراکز ارتباطی ندارد و روسای دانشگاه‌های علوم پزشکی چند سال گذشته و استانداران و فرمانداران متعدد این استان و شهر در حال حاضر و سال‌های گذشته باید پاسخ دهند.

هر سال چند آجر برای ساخت بیمارستان

 دهه‌های گذشته را فراموش می‌کنیم و سوالمان را محدود می‌کنیم به همین ۵ سال قبل که وزارت بهداشت برای ساخت بیمارستان‌ جامع به مسئولان رشت در کنار ۱۴ شهر دیگر مجوزی دوباره داد.

یک سال اول صدها مصاحبه و وعده و وعید مبنی بر ساخت بیمارستان جامع در رشت و بیمارستان هزار تختخوابی(مگاهاسپیتال) در سایت لاکان رشت از سوی مدیران بهداشت و درمان و سیاسی استان انجام شد. گفته می‌شد چون در راس سازمان برنامه‌ و بودجه محمدباقر نوبختِ گیلانی نشسته، می‌توانیم به سرعت کار ساخت بیمارستان را تسریع کنیم. نکته‌ی عجیب ماجرا آنجاست که طرح اولیه برای ساخت بیمارستان ۴۰۰ تختخوابی مجتمع دانشگاهی سایت لاکان که با عنوان پروفسور سمیعی هم از آن یاد می‌شود از ۱۲ سال پیش شروع شده اما در حالی که تعدادی از پروژه‌های بیمارستانی شهرهای دیگر طی این زمان به بهره‌برداری رسیدند در خوشبینانه‌ترین حالت پیشرفت فیزیکی بیمارستان مدنظر تنها حدود ۵۰ درصد است. یعنی با روندی که تاکنون طی شده باید دست کم ۱۰ سال دیگر برای ساخت و تجهیز این بیمارستان منتظر ماند.

حتی با لحاظ تخت‌های این بیمارستان و بیمارستان‌های خصوصی باز هم رشت از میانگین کشوری سرانه تخت بیمارستانی به ازای هر هزار نفر یک‌تخت هم عقب‌تر است. البته که در این زمینه ایران نسبت به میانگین جهانی وضعیت مناسبی ندارد.

کار اجباری برای پرستاران کم تعداد

بیمارستان مورد بحث ما یعنی پورسینا در حال حاضر ۲۸۱ تخت ثابت و  ۴۱۲ پرستار دارد. این تعداد شامل مجموع تعداد گروه پرستاری که شامل کاردان، اتاق عمل، کمک بهیار و بیهوشی است. بر اساس استانداردهای موجود باید تعداد پرستاران سه برابر تعداد پزشکان یا ۲ برابر تعداد تخت‌های بیمارستانی باشد که با وجود ۲۸۱ تخت و ۴۱۲ پرستار این نسبت هم در پورسینا رعایت نشده و دست کم در این مرکز باید ۱۵۰ پرستار دیگر برای حل بخشی از مشکلات اضافه شود.

اینکه با گذشت یک قرن از تاسیس بیمارستان پورسینا و گذشت نیم قرن از عمر دیگر مراکز آموزشی و درمانی رشت، هنوز کیفیت درمان در درجه دوم اهمیت قرار دارد و دغذغه‌ی ساختمان و امکانات اولیه و حقوق ابتدایی کادر درمان اولویت اصلی است آیا نشان نمی‌دهد که باید در مسیر طی شده بازنگری صورت بگیرد؟

چون در حال حاضر پرستاران بیمارستانهایی مانند پورسینا مجبورند علی رغم میل خود اضافه کاری‌های اجباری را بپذیرند و شیفت‌های طولانی را در بیمارستانی تحمل کنند که پیشتر شرحی از وضعیت اورژانس آن داده شد.

درکنار پرستاران، تمام نیروی انسانی پورسینا اعم از پزشک، اداری-مالی، تصویربرداری، اپراتور، منشی، خدمات و…۹۱۲ نفر است که با توجه به گزارش‌ها و اعتراضات گاه و بیگاه اکثر آن‌ها در زمینه پرداخت مطالبات و معوقاتشان معترضند. حتی طی یک سال گذشته و همزمان با شیوع ویروس کرونا و علی رغم تمام تبلیغات و القابی که به کادر درمان داده شد اما آن‌ها طی این مدت حتی در زمینه پرداخت حقوق اندک خود هم با اما و اگر مواجه بوده‌اند. اگر انتقاداتی در زمینه کیفیت خدمات درمانی در پورسینا ذکر می‌شود قطعا فراموش نکرده‌ایم که پرستاران کم تعداد این قبیل مراکز در طول ماه و سال در ساختمان فرسوده و در میان کمبود امکانات اساسی باید به چند هزار بیمار، خدمات پزشکی فوری ارائه کنند.

به نظر می‌رسد یکی از پرسش هایی که باید در این بررسی‌ها مورد توجه قرار بگیرد اصرار بر ریاست پزشکان بر مراکز آموزشی و درمانی یا بیمارستانهاست. روشن نیست چرا طی سال‌های گذشته این قانون نانوشته اجرایی شده که همواره یک پزشک رئیس بیمارستان باشد.

اینکه با گذشت یک قرن از تاسیس بیمارستان پورسینا و گذشت نیم قرن از عمر دیگر مراکز آموزشی و درمانی رشت، هنوز کیفیت درمان در درجه دوم اهمیت قرار دارد و دغذغه‌ی ساختمان و امکانات اولیه و حقوق ابتدایی کادر درمان اولویت اصلی است آیا نشان نمی‌دهد که باید در مسیر طی شده بازنگری صورت بگیرد؟

چرا رئیس مراکز درمانی باید پزشک باشد؟

 به نظر می‌رسد یکی از پرسش هایی که باید در این بررسی‌ها مورد توجه قرار بگیرد اصرار بر ریاست پزشکان بر مراکز آموزشی و درمانی یا بیمارستانهاست. روشن نیست چرا طی سال‌های گذشته این قانون نانوشته اجرایی شده که همواره یک پزشک رئیس بیمارستان باشد. چون به طور معمول پزشکانی که برای ریاست این مراکز انتخاب می‌شوند در کار طبابت خبره هستند و پس از سال‌ها تلاش شخصی و صرف هزینه از سوی دولت به تبحری بالا در پزشکی دست یافته‌اند.آن‌ها طبق قانون و سوگند پزشکی باید به مداوای بیمارانی بپردازند که نیازمند مهارت این افراد برای ادامه حیات‌شان هستند. حال آنکه این پزشکان به کاری گماشته شده‌اند که حتی یک ساعت هم برای آن آموزش ندیده‌اند. همین پرسش درباره وزرای بهداشت و درمان و روسای دانشگاه علوم پزشکی و خدمات درمانی گیلان و دیگر استان‌ها هم وجود دارد؛ وقتی اکثر پزشکان منصوب شده در این سمت کارنامه‌ی موفق و حتی متوسط نداشته‌اند چرا همچنان باید متخصصان چشم، قلب، مغز و اعصاب و …به ریاست دانشگاه‌های علوم پزشکی استان‌ها منصوب ‌شوند؟

از پزشک تا دکتر

 موضوع وقتی عجیب‌تر می‌شود که بدانیم صدهها فارغ‌التحصیل در رشته مدیریت خدمات بهداشتی و درمانی تا مقطع دکتری هم در ایران حضور دارند. اما همچنان در بیمارستان‌ها و اکثر مراکز آموزشی و درمانی، ریاست با پزشکان است. مثلا در همین بیمارستان پورسینا ریاست با دکتر سیروس امیرعلوی است که متخصص بیهوشی و فلوشیپ درد است و دکتر سید حسین میرپور، فوق تخصص خون و سرطان رئیس مرکز آموزشی درمانی رازی رشت یکی دیگر از بیمارستان‌های مشابه پورسینا را برعهده دارد. دکتر سیدمهدی موسوی متخصص قلب و عروق بر صندلی ریاست مرکز درمانی حشمت رشت تکیه زده، مسئولیت مرکز آموزشی درمانی امیرالمومنین با دکتر علی فقیه حبیبـی متخصص گوش، گلو، بینی و جراحی سر و گردن است و همین رویه در دیگر مراکز آموزشی و درمانی رشت هم حاکم است.

کسی مدعی نیست با حضور فردی آشنا به اقتصاد و مدیریت درمان در راس مراکز درمانی یک شبه مشکلات برشمرده برطرف می‌شود اما به نظر می‌رسد بعد از چند دهه آزمون و خطا امکان حل مشکلات با حضور افراد تحصیلکرده رشته‌ی مدیریت بیشتر از کسانی است که برای این مهم آموزش ندیده‌اند و باید تمام دغدغه‌شان را معطوف به درمان مردم کنند.

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.