این روزها استان گیلان بنا به دلایلی در رأس خبرهای خبرگزاریهای داخلی، خارجی و شبکههای اجتماعی قرار گرفته است.
متأسفانه فاجعه مدیریتی در یکی از ادارات استان عامل این موضوع بوده است. جالب اینکه ابتدا خبرگزاریها و رسانههای رسمی حواشی ایجاد شده برای یک مدیر را علت عزل او اعلام کردند و سپس پس از چند روز روابط عمومی اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی گیلان در مورد این موضوع مدیریتی در بیانیهای اعلام نمود که دولت انقلابی حتی شائبه فساد را بر نمیتابد و به عبارتی اعلام نمود موضوع مدیر کل این سازمان فقط در حد یک شائبه بوده و مقامات مسئول در حال بررسی آن هستند. ضمن اینکه این روابط عمومی مطالبی در خصوص فسادستیزی این دولت نوشته که قضاوت در این خصوص و صحت و سقم آن را مردم و افکار عمومی بهتر مورد ارزیابی قرار میدهند.
اما چه خوب است در رابطه با این حادثه به نکاتی اشاره نمود: مسأله مهم توجه داشتن به این نکته مهم است که در آموزههای دینی، عرفی، اخلاقی و قانونی دخالت در زندگی شخصی و سرک کشیدن در احوالات خصوصی افراد به هیچ وجه پسندیده نیست و این خصلت به هیچ وجه مورد تأیید هیچ انسان آزادهای نیست.
با این یادآوری در مورد پرهیز در زندگی خصوصی دیگران؛ از طرفی برای آنکه حوادثی نظیر مدیر کل اداره ارشاد گیلان اتفاق نیفتد؛ بنظر میرسد مواردی از سوی مسئولان ذیربط و به عبارتی حکمرانان مورد تأکید و توجه قرار گیرد.
ابتدا اینکه برای برگزیدن مدیران در سطوح مدیریتی به جای نگاههای سطحی و ظاهری به ظرفیتهای افراد در بکارگیری مسئولیتها و همچنین به تخصص و مدیریت اشخاص توجه شود. متأسفانه نگاه جناحی و روابط شخصی و فامیلی در انتخاب افراد باعث خسران زیادی به منابع و منافع کشور شده است.
ضمن اینکه در طول سالهای اخیر بنا به دلائلی پدیده ریاء نیز در جامعه و در برخی از مدیران به وفور مشاهده میشود. وقتی همان طور که اشاره شد برای انتخاب افراد و مسئولیتها نگاهها سطحی و ظاهری است؛ طبیعی است که افرادی هم در راس قرار می گیرند که برای کسب و حفظ مسئولیتشان؛ خود را با فضای موجود هماهنگ میکنند و به عبارتی در خلوت طوری زندگی میکنند و در جلوت به نوعی دیگر. اینان چه بسا در تریبونها و در جلسات روزمره دیدگاهها و نظراتی را بیان میکنند که مطلوب هیئت حاکمه و مسئولین باشد؛ اما هیچ اعتقادی به آن نظرات و دیدگاهها ندارند. برخی از اینان خود را در ظاهر ملزم به ارزشها و اعتقادات رایج نیز نشان میدهند اما به هیچ چیز جزء منافع شخصی و حفظ موقعیت خود نمیاندیشند.
تعجب این که برخی از اینان برای تثبیتشان مواضع تند و رادیکال نیز میگیرند تا خود را هرچه بیشتر محبوب مسئولین وقت و جناح حاکم نشان دهند.
برای نمونه در مورد مدیر عزل شده خبرها حاکیست که وی در جلسات و در مقابل تریبون به شدت از حجاب اجباری دفاع و خواستار برخورد با بانوان بقول خود بیحجاب شده و حتی مؤسس کارگاهی بنام حجاب بوده است و خود را به گونه ای نشان میداده که حفظ ارزشها و اعتقادات دینی برای او در اولویت بوده است.
همچنین وقتی در جامعهای رسانههای آزاد و مستقل نظیر کشورهای پیشرفته و توسعه یافته وجود نداشته باشد و رسانهها با محدودیتهای مختلف روبرو باشند چه بسا فضا برای افراد و مسئولین خطاکار بیشتر وجود دارد که بیشتر جولان دهند و فقط به منافع شخصی خود بپردازند.
در همین موضوع اخیر همان طور که ابتدا اشاره شد برخی از رسانهها مجبور شدند که با بکار بردن \” حواشی ایجادشده \”به خبر عزل مدیر کل ارشاد بپردازند. ضمن اینکه از مدتها قبل در مورد مسائل درونی این سازمان و همچنین برگزاری همایشها با قرار دادهای خاصی با سازمانی؛ حرف و حدیثهایی در سطح رسانهها شنیده میشد که به جهت همان محدودیت رسانهای علنی نمیشد.
امروزه در کشورهای توسعه یافته و دارای نظام دموکراسی؛ رسانهها و مطبوعات با رصد تاریکخانههای قدرت به عنوان چشم تیزبین جامعه عمل میکنند و باعث کاهش فساد در این جوامع میشوند. وقتی در جامعهای شفافیت خصوصاً درباره مدیران و مسئولان وجود نداشته باشد و بجزء یک دسته وجناح بقیه مردم در اصل نامحرم تلقی شوند و از طرفی برخی نهادهای نظارتی و در رأس آن مجلس عملکرد و نظارت خاصی نداشته باشند؛ نمیتوان مقابل برخی فجایع ایستاد.
بهرحال امروزه که مردم ما با بسیاری از مشکلات اقتصادی؛ اجتماعی و سیاسی روبرو هستند و زندگی روزمره برای بسیاری از آنها با تنگناهایی مختلفی مواجه شده؛ شنیدن چنین اخباری در سطح جامعه برای مردم خوش آیند نیست و برخی مسئولین نظیر بیانیهنویس محترم اداره ارشاد اسلامی استان گیلان برخی از عکس العملهای جامعه را ناشی از بقول خودشان شبکههای خارجی ندانند و به علل چنین عکس العملهایی بپردازند.