بخش دوم
در بخش اول میزگرد مرور در خصوص آتشسوزی مجتمع تجاری ونوس؛ کمبود تجهیزات آتشنشانی و عدم رعایت مباحث مقررات ملی ساختمان به عنوان عوامل گسترش حریق از سوی کارشناسان اعلام شد. بخش دوم این میزگرد را در زیر بخوانید:
– پایگاه مرور: از نظر شما، آیا طراحی معماری مجتمع ونوس منطقه آزاد انزلی با اصول توسعه پایدار و کاهش آسیبپذیری در برابر بلایایی مانند آتشسوزی سازگار بوده است؟ چه کاستیهایی در این زمینه وجود دارد و آیا اصلا دانش کاربردی در زمینه معماری وجود دارد که چیدمان ۸۲۹ غرفه و ۶۶ دفتر بهگونهای طراحی شود که هم برای مراجعهکنندهها آسایش آنها را فراهم کند و هم ایمنی در آن رعایت شود؟
– روناک روشن:
من این اتفاق هولناک را کاملا متوجه معماری میدانم. متأسفانه ما هم در گیلان و هم در سطح کشور، یک نگاه خیلی بسته نسبت به معماری داریم. اینکه معماری تنها در داخل یک اتوکدی که طراحی میشود، نیست. متأسفانه باید روی این نگاه اشتباه کار کنیم و از این به بعد گفتمان جدیدی را ایجاد کنیم، هر چند که شاید این روند به بازه طولانی نیاز داشته باشد. شاید بشود این پرسش را مطرح کرد و بعد ادامه داد.
اما مسئله اینجاست؛ معماری، مقصر اصلی این اتفاق هست و این مساله در حال تکرار است.
روناک روشن: کم بودن عرض به راهرو که چهار تا شش متر بوده با تعداد فروشگاههایی که در نظر گرفتند، در صورتی که فضای لازم وجود داشته یعنی اینطور نبوده که از محدودیت فضا برخوردار باشیم. در بخش دیگر ارتفاع کم راهرو را مشاهده میکنید؛ وقتی ما میگوییم که میخواهیم در این مقیاس تردد بسیار زیادی از مشتریان را داشته باشیم، علایم و نشانهها را در آنجا نداریم و حداقل برای من ابهام دارد که آیا این مسائل دیده شده است یا نه؟
حداقل در گیلان در بسیاری از مباحث محیطزیست، آتشنشانی، تاسیسات الکتریکی، مکانیکی و… معضل معماری قابلمشاهده است. هر کدام از این اجزا در ۳۰یا ۴۰ سال گذشته عملا در طی بازه بلندمدت دچار فرسودگی زود هنگام شدهاند.
بهعنوان مثال در سال گذشته ۹ کشته در بیمارستان قائم رشت داشتیم. در بیمارستان قائم مساله معماری عامل این اتفاق بود. ما در سالهای گذشته کمپ لنگرود را داشتیم و آن اتفاق خیلی دردناک بود. در لاهیجان هم شاهد اتفاقی بودیم و معمولا در بناهای تاریخی نیز زیاد شاهد این حوادث هستیم که هیچوقت مورد توجه قرار نمیگیرند. بنابراین ما نباید سیر این حوادث را از هم جدا کنیم.
در عینحال برای ساختمانهایی که بودجه پشت آنها بوده مانند مجتمع ونوس منطقه آزاد انزلی نمیتوانیم بگوییم شخصیساز بوده است. یا مدیران و مسئولان ندیدهاند یا نمیدانستند که قرار است اتفاقی رخ دهد، چرا حتما باید این ساختمان ها برنامهای داشته باشند.
این ماجرا مثل این میماند که یک معماری برای واحد مسکونی مشغول به کار است و در این حوزه تخصص دارد، اما میخواهد در پروژههای بزرگتری مثل احداث مجتمع مسکونی و یا احداث بیمارستان ورود کند بدون آنکه در آن حوزه تخصص و اشراف کامل به مباحث مثل محیط زیست، آتشنشانی و برق داشته باشد. در واقع عملا آن پایداری که شما میگویید معنایی پیدا نمیکند. این یکی از مشکلات ماست که سایهها و نشانههای آن را میبینیم و باید این گفتمان شروع شود و در مورد آن صحبت کنیم.
ـ پایگاه مرور: در مورد طراحی مجتمع ونوس چطور؟ آیا بهگمان شما در معماری این مجتمع کوتاهی و سهلانگاری صورت گرفته است؟
ـ در مورد تعداد غرفهها و فضای انبار، من پلان و استیتمنت آن را مطالعه کردهام. یعنی همینطوری هم نبوده که بدون علمی آنجا را ساخته باشند. ولی مسئله اینجاست که گویی طراحی و اجرای آن متفاوت از هم بوده باشد. اصلا بخش مهمی از معماری، اجرای آن است و بعد آن برنامه مدیریتی آن است.
اینکه معماری بعد از آن چه نقشی خواهد داشت و وقتی با تغییر کاربری فضا به عنصرهای کوچک تبدیل میشود، در اینجا معماری چه نقشی را ایفا میکند؟ در واقع چنین مسالهای اصلا وجود نداشته و ما حداقل میتوانیم بگوییم که این ساختمان خطاهای خیلی مشهودی داشته است.
بهعنوان مثال: کم بودن عرض به راهرو که چهار تا شش متر بوده با تعداد فروشگاههایی که در نظر گرفتند، در صورتی که فضای لازم وجود داشته یعنی اینطور نبوده که از محدودیت فضا برخوردار باشیم. در بخش دیگر ارتفاع کم راهرو را مشاهده میکنید؛ وقتی ما میگوییم که میخواهیم در این مقیاس تردد بسیار زیادی از مشتریان را داشته باشیم، علایم و نشانهها را در آنجا نداریم و حداقل برای من ابهام دارد که آیا این مسائل دیده شده است یا نه؟ با این حال از شواهد مشخص است که وجود نداشته و ابهامات زیادی در مورد مسائل آتشنشانی وجود دارد.
وقتی میگوییم که اینجا مجتمع اداری ـ تجاری است یعنی کاربران و عبور و مرور در آن بسیار بالاست و با یک حجم عظیمی از انباشت متریال در انبار و در فروشگاهها روبهرو هستیم. یعنی عملا میدانیم که اگر زلزله را رد کنیم، اگر سیل را رد کنیم با آتشسوزی اما به سختی میتوانیم از آن عبور کنیم.
در یکی از گزارش های غیررسمی آتشنشانی که طی بازدیدهای صورت گرفته میگوید: بخش اداری در سمت انبارهایی قرار گرفته که تعداد زیادی اسپری در آنجا انباشته شده بود. بنابراین انباشت وسایل و لوازم در آنها متراکم و در فاصله خیلی کم دپو شده بودند که رفت و آمد را با مشکل مواجه کرده بود و پله خروج اضطراری اکسپوز و امکان تردد راحت وجود نداشت.
در بخش داخلی هم با توجه به حجم متراژ، سطح اشغال و تراکم این مساله مشهود است. وجود این مسائل عملا دعوت به مخاطره میکند که همانطور که اشاره کردید تکههای آتش در یک قسمت دیگر مجتمع غیرمنتظره رخ میدهد ولی با توجه به اینکه سقف راهرو آرمسترانگ بوده عملا بهجای اینکه سیستم تاسیساتی اکسپوز را، که معماری پاسخگوست، شاهد باشیم با آرمسترانگ رو بهرو بودیم که اجازه دسترسی حتی برای تعمیر و نگهداری هم نمیداد و در صورت وقوع حادثه هم امکان دسترسی راحت به آن وجود نداشت.
با توجه به اینکه شبهههایی هم وجود داشت که آیا سیمکشی آنجا درست بوده است یا خیر، که بنده هنوز گزارشی در این باره مشاهده نکردم. چون این مساله هم در رابطه با اداره برق پیش آمده که آیا این اداره کمکاری کردهاند یا خیر. به هرحال گزارش رسمی در این خصوص به دست ما نرسیده است.
پایگاه مرور:
میتوانید در یک یا دو جمله بگویید که اشکال معماری ونوس در چه بوده است؟ اگر مشکل به دلیل معماری خاص ونوس بوده میتوانید توضیح دهید؟
روناک روشن: به نظرم معماری وضع موجود مجتمع ونوس باعث شد که نهتنها از قبل آمادگی وجود نداشت بلکه در بعد از حادثه نیز مدیریتی نداشتیم و آتشنشانها نمیدانستند که آب را دقیقا در کدام نقطه هستهای استفاده کنند تا آتش خاموش شود
ـ روناک روشن:
مباحث آنچنان پیچیده نیست. بحران همیشه روی میدهد. ما برای اینکه مدیریت بحران کنیم ابتدا باید از قبل در مورد موضوع فکر کنیم که آتشسوزی ممکن است توسط یک سانحه رعد و برق نزدیک دریا یا فرسودگی سیمکشی ساختمان رخ دهد. پس ما یک موضوع قبل این حادثه و یک مورد بعد این حادثه را داریم. به نظرم معماری وضع موجود مجتمع ونوس باعث شد که نهتنها از قبل آمادگی وجود نداشت بلکه در بعد از حادثه نیز مدیریتی نداشتیم و آتشنشانها نمیدانستند که آب را دقیقا در کدام نقطه هستهای استفاده کنند تا آتش خاموش شود.
من ساعتها ویدیوها را میدیدم تا بتوانم با آن مدلی که از خودم در آنجا تجسم کردهام متوجه شوم چه اتفاقی در آنجا رخ داده است. راهکار من پیچیده نبوده همان شبکه بارندگی که آقای دکتر بدان اشاره کردند، میتوانست بعدا اضافه شود یعنی برای بعضی چیزها ممکن بود در آن موقع بودجه نداشتند و برایش پیشبینی نکردند تا از وقوع این اتفاق جلوگیری کنند.
اما برق چیزی نیست که اگر مشکلی داشته باشیم یک دفعه سورپرایز کند. در واقع این نوسانات به ما این اخطار را میدهد که تعمیرات و نگهداری را انجام دهیم یا آرمسترانگ را برداریم و یا تیم معماری را دوباره احیا کنیم. بنابراین اگر پایداری برای من مهم است، این پایداری دقیقا یک اساس عینی است.
یا بهعنوان مثال اگر در بخش داخلی ساختمان تعداد کمی پله ساختیم، باید پلههای اضطراری برای بیرون از مجتمع احداث می کردیم، آتشبند قرار میدادیم، یا امنیت سقفها را با آجر فشاری تامین کنیم. وقتی چنین مسالهای تکرار میشود باید به این سمت برویم و حتی میتوانستیم شبیهسازیها را در اختیار آتشنشانی قرار دهیم و از آنها در مباحث امنیتی برنامه کمک بگیریم.
الان هم میتوانیم از هوش مصنوعی در مدیریت بحران استفاده کنیم و این کار را آسانتر میکند.
یا اینکه ما چیزی به عنوان بخشبندی داریم. ولی وقتی میگوییم که معماری مقصر است و باید همه از همه چیز سر در بیاورند یعنی که من در تیم خودم در این مقیاس باید یک آتشنشانی داشته باشم که بر همه چیز واقف است. بهعنوان مثال وقتی قصد طراحی یک فضایی را دارم باید فضاها را بر اساس میزان خطر یا میزان آسیبی که قرار است ببیند بخشبندی کنم.
آتشنشانی میگوید مثلا ۱۱ یا ۱۲ یا ۸ بخش اداری، انبار، رستوران، مغازههای پوشاک، عطر وجود دارد و در همه اینها وسایلی مانند عطر، وسایل الکترونیکی وجود دارد که کنترل آتش را برای آنها سخت کرد. در اینجا باید برای اینها تمهیداتی جداگانه اندیشید و نباید معماری را رها کرد.
حتی وقتی متوجه یک نقص در بنایی میشویم باید برنامهای برای مدیریت بحران آن داشته باشیم و نمیتوان گفت که بودجه یا تکنولوژی آن را نداریم. چیزی که در مورد آتشسوزی کمپ لنگرود وجود داشت و همیشه ظلمی متوجه این قشر میشود اما در چنین پروژهایی با چنین گردش مالی و تنوع تجهیزات نمیتوان مدعی بود که بودجه نداشتهاند.
– محمود باطنی:
کاملا درست میفرمایید. وقتی از مجتمع ونوس بازدید کردم چیزی که برایم مهم بود بقیه ساختمانها بودند. چون آن قسمت سوخته تکلیفش مشخص است. حالا وضعیت مابقی ساختمانها مهم است چون این بیشتر نگران کنندهتر است تا آن قسمتی که الان سوخته است.
حمیدرضا شعبانی: یک ساختمان برای آیتمهای مختلف در چهار رشته اصلی: معماری، سازه، برق و مکانیک مورد پایش قرار میگیرد چکلیستهای مشخصی دارد و آیتمها پشت سرهم بررسی میشود (اعم از قابلقبول یا غیر قابلقبول) و به نسبت امتیاز میگیرند. اگر این نسبت امتیاز از یک عددی کمتر شود به آن ساختمان گواهی سلامت داده نمیشود و اگر آن ساختمان مورد بازرسی و مورد پایش قرار گیرد و مخاطرات جانی داشته باشد، حتی اگر در تمام آیتمهای دیگر امتیاز لازم رو کسب کرده باشد، بازهم گواهی سلامت دریافت نمیکند
این ساختمان دیگر سوخت و تمام شد و معمولا هم در یک یا ده روز اول بحث آن داغ است مثل قضیه ساختمان پلاسکو که خاطرم هست همزمان با آن یک اتفاقی در شهر لندن رخ داده بود که یک ساختمان بلند دچار آتشسوزی شده بود. اتفاقا ما در همان برهه مهمانی از یک شرکت آلمانی داشتیم که برای ارزیابی ماشین آلات آمده بود، در انتهای جلسه به من گفتند با این اتفاق خوش به حال شما شد. من گفتم چرا؟ گفت: به خاطر اینکه این پلاسکو و آن اتفاق هم زمان رخ داده و حتما خیلی از افراد به سراغ شما میآیند. اما من به ایشان گفتم اتفاقا در ایران چنین خبری نیست چون که ما هر چقدرم داد میزنیم کسی نمیآید که از ما بخواهد لوازم ایمنی بگیرد.
اما در آن اتفاقی که در انگلیس رخ داد انگلیسی ها برای آن دستورالعمل نوشتند. در صورتیکه ما اصلا این کار را نکردیم و هنوز هم ساختمانهای پرخطری مشابه پلاسکو در تهران بهوفور وجود دارد. در خود گیلان در نزدیکی مجتمع ونوس هم وجود دارد که فاقد اسپرینگلر، شیر لولههای آتشنشانی و بقیه موارد که خیلی حیاتی هستند و اینها رعایت نشده است.
قبل از جلسه با خانم دکتر روشن صحبت میکردیم؛ چیزی که من شاهد آن بودم در شیروانی که وجود داشت هیچ دیواره حایلی دیده نمیشد که منطقهبندی ایجاد کند که حداقل بتواند زمان آتش را کنترل کند تا نیروی کمکی برسند و یکی از دلایل عمدهاش همین بود، یعنی اگر همانجا این دیوار آتشبر بود شاید خیلی کمتر از این مثلا ۳۰ درصد، شاهد گسترش حریق میبودیم.
و الان چیزی که مساله من است که بقیه ساختمانها را ببینیم. الان دوباره همه در حال کار هستند و شانسی که داشتیم این بود که این حریق در روز تعطیل و شلوغی مجتمع اتفاق نیفتاد. اما این زنگ خطر و نوش دارو پس از مرگ سهراب است. شبیه این ساختمانها زیاد هستند و اگر نگران این موضوع هستیم و باید هشدار بدهیم و بعد درباره این ساختمانها، نوسازی و تجهیز آنها صحبت کنیم.
– پایگاه مرور:
من اجازه میخواهم این مباحثی که مطرح شد دیدگاه خودم را مطرح کنم. چون شما به بحث معماری و آقای معز هم به بحث ساز و کار اشاره کردید، میخواهم بگوییم که مقصر اصلی نهاد دولت است. اگر بخواهیم کمی لانگ شات به موضوع نگاه کنیم مجموع اتفاقاتی که در سطح کشور در طول یکی دو دهه اخیر رخ داد، مثلا حادثه پلاسکو، بیمارستان قائم، متروپل و…… همه اینها متولیان دولتی داشتند. کمتر جایی اتفاقی در این حجم و سطح رخ میدهد که متولی بخش خصوصی داشته باشد. آقای رضا مسرور ۲۴ ساعت بعد یا کمتر از ۲۴ ساعت از آتشسوزی ونوس در مراسمی سخنرانی کردند و آنجا اشاره کردند که ای کاش اتفاق قبلی که سال ۹۵ رخ داده بود میتوانستیم این مسئله را پیشبینی کنیم و از قبل تجهیزات را خریداری میکردیم.
این یعنی خودشان پذیرفتهاند که مقصر اصلی خودشان هستند. چرا سازمان منطقه آزاد در چنین محافلی صحبت نمیکند؟ چون خودشان میدانند که کوتاهی کردند. به عنوان مثال در قرارداد اجاره واحدهای تجاری ونوس که مغازه را خریداری یا اجاره میکنند چند درصد به منطقه آزاد میرسد و رابطه آنها با سازمان منطقه آزاد چیست؟ چطور هست؟
– حسین معز:
نه هیچ ربطی به دولت ندارد. این سازه متولی آن هیأتمدیره مجتمع ونوس است. البته از بابت نهادهای نظارتی، نهاد دولتی باید به آنها نسبت به مقررات ملی ساختمان اطلاعرسانی میکرد.
پایگاه مرور: بالاخره شهرداری منطقه باید پروانه ساخت صادر کند. قطعا یک بخش اصلی کار با یک نهاد متولی دولتی است.
در بیمارستان قایم هم اگر به سهامداران آن توجه کنید و صاحبان اصلی آن بهندرت بخش خصوصی واقعی میبینید. هیأتمدیره و سهامداران اصلی بیمارستان کسانی هستند که بهاصطلاح به دولت و حاکمیت پشتگرم هستند. من میخواهم بگویم که وقتی یک سازه، یا ساختمانی که متولی بخش خصوصی ندارد به همان نسبت دلسوزی و احساس مسؤولیت لازم را ندارد.
به همین جهت من میخواستم اگر اجازه بدید مباحثی که مربوط به شما بوده را رد کنم. من میگوییم اگه بخواهیم به موضوع سیاستگذاریها به صورت کلان نگاه کنیم هر جایی که دولت در آن نقش دارد این سهل انگاریها و بیتوجهیها وجود دارد.
-حمیدرضا شعبانی:
من گمان میکنم که ما باید بحث حاکمیت را از تصدیگری جدا کنیم. حاکمیت یک وظایفی دارد مثلا فرضا من با تعدادی از پزشکان یک بیمارستان خصوصی دایر میکنیم یعنی من مطلقا آزادم برای خودم هر کاری میتوانم بکنم؟ اینطور نیست و طبیعی است که بخش دانشگاه، علوم پزشکی و وزارت بهداشت باید بر کار من نظارت داشته باشند.
ببینید در اینجا هم حتی اگر تمام مالکیت این غرفهها و مغازهها واگذار شده باشند باید یک نهادی بالادست وجود داشته باشد که بر این امور مدیریت کند.
در ماده دو قانون نظام مهندسی در بند ۹ میگوید که اهداف و خط مشی قانونی الزام به رعایت مقررات ملی ساختمان ضوابط و مقررات شهرسازی و مفاد طرحهای جامع و تفصیلی هادی از سوی تمام دستگاههای دولتی است. یعنی این برای بخش خصوصی، شهرداریها، سازندگان، مهندسین، بهرهبرداران و تمام اشخاص حقیقی حقوقی مرتبط با بخش ساختمان مربوط است.
همچنین در ماده ۴۱ قانون داریم که تکلیف بودجه صنعت ساختمان را روشن میکند و میگوید که اگر بودجه از مبانی در واقع یا مبادی بودجه دولتی و عمومی باشد در ماده ۴۱، در مورد تهیه اجرا و نظارت بر طرحهای عمرانی منظور در بودجه عمومی کشور قانون برنامه بودجه و ضوابط مقرارات ساختمان جایگزین این قانون خواهد شد.
شعبانی: راهحل این است که توجه کنیم بسیاری از این ساختمانها بر اساس آییننامههای قدیمی ساخته شدهاند، در حالی که الزامات طبق ماده ۳۳ قانون مقررات ملی ساختمان هر سه سال یکبار بازبینی میشود. بنابراین، شرایط و مقرراتی که مثلا در سال ۱۳۸۲ بر یک ساختمان حاکم بوده، با وضعیت فعلی تفاوتهای زیادی پیدا کرده است
پس ما در کشور دو تا نظام داریم برای ساختمان، ۱. نظام مهندسی برای بخش خصوصی ۲. نظام فنی اجرایی برای بخش دولتی. من بند ۹ ماده ۲ را به این دلیل قرائت کردم که مقررات ملی ساختمان باید توسط همه رعایت شود اما ساز و کار مدیریتی و ادارهاش در بخش دولتی با یک قانون و در بخش خصوصی با یک قانون دیگر است.
در مبحث ۲۲ که شاید این خیلی به بحث ما کمک کند، تکلیف خیلی از چیزها روشن شده است. اول از همه بحث عمر مفید ساختمان است. من یک مقاله کوتاهی نوشتم خدمت عزیزان تقدیم کردم که آیا من و شما بهترین خودرو، مثل خودرو ژاپنی معروف با دوام تویوتا، را خریداری میکنیم آیا واقعا این خودرو را دو، سه سال بدون هیچ سرویس تعمیر نگهداری فقط سوار میشویم؟ اینطور نیست حتی یک وسیله کاملا فابریک کارخانهساز هم در یک بازه زمانی مشخصی که همه جا وجود دارد، نیازمند تعمیر و نگهداری است.
در مبحث ۲۲ آمده است که بعد از شروع بهرهبرداری از ساختمانها میبایست اجزا و المان ساختمان در قسمتهای مختلف در بازههای زمانی مشخص مورد بازدید قرار بگیرد. معماری و سازه که خانم دکتر روشن خیلی تأکید داشتند در حقیقت المانها، سازههای فولادی، پنجرهها، نورگیرها، چهارچوبها، نردهها، حفاظها و… همگی باید مورد بررسی قرار بگیرد. برای نور تهویه شرایط سکونت، تاسیسات مکانیکی همه این باید نظارت و بررسی شوند.
جداولی داریم که میگوید، دمپرهای ضدآتش باید هرسال یک بار یا پس از آتشسوزی بازرسی شوند. فیوزهای سوخته باید تعویض و نیز باید از استقرار درست دمبل و فیوزهایی که فعال نشدند مطمئن شد و دریچههای دستی به فیوز و دمپر به صورت کامل، هوابندی شوند.
بنابراین، در جمعبندی عرایضم باید بگویم که ما در سازمان نظام مهندسی، برای پیادهسازی مباحث، تصمیم گرفتیم از خودمان شروع کنیم. در این استان ۱۶ ساختمان متعلق به سازمان وجود دارد، و به همین دلیل کارشناسان خود را برای بازدید از این ساختمانها اعزام کردیم. جداولی که در این بازدیدها تهیه شد، مبنای جداول استاندارد کشوری قرار گرفت و خوشبختانه استان گیلان در این زمینه نقش بسیار پررنگی ایفا کرد.
جداول ما در شورای مرکزی چاپ و براساس آن با وزارت راه و شهرسازی مورد مکاتبه قرار گرفته است. حضور شما عرض کنم که یک ساختمان برای آیتمهای مختلف در چهار رشته اصلی: معماری، سازه، برق و مکانیک مورد پایش قرار میگیرد چکلیستهای مشخصی دارد و آیتمها پشت سرهم بررسی میشود (اعم از قابلقبول یا غیر قابلقبول) و به نسبت امتیاز میگیرد. اگر این نسبت امتیاز از یک عددی کمتر شود به آن ساختمان گواهی سلامت داده نمیشود و اگر آن ساختمان مورد بازرسی و مورد پایش قرار گیرد و مخاطرات جانی داشته باشد، حتی اگر در تمام آیتمهای دیگر امتیاز لازم رو کسب کرده باشد، بازهم گواهی سلامت دریافت نمیکند.
خوشبختانه، بنده به نمایندگی از استان گیلان در کمیسیون کشوری نظام مهندسی با وزارت راه و شهرسازی مسؤولیت داشتم تا بر روی این موضوعات کار کنم. خبر خوب اینکه اگر دوباره به مقوله زلزله برگردیم، عزیزان حتما استحضار دارند، آیا ما یک انبار علوفه برای دام را میتوانیم با یک بیمارستان از نظر اهمیت قیاس کنیم؟ در سادهترین فرمول محاسبه زلزله که روش استاتیکی برای ساختمانهایی با حد مشخص است است یک ضریب داریم، این ضریب در بالای کسر محاسبه نیروی زلزله اعمال میشود. بین ۰.۸ تا ۱.۴ است و طبیعی است که این ۱.۴ به ساختمانی تعلق میگیرد که دارای اهمیت زیاد است، مثلا بالای ۳۰۰ نفر در زیر یک سقف مجتمع میشود و دارای گنجینههای ملی است برای همین این ساختمانها بالاترین ضریب امنیت به آنها تعلق میگیرد.
ما در کمیسیون هم مطرح کردیم که ما به اقتدای آییننامه ۲۸۰۰ زلزله بیایم از ساختمانهای بلندمرتبه با متراژ یا طبقات زیاد شروع بکنیم و مواردی پیشنهاد شد که در یکسری موارد مشخصی، ساختمان مورد بازدید قرار بگیرد. چه زمانی؟ بعد ازیک فاجعه طبیعی، استاندار میتواند دستور دهد که تمام ساختمانهای این گروه مورد پایش و چک لیست مجدد سلامت قرار بگیرند.
خبر آخری که بنده دارم این است که آییننامه تهیه شده و برای وزارت محترم راه و شهرسازی ارسال شده است و امیدواریم به زودی کارهای نهایی آن انجام شود. یک مشکل بزرگی که ما همیشه در کشورمان داریم این آییننامه یا کد نوشته شده برای ۳۱ استان است، آیا در استان ما شهری مثل رشت از نظر امکانات اقتصادی، اجتماعی و تکنیکی مثلا با دیلمان قابل قیاس هست؟
برای همین، مستلزم آن است که در صنعت ساختمان فرایندها تدریجی باشد، استاندارد رعایت شود و شرایط اقتصادی و اجتماعی را در نظر بگیریم. ما برای اینکه ساختمانها در هنگام زلزله به همدیگر آسیب نزنند میآییم بین اینها فاصله قرار میدهیم. برای همین بین ساختمانهای جدیدی که در حال احداث هستند، یک فاصلهای وجود دارد که در آتشسوزی هم میتواند کمک زیادی بکند. بحث من این است که جنبه اجتماعی این امر زمانی که این طرح شروع شد از سمت کارفرما با گلایههایی همراه بود.
خیلیوقتها پیش آمده که یک خیابانی را میبینید که ترافیک ایجاد شده و نهایت ابتکاری که پلیس راهور به خرج داده است این است که بریدگی را به چند متر جلوتر منتقل کرده است. ما در واقع یکسری اتفاقات و مشکلات را فقط به یک آیندهای مثلا چند دقیقه آنطرفتر منتقل میکنیم
خوشبختانه من این را با اطمینان به شما میگوییم که نظام مهندسی ما در این مسیر مؤثر بوده است. از زلزله رودبار ۳۳ هزار، زلزله بم ۳۸ هزار، تا زلزله سرپل ذهاب کرمانشاه به ۶۸۰ تلفات رسیدهایم. اگرچه از نظر من یک انسان هم یک انسان است ولی باید آماری و واقعی بحث کنیم و آماری و واقعی این است که مقررات ملی ساختمان اثربخشی خودش را نشان داده و اثبات کرده است.
راهحل این است که توجه کنیم بسیاری از این ساختمانها بر اساس آییننامههای قدیمی ساخته شدهاند، در حالی که الزامات طبق ماده ۳۳ قانون مقررات ملی ساختمان هر سه سال یکبار بازبینی میشود. بنابراین، شرایط و مقرراتی که مثلاً در سال ۱۳۸۲ بر یک ساختمان حاکم بوده، با وضعیت فعلی تفاوتهای زیادی پیدا کرده است.
– پایگاه مرور:
آیا در مجتمع ونوس مقررات ملی ساختمانسازی رعایت شده است؟
– حمیدرضا شعبانی:
من نمیدانم. دلیل آن این بوده که زیر نظر ساختمان نظام مهندسی نبوده است.
– پایگاه مرور:
از نظر عرفی میشود ساختمانی در این سطح زیر نظر نظام مهندسی نبوده باشد؟
-حمیدرضاشعبانی:
بله. شامل منطقه آزاد میشود.
– روناک روشن:
منطقه آزاد شبیه یک واحد خودمختار هست. یک مسئله این است که منطقه آزاد باعث شد که بندر انزلی و یک سری اطراف رو ببلعد و ما الان این را شاهد هستیم. ولی من احساس میکنم آنچه که الان میبینیم پیامدهای اصلی ایجاد آن است و باید خوش مینشست. ولی من احساس میکنم که منطقه آزاد دارد لنگ میزند و ما داریم این قضیه را کم کم مشاهده میکنیم و تاثیرات خودش را از نظر فرهنگی، زیستبومی، محیطزیست و … دارد نشان میدهد من خیلی دوست دارم و تقاضایی که دارم این چنین گفتمانهایی شکل بگیرد.
– پایگاه مرور:
شما خیلی مبهم دارید به اختلالات منطقه آزاد اشاره میکنید و درباره آن چیزی نمیگویید.
– روناک روشن:
ما چیزی داریم به اسم دستاورد سالیان بشر که در یک منطقهای که سالها در آنجا زندگی کردند برمیگردد که حالا بعضیها به آن بومیگرایی میگویند. من بهعنوان شاهد که سالی یک بار حداقل آن اسکله را میبینم و در آنجا قدم میزنم وقتی عید امسال به آنجا رفتم، کلنگی شدن فضا را در انزلی دیدم که برای من تکان دهنده بود.
شاید الان دارم احساسی بیان میکنم و به اصطلاح به آنجا احساس تعلق دارم و هنوز مناسبات اقتصادی با خود انزلی نداشتیم ولی میشد این کلنگی بودن را دید و ما به چشم مسافری که بخواهد در وسط عید آنجا باشد را، نمیدیدیم. ولی من نیمساعت بعدش آمدم منطقه آزاد به حد زیادی تردد و ترافیک در آنجا وجود داشت. حتما کسانی هستند که طرحهایی بوده که میخواستند اراضی کشاورزی منطقه گسترش پیدا کند و موانعی ایجاد شده است.
اینها همان مباحثی هستند که به اصطلاح نادیده گرفته میشود و ما الان داریم کم کم این قضیه را میبینیم. عملا منطقه آزاد برای تسهیلگری تجارت بوده است یعنی آمده و گفته من میخواهم یک سیستم اداری روان ایجاد کنم و دیگران را دعوت کنم که بیایند به یک کسب و کاری که به صورت کهنه بوده به آن امیدی بدهیم و این قطعا امتیازی میشود.
مثال دیگر آنکه، من به یاد دارم که یکی از کاربران شبکههای مجازی به طور شوخطبعی کامنت گذاشته بود که ماشینهای آتشنشانی هم ورودی دادند و برای این موضوع است که من میگویم معماری مقصر است.
اگر معماری در گفتمان ایجاد شود ما به آموزش، دانشگاه، دولت و طرح توسعه میرسیم. در واقع منطقه آزاد هم به نوعی طرح توسعه بوده است که دارد ناپایداری عملکرد خود را نشان میدهد. ما نمیخواهیم که این منطقه از بین برود، بلکه میخواهیم ببینیم که چه شد که دارد لنگ می زند.
وقتی میگوییم که معماری مقصر است به نظام مهندسی میرسد بالاخره وقتی نشانهها را میبینیم، وقتی احساس خطر را میبینیم که ما هنوز خطر زلزله در رشت و گیلان را داریم و ما میدانیم که یک بخشی از منطقه رشت به چه شکلی ساخته شده است. در واقع این نگرانکننده است و این صحبتها باید مطرح شود که راهکار بنویسیم تا بعدا بتوانیم اجرا کنیم. چون اگر درباره آن صحبت نشود بحرانها پشت هم اتفاق میافتند و گویی اتفاقی صورت نگرفته است.
– حمیدرضا شعبانی:
خیلیوقتها پیش آمده که یک خیابانی را میبینید که ترافیک ایجاد شده و نهایت ابتکاری که پلیس راهور به خرج داده است این است که بریدگی را به چند متر جلوتر منتقل کرده است. ما در واقع یکسری اتفاقات و مشکلات را فقط به یک آیندهای مثلا چند دقیقه آن طرفتر منتقل میکنیم. بهقول آقای دکتر فاضلی که میگفتند؛ معضل بیآبی را تقصیر هندوانه نیندازید شما گندم، چغندر، سیب و… را هم ببینید.
منِ مسؤول، برای اینکه یک رضایت نسبی جلب کنم مجوز چاپ دادهام. یا سیکل هیدرولوژی آب قابل استحصال کشور یک محدودیتی دارد و من باید خودم را با امر انطباق بدهم، بعد آمدیم بدون در نظر گرفتن این موارد جشن خودکفایی برای گندم گرفتیم.
حالا من آن جمله طلایی که میخواستم بگویم این بود که اگر مسائل و مشکلات را موقتا پشت گوش بندازیم مثل بچهای میماند که آشغال زیر فرش را در یک گوشه قایم میکند تا زمانی که آن آشغال پیدا شود و آن کودک برملا گردد.
عکاس: نریمان قربانی