به‌بهانه‌‌ی شروع سال تحصیلی جدید؛

آموزش در ایران از سنت تا نوگرایی

0 ۱۴۹

آموزش‌ و‌ پرورش در ایران در طول تاریخ، با مراحل مختلف و تحولات چشمگیری روبه‌رو بوده است. این تحولات به‌ویژه در زمینه‌ی نظام آموزشی و مدرسه‌سازی، از دوران باستان تا دوران قاجار و پس از آن، مشهود است. یکی از ویژگی‌های بارز دوران قاجار، وضعیت خاص و پیچیده آموزش در این دوران است که در آن مکتب‌خانه‌ها و حوزه‌های علمیه مهم‌ترین مراکز تعلیم و تربیت به‌شمار می‌رفتند. در این دوران، به‌ویژه تا اواخر دوره‌ی قاجار، مفهوم دبستان به‌صورت مدرن و معاصر آن که امروزه شناخته می‌شود، وجود نداشت.

 

آموزش در آن‌زمان عمدتا به دو شکل در جامعه اجرا می‌شد: نخست، حوزه‌های علمیه که در آن، طلاب علوم دینی را فرا می‌گرفتند. این حوزه‌ها نقش بسزایی در تربیت روحانیان و علمای دینی ایفا می‌کردند و اساسا هدف آن‌ها تولید نسل جدیدی از روحانیان و علما بود که در سراسر کشور به تبلیغ و ترویج دین می‌پرداختند. در این مراکز، دروسی چون صرف و نحو عربی، اصول فقه، منطق، و دیگر علوم دینی تدریس می‌شد. حوزه‌های علمیه معمولا در تمامی شهرهای بزرگ کشور وجود داشت و همواره به‌عنوان یکی از ارکان تعلیم و تربیت دینی کشور شناخته می‌شدند.

 

در کنار آن، مکتب‌خانه‌ها به‌عنوان دیگر مرکز مهم آموزش در ایران شناخته می‌شدند. در مکتب‌خانه‌ها، کودکان به‌آسانی الفبا و روخوانی قرآن را یاد می‌گرفتند و اصول ابتدایی دین و زبان عربی را آموزش می‌دیدند. مکتب‌خانه‌ها به‌طور ویژه برای طبقات پایین‌تر جامعه تأسیس شده بودند و در آن‌ها، کسانی که قصد داشتند به ادامه‌ی تحصیل در حوزه‌های علمیه وارد شوند، می‌توانستند آموزه‌های ابتدایی خود را تکمیل کنند. در حقیقت، بسیاری از روحانیون و معلمان مکتب‌خانه‌ها، خود فارغ‌التحصیلان حوزه‌های علمیه بودند.

 

اما نکته‌ای که در این میان حائز اهمیت به نظر می‌رسد، این است که آموزش در مکتب‌خانه‌ها نه رایگان بود و نه اجباری. در بسیاری از خانواده‌های فقیر، حتی امکان ارسال فرزندان به این مراکز آموزشی وجود نداشت و بسیاری از خانواده‌ها نیز ضرورتی برای باسواد شدن فرزندان خود نمی‌دیدند. در حقیقت، برای این خانواده‌ها، آموزش در اولویت قرار نداشت و بسیاری از آن‌ها ترجیح می‌دادند تا فرزندانشان به جای رفتن به مدرسه، در مشاغل خانوادگی مشغول شوند و به‌عنوان پادوی بازار یا کارگر در کارگاه‌های پدر مشغول به‌کار شوند.

 

برای دختران، وضعیت بسیار بدتر بود. در آن‌زمان، آموزش دختران به‌ویژه در طبقات فقیر و متوسط جامعه، به‌هیچ‌وجه در اولویت قرار نداشت و آموزش‌های خانه‌داری، بچه‌داری و آشپزی برای آن‌ها به‌عنوان تربیت اصلی در نظر گرفته می‌شد. تحصیل برای دختران، تنها به‌عنوان یک فرصت نادر و در مواقع خاص برای دختران خانواده‌های اشرافی یا طبقات بالا مطرح بود. در نتیجه، بیشتر دختران حتی نمی‌تواستند وارد مکتب‌خانه‌ها شوند.

 

در آن دوران، صرف وقت برای تحصیل در راه زندگی دنیوی ناپسند شمرده می‌شد. تاکید بر علومی بود که به جای دنیا، آخرت انسان را آباد کند. به همین دلیل، مستشارالدوله صاحب کتاب «یک کلمه» از عصر ناصری می‌گفت: «اگرچه در ایران، مدارس بسیار است و تحصیل علوم می‌کنند اما از برای معاد است، نه از برای معاش.» ازاین رو، تا سال‌ها، مقدسین و برخی از مردم، میرزاحسن رشدیه را به جرم آن‌که مدرسه‌ی جدید به سبک مدارس اروپایی برای پسران تأسیس کرده بود، به‌مثابه‌ی فردی کافر و نجس قلمداد می‌کردند.

 

تغییرات با تأسیس دارالفنون

با این حال، در اواخر دوران قاجار و به‌ویژه در دوره‌ی ناصرالدین شاه، تغییراتی در نظام آموزش کشور رخ داد. یکی از مهم‌ترین تحولات، تأسیس دارالفنون در سال ۱۲۳۰ هجری شمسی به همت امیرکبیر بود. این مدرسه، که اولین مؤسسه آموزش عالی مدرن در ایران به‌شمار می‌رود، در حقیقت نقطه‌ی آغاز تحول و تغییرات در نظام آموزشی ایران بود. دارالفنون به‌عنوان اولین مدرسه‌ی عالی کشور، هدفش تربیت نسل جدیدی از صاحب‌منصبان دولتی، پزشکان، مهندسان و افسران عالی‌رتبه بود. این مدرسه، ابتدا برای طبقات خاص جامعه مانند اشراف و خانواده‌های درباری طراحی شد و تنها فرزندان طبقات بالای جامعه می‌توانستند از آن بهره‌مند شوند.

 

در واقع، تأسیس دارالفنون در آن‌زمان به‌طور ویژه در راستای ایجاد تغییرات در طبقات حاکم و تربیت نیروی انسانی برای پذیرش مشاغل کلیدی در دولت انجام شد. در آن‌زمان، سیستم آموزشی در دارالفنون نه‌تنها بر اساس تفکرات مدرن غربی بلکه برای حفظ نظام طبقاتی و سلطنتی طراحی شده بود. به این ترتیب، این مدرسه به‌نوعی در جهت بازتولید نظام طبقاتی در کشور عمل می‌کرد.

 

اولین مدارس عمومی در ایران

پس از تأسیس دارالفنون، تحول دیگری در نظام آموزشی ایران آغاز شد که به‌طور ویژه بر روی آموزش عمومی برای مردم تأکید داشت. اولین دبستان‌ها به سبک مدرن در سال‌های ۱۲۶۶ تا ۱۲۷۵ هجری شمسی توسط شخصیت‌هایی چون میرزاحسن رشدیه در تبریز تأسیس شدند. این مدارس، که در ابتدا تنها برای پسران در نظر گرفته شده بودند، در حقیقت به‌عنوان اولین گام‌ها در جهت گسترش آموزش عمومی برای تمام طبقات اجتماعی ایران به‌شمار می‌روند.

 

در این دوران، مدارس هنوز توسط مردم و با کمک‌های مردمی تأسیس می‌شدند و دولت نقشی در تأسیس این مدارس نداشت. در حقیقت، نخستین مدارس عمومی در ایران، با هزینه‌های مردمی ساخته شدند و در آن‌زمان، هیچ‌گونه حمایت دولتی از مدارس عمومی وجود نداشت. اما در ادامه، با گسترش مدارس عمومی در تهران و سایر شهرهای بزرگ ایران، به‌ویژه در دوران انقلاب مشروطه، تحولات دیگری در راه‌اندازی مدارس دخترانه و تغییرات در ساختارهای آموزشی ایران رخ داد.

 

با آغاز حکومت مشروطه، تأسیس مدرسه‌های دولتی و تحصیل اجباری در حوزه‌ی وظایف دولت قرار گرفت، به‌نحوی که در سال ۱۲۹۰ هجری شمسی، قانون اساسی(فرهنگ) در مجلس دوم به تصویب رسید. این قانون مشتمل بر ۲۸ ماده در تعمیم آموزش‌ و پرورش و همچنین توسعه‌ی مدرسه‌ در آن‌زمان نقش عمده‌ای داشت.

 

مدارس دخترانه در ایران

تا پیش از انقلاب مشروطه، تأسیس مدارس دخترانه در ایران کاملا نادر بود و آموزش دختران از جمله موضوعات حساس و تابوهای اجتماعی به‌شمار می‌رفت. اما پس از پیروزی مشروطه و با تغییرات سیاسی در کشور، شرایط برای ایجاد مدارس دخترانه به‌تدریج فراهم شد. اولین مدرسه‌ی دخترانه توسط بی‌بی‌خانم استرآبادی در سال ۱۲۸۵ هجری شمسی در تهران تأسیس شد. او مدرسه‌ای را در خانه‌ی خود برای آموزش دختران ۷ تا ۱۲ ساله ایجاد کرد. این مدرسه که «دبستان دوشیزگان» نامیده می‌شد، نقطه‌ی‌ آغاز گسترش آموزش دختران در ایران بود.

 

اولین مدارس در گیلان

شکل‌گیری اولین مدارس جدید در گیلان به دوره‌ی ناصری برمی‌گردد که توسط ارامنه‌ی مقیم رشت در سال ۱۲۶۷خورشیدی ایجاد شد. مدرسه‌ی خصوصی ارامنه‌ی رشت توسط «هوسپان» نماینده‌ی بازرگانی شرکت تومانیانس، در کنار کلیسای مسروپ مقدس در رشت احداث و به نام همسرش «مریمیان» بنا شد.

 

محمدولی خان سپهسالار (نصر‌السلطنه) حاکم گیلان، مدرسه‌ی مظفریه شرافت را در سال ۱۲۷۷خورشیدی در زمان مظفرالدین شاه در یکی از خانه‌های این شهر تأسیس کرد.

 

مدرسه رشیدی دانشسرای نیز از مدارس دیگر رشت در این دوره است. در کتاب «تاریخچه‌ی آموزش‌ و‌ پرورش گیلان» آمده است: این مدرسه به کوشش میرزاحسن خان ناصر که بانی و گرداننده‌ی اصلی مدرسه‌ی رشیدیه بود در سال ۱۳۲۶ هجری قمری، مصادف با ۱۲۸۷ هجری شمسی در محل سابق مدرسه وطن تاسیس شد.»

 

برای نخستین‌بار دوره شش ساله‌ی دوم تحصیلی یا دوره‌ی متوسطه در گیلان نیز با نام مدرسه‌ی متوسطه‌ی نمره‌ی یک، تاسیس شد که بعدها مدرسه‌ی شاهپور نام گرفت. این مدرسه در سال ۱۲۹۸خورشیدی در رشت و در محله‌ی سبزه‌‌میدان در عمارتی شکل گرفت که سال‌ها، محل چند مدرسه ابتدایی با نام‌‌های مختلف بود.

 

گیلان از استان‌های پیشرو در راه‌اندازی مدارس دخترانه بود. ساختمان مدرسه‌ی تاریخی فروغ رشت، سندی بر این موضوع است که رشت از سال ۱۲۸۴خورشیدی، مدرسه‌ی دخترانه داشته است. در این مدرسه، دخترانی آموزش دیدند که بعدها خود موجبات تحصیل دختران دیگر را فراهم آوردند.

 

کمتر از یک دهه از تاسیس نخستین مدرسه‌ی دخترانه در تهران می‌گذشت که «آذرمیدخت نیکروان» در سال ۱۲۹۳خورشیدی، یک دبستان دخترانه در رشت برپا کرد. مدرسه «شمسیه» (۱۲۸۷ خورشیدی) نیز یکی دیگر از مدارس دخترانه‌ای بود که پیش‌تر توسط شیخ علی طالقانی دایر شده بود، این مدرسه بعدها به نام مدرسه بنات اسلامی با کمک‌های دولتی به کار خود ادامه داده بود.

 

از بین زنان پیش‌رو در آموزش دختران گیلان، از روشنک نوع‌دوست نیز باید یاد کرد. او در سال۱۲۹۶ خورشیدی، اقدام به تاسیس دبستان ملی چهارکلاسه‌ی «سعادت نسوان» کرده و در ادامه نیز در سال ۱۳۰۰خورشیدی، دبیرستانی یازده کلاسه به این دبستان ضمیمه کرد.

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.