تازیانه جنگ و فقر و فساد از تن نازک کودکان دور باد.
این کلمات را هر روز و هر ساعت باید رو به آسمان تکرار کرد تا مگر در روزگار خاکستری، مرغ آمین بشنود و ابرهای اجابت، باریدن بگیرند.
بیستم نوامبر در سالنامه جهانی، روز کودک نامیده شده است. روزی برایاندیشیدن به حضور سبز انسانهایی که سالهای خُردی خویش را سپری میکنند. کودکانی که جدا از مفهوم اقتصادِ رنجور و هزار و یک چالش موجود، حق دارند از خوراک، پوشاک، مسکن، بهداشت، درمان و آموزش مناسب برخوردار باشند. اما متاسفانه اینگونه نیست و کودکان بسیاری متعاقب فقر اقتصادی یا اجتماعی و فرهنگی والدین خویش از حداقلهای یک زندگی کاملا معمولی، محرومند. و البته نباید از یاد برد که ما با این چالش در شرایطی مواجه هستیم که نرخ رشد جمعیت نگرانکننده است.
میدانیم که وقتی رنجِ فقر نصیب کودکان میشود، بسیار غمانگیزتر است. لابد شما هم با درخواستهای کمک جهت جراحی و تهیه ملزومات درمان بیماری کودکان در سنین مختلف مواجه شدهاید. درخواستهایی کهاندوهش مغز استخوان آدمی را میسوزاند و چشمها راتر میسازند.
بیتردید چهره زرد و پیکر نحیف برخی دانشآموزان در مدارس محلات محروم و گاه متوسط شهر، خود روایت غمناکی دیگر از رنجی است که در کوچهپسکوچههای زندگی طنین افکنده است.
کودکانی که در غیاب تغدیه مناسب، چشمانی کمفروغ و صورتی رنگپریده دارند.
هر سال صدای قدمهای ماه مهر که به گوش میرسد، نیکوکاران بسیاری در صدد تهیه لوازم تحریر و کیف و کفش برای ایشان هستند و این داستان در ماه اسفند نیز تکرار میشود تا شاید رختی نو بر تن نازنینشان بنشیند. و البته که خیل کودکان فقیر بیش از آن است که توان یاریگران، نیازهایشان را پاسخگو باشند. از آن گذشته طعم شادی لباس نو برای آنها چهبسا با مزه تلخ شکستن غرور خود و پدران و مادرانشان در هم آمیزد.
شکی وجود ندارد که تماشای فاصله طبقاتی همواره حجمی عظیم از درد و حسرت را با خود به همراه دارد، و البته که بار این حسرت برای کودکانی که آرزوها و خواستههاشان کوچک است، بسی سنگینتر است.
نگاه دخترکی که به تماشای عروسکی گیپورپوش، پشت ویترین اسباب بازی فروشی ایستاده است یا پسرکی که به دنبال گامهای تند مادر از کنار کبابی و فستفودی میگذرد، هزار و یک سوال در خود نهفته دارند.
پرسشی که جوابش را در هزار صغری، کبری چیدن پدر و مادرهاشان نمییابند. گذشته از تنگدستی والدین، کودکانی هم هستند که در تنگنای متعاقب چالشهایی چون اعتیاد، طلاق، اختلافات خانوادگی و بزهکاریها گرفتارند.
وقتی سخن از حق و حقوق کودکان به میان میآید، کنوانسیون حقوق کودک اذهان را بهاندیشیدن و تدبیر فرا میخواند. این کنوانسیون که در سال 1989 به تصویب رسیده، مهمترین سند حقوقی بینالمللی در رابطه با پر اهمیتترین حقوق کودکان محسوب میشود. در این پیماننامه به حقوق مدنی، سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی کودکان پرداخته شده است و از مواردی چون حق بر عدم تبعیض، حق حیات، حق بقا، حق رشد و نیازهای اساسی برای حفاظت فیزیکی، غذا، آموزش عمومی دولتی، مراقبتهای بهداشتی و … یاد شده، اما واقعیت این است که کودکان بسیاری در رنج زندگی میکنند.
آری، بیستم نوامبر از سوی سازمان ملل متحد روز جهانی کودک نام گرفته است. روزی برای یادآوری اهمیت حقوق کودکان، اما متأسفانه باید گفت کم نیستند اطفالی که از حقوق اولیه خویش محروم هستند.
کودکانی هستند که در آتش جنگ، یا در دستان سیاه فقر و یا سیاهچال آسیبهای اجتماعی زیستن را از یاد بردهاند. پسران و دخترانی هستند که به دور از شور وشوق، مُهر کودک کار بر پیشانی دارند. این در حالی است که آنها نیازمند گذران روزهای عمر خویش در خانهای امن هستند که پاسخگوی نیازهای اصلیشان باشد.
آنها حق دارند رویاهای رنگین در سر داشته باشند، سیر از کنار سفره برخیزند، بخندند، بدوند، بازی کنند و شب هنگام با خیالی آسوده سر بر بالش نهاده و خوابهای شیرین ببینند.
در واقع حق هیچ کودکی نیست که زخم حسرت بر دل داشته باشد و آنقدر از امید خالی شود که ذهن کوچکش بیآرزو بماند.