۱۵ مهرماه در تقویم رسمی کشور به عنوان «روز ملی روستا» ثبت شده است؛ روزی برای یادآوری نقشی که روستا در تاریخ و حیات ایرانی ایفا کرده است. روستا در ایران تنها جغرافیا یا مکانی برای سکونت نبوده، بلکه ریشهی زندگی و سرچشمهی اصلی شکلگیری جامعهی ایرانی است. از دل روستاها، فرهنگ کار، همیاری و اخلاق جمعی به شهرها منتقل شده و هویت اجتماعی ایرانی بر پایهی آن بنا شده است.
در طول تاریخ، روستاها، ضامن بقا و استقلال اقتصادی ایران بودهاند. هر خوشه برنج، هر خوشه گندم و هر صنایعدستی، یادآور تلاشی است که در بطن روستا شکل گرفته است. بسیاری از آیینهای بومی، موسیقیها، ادبیات شفاهی و ضربالمثلهای از دل زندگی روستایی برخاسته و در جان فرهنگ ایرانی رسوخ کرده است. به بیان دیگر، روستا نه تنها بستر تولید و معیشت، که خاستگاه هویت فرهنگی و اجتماعی ایرانیان است.
با این حال، در روزگار کنونی، روستاها، بیش از هر زمان دیگری با چالشهای چندلایه مواجهاند. مهاجرت بیرویه به شهرها، صنعتی شدن شتابان، تغییر سبک زندگی، کاهش حمایتهای دولتی و فشارهای ناشی از بحرانهای زیستمحیطی، روستاها را از جایگاه خود دور کرده است. درحالیکه هنوز هم بخش مهمی از امنیت غذایی و بسیاری از ارزشهای فرهنگی ما، بر دوش جامعهی روستایی است، اما گفتمان عمومی به روستا، گاه آن را به حاشیه میراند.
آموزشها به روستائیان پیرامون مسائل مرتبط با کشاورزی و دامپروری، توسعهی کتابخانههای روستایی و کمک به رفع محرومیتهای آموزشی روستا، بهبود وضع بهداشت و درمان، بررسی مسائل تغذیهای و رفاهی، فرهنگی و آموزشی، علمی و ترویجی، در اختیار داشتن وسایل ارتباط جمعی و مانند آن، میتواند مانع از هجوم ناخواسته روستاییان به شهرهای مملو از دود و ترافیک شود.
نمونهی روشن این جایگاه را میتوان در گیلان مشاهده کرد؛ استانی که با روستاهای پرشمار و سرسبز که نماد دیرینهی پیوند انسان با زمین است. در روستاهای گیلان، زندگی مردم هنوز به طبیعت گره خورده است؛ برنجکاری و چایکاری، دامداری و باغداری، صید و صنایع دستی، همه و همه در کنار هم تصویری از یک زیستبوم پویا را میسازند. روستاهای گیلان میراثی سبز و زندهاند که نشان میدهند پیوند انسان و طبیعت هنوز گسسته نشده است.
گیلان در حوزهی کشاورزی سهمی تعیینکننده دارد: برنج بهعنوان قوت غالب سفرهی ایرانی، چای بهعنوان مهمترین نوشیدنی روزمرهی این سرزمین و محصولات متنوع باغی و صیفیجاتی که بخشی مهم از امنیت غذایی کشور را تأمین میکنند. در کنار اینها، صنایع دستی چون: حصیربافی، سفالگری و چادرشببافی و مانند آن، نه تنها یادگار نسلهای پیشین است، بلکه نقش مهمی در اقتصاد امروز ایفا کند.
اما واقعیت این است که روستاهای گیلان از مشکلات جدی رنج میبرند. کشاورزی سنتی در برابر اقتصاد نابرابر امروز تاب نمیآورد؛ بحران کمبود آب و تغییرات اقلیمی، تولیدات کشاورزی را تهدید میکند؛ تالابها و جنگلها با خطر فرسایش و تخریب مواجهاند و مهاجرت جوانان به شهرها، ساختار جمعیتی روستا را دگرگون کرده است.
بسیاری از روستاها با پدیدهی سالمندی مواجه شدهاند و چرخهی طبیعی انتقال تجربه از نسل پیشین به نسل جدید در حال گسست است. با وجود این، ظرفیتهای بزرگی نیز در دل همین روستاها نهفته است. توسعهی گردشگری بوممحور، بازاریابی دیجیتال محصولات محلی، احیای صنایع دستی و ایجاد تعاونیهای نوین کشاورزی میتواند روستاهای گیلان را دوباره به موتور محرک توسعه بدل کند. اما مهمترین شرط آن، پرهیز از نگاه بالا به پایین و اتکا به مشارکت واقعی روستاییان در تصمیمگیریهاست.
روز ملی روستا فرصتی است برای بازنگری به این نگاه و یادآوری این حقیقت که آیندهی پایدار ایران بدون تکیه بر روستاها ممکن نیست. اگر شهرها را نمای بیرونی تمدن فرض کنیم، روستا ستونهای پنهان آناند؛ ستونهایی که اگر سست شوند، بنیان کل جامعه به خطر میافتد. این روز، بهانهای است برای آنکه دوباره به این ریشهها بنگریم؛ ریشههایی که اگر پاس داشته شوند، میتوانند نه تنها هویت بومی، بلکه آیندهای پایدار را برای این سرزمین رقم بزنند.