کتاب، «بیماریهای همهگیر، بَلای گیلانیانِ عصر قاجار و اوایل پهلوی»، با پژوهش عباس پناهی، دانشیار تاریخ دانشگاه گیلان، و توسط انتشارات سپیدرود رشت منتشر شد. این کتاب به دلایل گسترش بیماریهای همهگیر در گیلانِ عصر قاجار، به دیدگاههای مختلفی میپردازد.
مباحثی همچون؛ گزارش سیاحان از وضعیت بیماری و شیوههای درمان، تاثیرات اقلیمی در بیماریهای خاص کرانه دریای کاسپین، باورهای خرافی مردم در نحوه درمان، نقش دولت و حاکمان و رویکرد مردم و پزشکان سنتی و… .
عباس پناهی در گفتوگو با مرور درباره این کتاب توضیح میدهد: گیلان بهویژه رشت و انزلی بهعنوان کریدور تجاری اروپا به ایران، همواره مورد توجه سیاحان بوده و کارگزاران اروپایی، گزارشهایی درباره وضعیت بهداشت فردی و اجتماعی مردم گزارش دادهاند.
این مورخ افزود: فقدان بهداشت عمومی، عدم توجه حُکام به بهداشت و درمان و ناشناخته بودن راههای پیشگیری علمی بیماریهای همهگیر در سراسر ایران به وفور دیده میشد. اما طبیعت مرطوب گیلان، بستر مناسبی برخی بیماریهای بومی نظیر؛ مارلاریا و تب شالیزار بود. علاوه بر این شاهد برخی از بیماریها واگیر نظیر؛ وبا و طاعون بودیم و پیامد این بیماریها، موجب کاهش شدید جمعیت گیلان و قحطی در دوره قاجار بوده است.
وی افزود: علاوهبر بیماریهای یاد شده، بالا بودن سطح آب در گیلان موجب میشد که آب آشامیدنی مردم نیز آلوده به انواع بیماریها باشد و خود یکی از عوامل گسترش بیماری در گیلان شود. متاسفانه در برابر گسترش این بیماریها در عصر قاجار، تدابیر علمی و پزشکی توسط حکومت مرکزی و یا محلی اتخاذ نمیشد.
دانشیار تاریخ دانشگاه گیلان، با اشاره به نقش باورهای خرافی در اپیدمی بیماریها یادآور شد: عدم رعایت بهداشت توسط مردم و تکیه بر خرافات بهجای درمان، نکتۀ مشترک گزارش سیاحانی است که از گیلان دیدن کردهاند. همچنین بیتفاوتی حاکمان و طبقات فرادست جامعه نسبت به مساله بهداشت، موجب گسترش تلفات در گیلان عصر قاجار میشود.
وی ادامه داد: در چنین شرایطی، مردم برای رهایی از بیماریهای گوناگون به اوراد، ادعیه بیپایه و غیرعلمی و سایر رهنمودهای نادرست و گمراه کننده روی میآوردند. و این شیوههای خرافی، آنان را از حفظ سلامت روانی و جسمی باز میداشت.
عباس پناهی اضافه کرد: یافتههای پژوهش نشان میدهد که در عصر قاجار، پیوند خرافات و اوراد با مفاهیم مذهبی و معنوی از یک سو و فقر اقتصادی و ناآگاهی عمومی و عدم آشنایی با علوم نوین به ویژه در عرصه دانش پزشکی، موجب پذیرش این شیوههای درمانی توسط مردم گیلان شده بود.
وی عنوان کرد: جامعۀ گیلان بهعنوان بخشی از جامعۀ بزرگ ایران درست در مرحلهای که دنیای غرب در حال گذار از سنّت به تجدد و پشت نهادن به باورهای خرافی و استفاده از ابزار علم برای زندگی بهتر بود، به دلیل عدم توجه حکومت، ضعف اقتصادی، نبود سازوکارهای بهداشتی و آموزش نامناسب، بیش از گذشته وارد دوران مصیبتبار و رکود خود شد.
این دانشیار تاریخ دانشگاه گیلان، معتقد است: عدم آگاهیهای پزشکی و بهداشتی مردم از یک سو و باورهایی که اغلب بر مبنای تجربههای نادرست غیرعلمی قرار داشت، باعث شد همواره در گزارشهای تاریخی و سفرنامههای اروپاییان، گیلان را سرزمینی با بستر بیماریهای عفونی معرفی کنند.
پناهی، با اشاره به نخستین تلاشها برای رویکردهای علمی برای شیوههای درمان، افزود: در اواخر دوره قاجار و اوایل عصر پهلوی و با گسترش علم بهداشت و شیوههای نوین مقابله با بیماریها از وخامت بیماریها کاسته شد و شیب جمعیت در گیلان رو به افزایش رفت.
وی افزود: برپایه اسناد مکتوب، در اوایل عصر پهلوی پیش از اینکه حکومت مرکزی بهدنبال مدرنیزه کردن نهاد بهداشت در گیلان باشد، خود برای رفاه عمومی، اقداماتی را آغاز کردند و کنشگران اجتماعی و فرهنگی در اواخر عصر قاجار، برای ایجاد نظام سلامت مدرن در گیلان تاثیرات زیادی در جامعه آن روز از خود به جا گذاشتند. بنابراین در یک فصل از این کتاب، به نخستین تکاپوهای علمی جامعۀ گیلانی و تلاش آنان در ایجاد نخستین مراکز علمی پزشکی با اتکا بر اسناد نیز پرداخته شده است.