از کتاب «تاریخ ماسوله» در گروه معماری خانه‌ی فرهنگ گیلان رونمایی شد؛

تاریخ ماسوله، از روایت تا تحلیل

0 ۲۳

ماسوله تنها یک بافت تاریخی نیست؛ یک زیست‌جهان زنده است که در تقاطع معماری بومی، حافظه‌ی جمعی و نظام معیشتی کوهستانی شکل گرفته است. شهرکی با ساختار پلکانی، که زبان، آیین‌ها و اقتصاد سنتی آن، در کنار فرسایش طبیعی و گردشگری افسارگسیخته، آن را به موضوعی میان‌رشته‌ای در مطالعات فرهنگی، معماری و توسعه بدل کرده است.

 

کتاب جدید آرش خدابخش، با نگاهی تحلیلی و میدانی به این بوم‌ساخت کم‌نظیر، کوشیده است این لایه‌ها را مستند و صورت‌بندی کند. انتشار کتاب «تاریخ ماسوله»، بهانه‌ای شد، برای نشست و رونمایی از آن که روز چهارشنبه ۲۴ اردیبهشت ۱۴۰۴ توسط گروه معماری خانه‌ی فرهنگ گیلان با حضور نویسنده‌ی این کتاب و پژوهشگران سخنران این حوزه برگزار شد.

 

آرش خدابخش نویسنده‌ی کتاب «تاریخ ماسوله»، ۴۰ سال از عمر خود را وقف پژوهش در ماسوله و ۸ سال زندگی با مردم آن خطه کرده است. حاصل این سال‌ها، کتابی است که می‌تواند مرجع اولیه و کاملی برای اهالی ماسوله و همین‌طور پژوهشگران علاقه‌مند باشد.

 

این کتاب در دو بخش کلی تدوین شده است؛ بخش اول به تاریخ ماسوله، براساس روایات منابع تاریخی می‌پردازد و بخش دوم مربوط به یک‌صد سال اخیر ماسوله است. در پایان  این کتاب نیز، تحلیل‌های نویسنده در موضوع ثبت جهانی ماسوله و همین‌طور مهم‌ترین و تعیین‌کننده‌ترین چالش امروز ماسوله، یعنی موضوع گردشگری پایدار، آورده شده است.

 

کتاب «تاریخ ماسوله» در دو بخش کلی تدوین شده است؛ بخش اول به تاریخ ماسوله، براساس روایات منابع تاریخی می‌پردازد و بخش دوم مربوط به یک‌صد سال اخیر ماسوله است. در پایان  این کتاب نیز، تحلیل‌های نویسنده در موضوع ثبت جهانی ماسوله و همین‌طور مهم‌ترین و تعیین‌کننده‌ترین چالش امروز ماسوله، یعنی موضوع گردشگری پایدار، آورده شده است.

 

در ابتدای این نشست، سیندخت رضایی، از اعضای گروه معماری خانه، با بیان آن‌که این کتاب حاصل تلاش‌ها و پژوهش‌های مستمر آرش خدابخش است، گفت. «تاریخ ماسوله» تنها یک کار تاریخی نیست؛ بلکه بازتابی از مشارکت فعال در زیست اجتماعی و مردمی این منطقه بوده که نگاهی انسانی، مردمی و دقیق بر پیکره‌ی زمان و فرهنگ این شهر کهن انداخته است.

 

در ادامه آرش مهرگانی، مسوول گروه معماری خانه‌ی فرهنگ گیلان، مدیریت پنل را بر عهده گرفته و از روبرت واهانیان برای صحبت دعوت کرد. واهانیان در ابتدا گفت: چنین برنامه‌هایی فقط برای معرفی کتاب نیست، بلکه فرصتی است تا از حضور معماران، مرمت‌گران، گیلان‌شناسان، آرشیویست‌ها و پژوهشگرانی که با دقت و تعهد، به معماری، مرمت و تاریخ گیلان، نگاهی چندوجهی و ژرف داشته‌اند، بهره‌مند شویم.

 

این معمار پیش‌کسوت با اشاره به این‌که این نگاه‌ها می‌توانند ما را در فهم عمیق‌تر و دقیق‌تر کتاب «ماسوله» و ارزش‌های آن برساند، ادامه داد: هر بار پس از سفر، به این جمع‌ها ملحق می‌شوم، احساس می‌کنم که کیفیت نگاه‌ها، گفت‌وگوها و تحلیل‌ها درباره‌ی معماری بومی و تاریخ‌محور، عمق بیشتری پیدا کرده‌اند. این رشد کیفی برای من بسیار امیدبخش است. برنامه‌هایی همچون نمایشگاه‌ها، رونمایی کتاب‌ها، گفتگوهای تخصصی و حضور معماران و هنرمندان در چنین نشست‌هایی، نشان می‌دهد که ما در مسیر درستی حرکت می‌کنیم.

 

در ادامه نیکروز مبرهن شفیعی، ضمن اشاره به نحوه‌ی آشنایی و همکاری خود با آرش خدابخش، از تلاش‌های عاشقانه‌ی‌ مستمر او در کار پژوهشی ماسوله گفته و در رابطه با این کتاب عنوان کرد: بر اساس این کتاب از سال ۱۳۵۴ خورشیدی که ماسوله در فهرست آثار تاریخی به ثبت رسید، تا سال ۱۳۶۹ خورشیدی، رویدادی خاص و اثرگذار نمی‌بینیم. زمین‌لرزه‌ی سال ۱۳۶۹ خورشیدی، فاجعه‌ای بزرگ بود که چهره‌ی ماسوله را تا حدی تغییر داد. این فاجعه می‌توانست تبدیل به فرصت شود اما دریغ از یک گام و یک قدم موثر.

 

بر اساس شواهد ۸۰۰ الی ۹۰۰ سال پیش، ماسوله با تعدادی خانه، قهوه‌خانه، چندین دکان و امامزاده‌ای کوچک، به شکل آبادی شکل گرفت که به سرعت رشد کرده و در قرن پنجم هجری قمری به یک شهر کامل تبدیل و هم‌تراز شهرهایی چون: کاشان، نائین، یزد و مانند آن بر اساس الگوی‌های شهری دیده شد.

 

این معمار و پژوهشگر گیلانی، با بیان آن‌که اقدامات بسیاری، به بهانه‌ی ساخت و ساز چهره‌ی ماسوله را مجروح کرده است، افزود: این اقدامات متاسفانه از سوی کسانی که متولی حفاظت از آن بودند صورت گرفته و  بخش‌هایی چون زگیل بر صورت ماسوله نشسته است. سازه‌هایی مانند: هتل‌ها و کتابخانه‌ای که مایه‌ی شرمساری است.

 

وی در ادامه به محتوای قابل تامل و دقیق کتاب پرداخته و آن را نه فقط نگاهی بر حوزه‌ی معماری، بلکه رویکردی گسترده در تمام بخش‌ها دانست.

 

در ادامه فرامرز طالبی گفت: در سال ۱۳۵۶ خورشیدی،  وزارت مسکن و شهرسازی، سازمان ملی حفاظت از آثار باستانی را  تدوین کرده و برنامه‌ریزی آن را در راستای حفظ و نگهداری،  به دکتر منوچهر مزینی و اسفندیار بهرام‌پور از چهره‌های نامی دانشگاه تهران سپرد و این آغاز کار معرفی و پژوهش ماسوله به شیوه‌ی علمی و آکادمیک بود. منوچهر مزینی متنی به زبان انگلیسی درباره‌ی ماسوله نوشت و این متن به دست بزرگ‌ترین شهرساز آمریکایی به نام کوین لینچ رسید. او با دیدن این متن شیفته‌ی ماسوله شد.

 

این نویسنده و پژوهشگر گیلانی با  طرح این سوال که از آن سال تاکنون بر ماسوله چه رفته است؟ عنوان کرد: قصد فهرست روزشمار و وقایع ماسوله، تا دقیقه‌ی اکنون نیست، قصد، واکاوی ماسوله‌ای است که صاحب پایگاه میراث فرهنگی همانند پایگاه‌های بزرگی چون: تخت‌جمشید، شوش و چغازنبیل است.

 

در سال ۱۳۸۰ خورشیدی که سیدمحمد بهشتی رییس سازمان میراث فرهنگی بود، نیکروز شفیعی به عنوان مدیر این پایگاه انتخاب شد. کسی که از دانش‌آموختگان معماری و مرمت آثار تاریخی بوده و از دانش علمی و تجربی بین‌المللی در کار مرمت آثار تاریخی برخوردار است.

 

همان‌کسی که هنگام جنگ ایران و عراق، برای استحکام‌بخشی و مرمت بناهای تاریخی که توسط هواپیماهای بمب‌افکن مدام دچار آسیب می شدند، از تهران حرکت می‌کرد و تا جنوب و غرب کشور می‌رفت، تا از انهدام این آثار جلوگیری کند. انتخاب مبرهن شفیعی به مدیریت این پایگاه آغاز برنامه‌ریزی و اجرای خرد و کلان میراث فرهنگی ماسوله شد.

 

فرامرز طالبی در ادامه با بیان آن‌که در مکانی چون ماسوله، ابعاد زنده‌ی طبیعی، جغرافیایی، تاریخی، اجتماعی و انسانی تلاقی یافته‌اند، گفت: بهشتی مدنیت را ملاک شهربودن ماسوله می‌داند و گفته است: اگر ماسوله شهر نبود  بازاری با چهارصد دکان نداشت که اکثر آن‌ها مسند استادکاران آهنگر بوده است، اگر شهر نبود مسجد جامع نداشت و صاحب چندین کاروانسرا نبود…

 

در ادامه‌ی این نشست، آرش خدابخش نویسنده‌ی کتاب «تاریخ ماسوله» گفت: بر اساس شواهد ۸۰۰ الی ۹۰۰ سال پیش، ماسوله با تعدادی خانه، قهوه‌خانه، چندین دکان و امامزاده‌ای کوچک، به شکل آبادی شکل گرفت که به سرعت رشد کرده و در قرن پنجم هجری قمری به یک شهر کامل تبدیل و هم‌تراز شهرهایی چون: کاشان، نائین، یزد و مانند آن بر اساس الگوی‌های شهری دیده شد. ماسوله حول یک بازار با فضاهایی عمومی چون: کاروانسراها، حمام و مانند آن، شکل گرفت،  اما با این تفاوت از شهرهای دیگر که، در شیب کوه قرار داشت.

 

کهنه ماسوله یک زیستگاه کارگری بود که عده‌ای در آن مستقر بودند. عده‌ای نیز به کوه رو به‌رو رفته و سنگ آهن استخراج می‌کردند و آن را برای ذوب به کهنه ماسوله می‌آوردند.

 

این پژوهشگر حوزه‌ی معماری با اشاره به این‌که، در قرن پنجم، اتفاقات زیادی رخ داد، ادامه داد: یک موضوع  مهم، آهن بود. کهنه‌ماسوله یک زیستگاه کارگری بود که عده‌ای در آن مستقر بودند. عده‌ای نیز به کوه رو به‌رو رفته و سنگ آهن استخراج می‌کردند و آن را برای ذوب به کهنه ماسوله می‌آوردند. موضوع آهن، ناگهان ماسوله را متحول کرد. سنگ آهن  از درصد از آهن بالایی برخوردار بود  و به راحتی ذوب می‌شد.

 

خدابخش با بیان آن‌که این آهن با مهارت به ابزارهایی چون: داس، تبر، نعل اسب، یراق‌آلات و مانند آن،  تبدیل می‌شد، ادامه داد: این محصولات آهنی در دو راسته‌ی در ماسوله که اختصاص به آهنگران داشت، به فروش می‌رسید و به شهرهای دیگر گیلان و خارج از استان مانند زنجان و حتی فراتر از آن، به قفقاز ارسال می‌شد.

 

نویسنده‌ی کتاب «تاریخ ماسوله»  ادامه داد: در دوره‌ای حتی گفته شده که مردم به‌جای پرداخت مالیات نقدی، محصولات آهنی تحویل می‌دادند. این شکل از پرداخت، هم بخشی از سیستم مالیاتی بوده و هم نشان از اهمیت صنعت آهنگری در اقتصاد منطقه داشته است.

 

او در پایان سخنان خود گفت: شاید ما ماسوله را به عنوان یک شهر کوچک می‌بینیم، اما به واقع ماسوله یک قلمرو وسیع است. قلمرویی که دامداران تالش، شش هزار سال در این منطقه زندگی کردند و به ماسوله وابسته شدند و از سویی ماسوله را نیز به خود وابسته کردند و در این تعاملات و وابستگی، سود و منفعت، جریان داشت.

 

در ادامه‌ی این برنامه که با حضور تعدادی از اهالی ماسوله، پژوهشگران و علاقه‌مندان حوزه‌ی فرهنگ و معماری برگزار شده بود، مراسم رونمایی از کتاب «تاریخ ماسوله» صورت گرفته و با بخش پرسش و پاسخ به اتمام رسید.

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.