بیانیه مشترک شبکه تشکلهای مردمنهاد و اجتماعمحور محیطزیست و منابعطبیعی استانهای گیلان، مازندران و گلستان در واکنش به عدم دعوت به اجلاس استانداران حاشیه دریای کاسپین (خزر)
***
به نام هستیبخش
دریای کاسپین (خزر)، دریای دوستی
شبکه تشکلهای مردم نهاد و اجتماعمحور محیطزیست و منابعطبیعی استانهای گیلان، مازندران و گلستان، با توجه به اهمیت بیبدیل اجلاس استانداران کشورهای حاشیه کاسپین (خزر) و تأثیر مستقیم تصمیمات آن بر سرنوشت محیطزیست، توسعه و زندگی میلیونها نفر در شمال کشور، با شگفتی و تأسف عمیق اعلام میکند که هیچگونه دعوت و ساز وکاری برای حضور یا مشارکت تشکلها در این رویداد پیشبینی نشد.
حذف تشکلهای مردمنهاد از فرآیند تصمیمسازی درباره مسائلی چون آلودگی کاسپین (خزر)، پسروی آب دریا و کاهش ترار سطح آب و تاثیرات شگرف آن بر تالابها، زندگی و معیشت مردم، تخریب جنگلها، صید غیرقانونی، توسعههای بیضابطه و بحران پسماند، اقدامی برخلاف منطق، تجربه و مصلحت عمومی است
این رویکرد که به معنای نادیده گرفتن جامعه مدنی و حذف یکی از مهمترین ذینفعان و دارندگان تجربه میدانی است؛ نهتنها غیرقابل توجیه است، بلکه با اصول حکمرانی مشارکتی، شفافیت، مسئولیتپذیری و حتی اسناد بالادستی کشور در تضاد قرار دارد؛ و با درک اهمیت راهبردی سواحل جنوبی کاسپین (خزر) برای آینده کشور، لازم میدانیم موضع خود را درباره روند برگزاری اجلاس اخیر استانداران کشورهای ساحلی دریای کاسپین (خزر)، بهویژه در بخش محیطزیست، بهطور شفاف و مسئولانه اعلام کنیم:
نمیتوان درباره کاسپین (خزر) تصمیمگیری کرد، اما صدای مردمی که سالها در خط مقدم حفاظت از این پهنه حیاتی بودهاند، خاموش بماند.
حذف تشکلهای مردمنهاد از فرآیند تصمیمسازی درباره مسائلی چون آلودگی کاسپین (خزر)، پسروی آب دریا و کاهش ترار سطح آب و تاثیرات شگرف آن بر تالابها، زندگی و معیشت مردم، تخریب جنگلها، صید غیرقانونی، توسعههای بیضابطه و بحران پسماند، اقدامی برخلاف منطق، تجربه و مصلحت عمومی است.
تشکلها صرفا تماشاگر نبودهاند و نیستند؛ دارای دانش تخصصی، توان کارشناسی، شبکههای مردمی و مسئولیت اجتماعی هستند و نادیده گرفتن این ظرفیتها به زیان منافع ملی خواهد بود.
تأکید میکنیم که:
ما عدم دعوت تشکلها را یک اشتباه راهبردی در روند سیاستگذاری مربوط به دریای کاسپین (خزر) میدانیم و آن را نشانهای نگرانکننده از کاهش مشارکتپذیری و بیاعتنایی به دیدگاههای مردمی تلقی میکنیم.
ساحل و جنگل و تالاب، اموال شخصی هیچ نهاد و مقامی در هیچ کجای جهان نیست؛ اینها میراث مشترک مردم هستند و بدون حضور مردم، هیچ تصمیمی پایدار و قابل اتکا نخواهد بود.
1-ایران؛ تنها کشور حاشیه دریای کاسپین (خزر) با جامعه مدنی واقعی در حوزه محیطزیست در منطقه است، برخلاف ایران، ساختارهای منسجم مردمنهاد محیطزیستی در بسیاری از کشورهای منطقه یا بسیار محدودند یا عملا غیرفعال. این واقعیت از نگاه بسیاری از کارشناسان بینالمللی، یک “مزیت استراتژیک” برای ایران محسوب میشود.
تشکلهای ایرانی در دهها پروژه ملی و منطقهای نقش داشتهاند؛ از پایش رودخانهها و تالابها تا ارایه پیشنهادهای سیاستی در رویدادهای کنوانسیون تهران. این ظرفیت در جهان “سرمایه اجتماعی” شناخته میشود و برای کشورهایی که به دنبال نفوذ اخلاقی و دیپلماسی نرم هستند یک موهبت است.
نادیده گرفتن چنین مزیتی، یعنی کنار گذاشتن یکی از آخرین ابزارهای قدرت نرم ایران در حوزهای که اقتصاد، امنیت، سلامت و سیاست خارجی را به هم پیوند میدهد.
عدم دعوت تشکلها یک اشتباه راهبردی در روند سیاستگذاری مربوط به دریای کاسپین (خزر) است و آن را نشانهای نگرانکننده از کاهش مشارکتپذیری و بیاعتنایی به دیدگاههای مردمی تلقی میکنیم
2-اجلاس استانداران کشورهای حاشیه کاسپین (خزر)؛ فرصتی بود که باید به ویترین توان ایران تبدیل میشد؛ در این اجلاس، که یکی از محورهای آن “محیطزیست و احیای زیستبوم کاسپین (خزر)” بود، انتظار میرفت دولت ایران برای تقویت تصویر منطقهای خود، شبکه تشکلها را در قالب یک هیات کارشناسی منسجم وارد صحنه کند؛ همانگونه که در نشستهای پیشین کنوانسیون تهران، نظرات تشکلهای ایرانی در تصمیمات نهایی اثرگذار بوده است.
با اینحال، روند دعوت و مشارکت در رشت نشان داد که بخش قابلتوجهی از ظرفیتهای اجتماعی کشور در مرحله برنامهریزی و اجرا مورد استفاده قرار نگرفته است.
3-منشأ ضعف: خطای مدیریتی و تحلیل اشتباه در سطح استان برگزارکننده؛ به اعتقاد ما، مشکل نه از سیاستهای ملی، بلکه از سطح استانی آغاز شد. اداره کل حفاظت محیطزیست گیلان، که باید پیشران حضور جامعه مدنی در چنین رویدادی باشد، بهدلیل فقدان تجربه، ضعف در تحلیل رسانهای، و ناآشنایی با وزن اجتماعی تشکلها، فرایند مشارکت را به مسیر کماثر و تشریفاتی سوق داد.
این خطا از دو جنبه خطرناک است:
– تضعیف وزن استان میزبان در برابر مهمانان بینالمللی؛
– ارسال پیامی اشتباه درباره وضعیت مشارکت مدنی در ایران.
استانداران شمالی نیز، در عمل نتوانستند این ظرفیت بزرگ را در ساختار اجلاس بگنجانند و فرصت اثرگذاری تشکلها را به سادگی از دست دادند.
4-پیامدهای این خطا؛ از نگاه ما، حذف یا تضعیف نقش تشکلها در این اجلاس سه پیامد مستقیم دارد: موجب فاصله بیشتر میان نهاد دولتی و جامعه مدنی میشود، در حالی که بحرانهای محیطزیستی شمال کشور بیش از هر زمان دیگر نیازمند مشارکت اجتماعی هستند.
در سطح منطقهای، ایران که تنها کشور خزری دارای ظرفیت واقعی تشکلهاست، عملا یکی از مؤثرترین ابزارهای دیپلماسی محیطزیستی خود را غیرفعال نشان داد.
در سطح نهادی: وقتی تشکلهای تخصصی کنار گذاشته میشوند، فضای تصمیمسازی بهجای کارشناسان مستقل، در اختیار افراد کمتجربه یا دارای انگیزههای غیرحرفهای قرار میگیرد.
آینده کاسپین (خزر) تنها با همکاری دولتها ساخته نمیشود؛ بلکه با مشارکت واقعی مردم، دانشگاهیان، متخصصان و تشکلهای مستقل شکل میگیرد. تا زمانی که ایران صاحب جامعه مدنی فعال، متخصص و آگاه در حوزه محیطزیست است، چشمپوشی از این ظرفیت یک خطای راهبردی است که هیچ توجیهی ندارد
این پیامدها نهتنها بر محیطزیست شمال کشور، بلکه بر برداشت منطقهای از توان ایران در مدیریت مسائل مشترک اثر میگذارد.
مطالبه ما روشن است:
بازگشت به عقلانیت در سیاست محیطزیستی کاسپین (خزر)؛
ما سه شبکه مردمنهاد، از سازمان حفاظت محیطزیست، وزارت امور خارجه و استانداریهای سه استان شمالی درخواست میکنیم:
-توضیح رسمی درباره علت حذف تشکلها از این اجلاس ارائه دهند؛
-مشارکت سازمانیافته تشکلها در تمام نشستهای منطقهای و بینالمللی مرتبط با کاسپین (خزر) بهعنوان “بازیگر رسمی” و نه “میهمان تشریفاتی” به رسمیت شناخته شود؛
-ایجاد مکانیسم رسمی و دائمی برای مشارکت تشکلها در تمام نشستها و تصمیمگیریهای مرتبط با کاسپین (خزر) و حوزه شمال کشور؛
-الزام به شفافیت در گزینش افراد و نهادهای دعوتشونده در اجلاسهای مشابه.
ما اعلام میکنیم که در مسیر حفاظت از دریای کاسپین (خزر) و طبیعت شمال کشور، نه عقبنشینی خواهیم کرد و نه اجازه میدهیم تصمیمات پشت درهای بسته، آینده این سرزمین را تحت تأثیر منفی قرار دهد.
این بیانیه تلاشی است برای حفظ فرصتهای کشور؛ فرصتی که اگر امروز به دلیل سهلانگاری و ناآگاهی هدر رود، فردا قابل جبران نیست.
ما باور داریم که آینده کاسپین (خزر) تنها با همکاری دولتها ساخته نمیشود؛ بلکه با مشارکت واقعی مردم، دانشگاهیان، متخصصان و تشکلهای مستقل شکل میگیرد.
تا زمانی که ایران صاحب جامعه مدنی فعال، متخصص و آگاه در حوزه محیطزیست است، چشمپوشی از این ظرفیت یک خطای راهبردی است که هیچ توجیهی ندارد.
این بیانیه پایان میگیرد، اما مسئولیت ما تمام نمیشود. ما ایستادهایم، با دانش، با تجربه و با تعهد به آینده کاسپین (خزر) و آینده ایران.