خشونت خانگی در لیست سیاه آمارها

0 516

آمارهای رسمی اعلام می دارند که خشونت خانگی در قرنطیه افزایش یافته، فرانسه اعلام کرده خشونت خانگی در دوران قرنطیه تا ۳۰ درصد افزایش یافته است،  در استان هوبی چین گزارش‌های خشونت خانگی به پلیس در طول ماه فوریه بیش از سه برابر مدت مشابه در سال قبل است، یا استرالیا مقدار قابل توجه‌ی بودجه به مبارزه با خشونت خانگی اختصاص داده است، وزارت بهداشت ایران پیامک هشدار ارسال می‌کند. اما خشونت خانگی چیست ؟ اما خشونت خانگی براستی مشمول چه مواردی می‌شود و آیا فقط برخوردهای فیزیکی مرد به زن را در بر می‌گیرد؟

هرگونه سلطه و رفتار خشن نسبت به اعضای خانواده مشمول خشونت خانگی می‌شود که می‌توان به جرات گفت کودکان قربانیان اصلی این نوع خشونت هستند به نظر می رسد زنان و کودکان به عنوان بزه دیدگان کم توان به عنوان بزه دیده خاص هستند اما در مورد خشونت خانگی این بزه شامل مردان نیز می‌شود. جالب است بدانیم که در بین بزرگسالان از هر سه قربانی خشونت خانگی یک نفر هم  از آنها مرد است، پس خشونت خانگی بازه گسترده‌تری نسبت به ضرب و جرح و برخوردهای فیزیکی دارد. به نقل از منابع مطالعاتی چهار نوع خشونت خانگی مشخص داریم خشونت فیزیکی( تنبیه بدنی، قطع عضو، قتل)خشونت جنسی(تجاوز جنسی، سوءاستفاده جنسی، قوادی) خشونت روانی( باج خواهی، توهین، تحقیر، تهدید، حسادت، شک) محرومیت و محدودیت( از بین بردن استقلال مالی، مصادره اموال، ازخود بیگانگی) شایع‌ترین نوع خشونت در میان گونه‌های خشونت خانگی، خشونت روانی (توهین و تحقیر) است.

می‌توان گفت که خشونت خانگی روانی بیشترین خشونت موجود در ایران است که  همه را  از زن، مرد و کودک را در بر می‌گیرد  اما با توجه به اینکه  آمار مناسب و واقعی در این مورد ثبت و یا منتشر نشده میزان خشونت خانگی را پیش از و پس از شیوع کرونا نمی‌توان به صورت دقیق بیان کرد.  آخرین آمار منتشر شده مربوط به همسر آزاری به سال ۹۵ به تعداد ۷۷۲۸۰ نفر برمیگردد و اما در سال ۹۶ رییس اورژانس ایران اعلام کرده میزان خشونت خانگی به ۲۰ درصد افزایش یافته که این آمار مربوط به خشونت جسمانی زنانی است که ثبت شده‌اند و اکنون در دوران قرنطینه و خانه مانی آمار منتشرشده از سازمان بهزیستی ایران در مورد تماس با شماره ۱۴۸۰صدای مشاور اعلام شده که تعداد تماس برای راهنمایی و مشاوره در مورد خشونت‌های خانگی در زمان این دو ماه گذشته ۳ برابر شده است.

خشونت‌های روانی زنان و مردان و خشونت‌های مربوط به کودکان در این آمار وجود ندارد. در سال ۸۳ طی یک مطالعات عمیق اعلام شده که حدود ۷۰ درصد زنان ایران از ابتدای زندگی حداقل یک بار مورد خشونت قرار گرفته‌اند که نوع آن در استان‌های مختلف متفاوت است قتل های خانگی حداقل ۳۰ درصد از قتل های ایران را تشکیل می دند.

در مورد طرح شکایت و پرونده های ورودی به دادگستری در دهه‌ی نود و درسال ۱۳۹۳، گیلان از نظر توهین بیشترین تعداد شکایت  و دومین رقم شکایت ضرب و جرح را در کل دادگستری‌ها داشته است که البته می‌توان گفت فرهنگ مراجعه به پزشکی قانونی و اعلام ضرب و جرح خانگی در گیلان پذیرفته‌تر نیز است.  بعضی از خشونت‌های خانگی هرگز اعلام نمی‌شود و می‌توان گفت خشونت خانگی از جمله جرایمی است که رقم سیاه در مورد تعداد رخدادهای آن  بسیار زیاد است.

جرایم خشونت خانگی به ویژه در روستاها و مناطق دور از شهر یا حاشیه شهر که زنای محارم و ازار و اذیت جنسی به کودکان وجود داشته است معمولا گزارش نمی‌شود.

در جامعه‌های جهان سوم و بعضا سنتی هنوز تمکین عام و خاص را وظیفه زن می دانند و حتی درمورد کارهای خانه  در منزل که وظیفه کدبانوی خانه هست که بار طبخ غذا و نظافت همه اعضای خانواده رابه دوش بکشد و این وقتی که خانم شاغل باشد فشار دو چندان به او وارد می کند

آثار و پیامدهای این نوع خشونت را می‌توان به صورت افزایش روز افزون خیانت زوجین، خودکشی کودکان و انواع بیماری‌های جسمی و روحی در کودکان مشاهده کرد کودکانی که دچار سوءهاضمه چاقی شدند و کودکانی که زود خشمگین می‌شوند در دنیای امروز ایران به وفور دیده می‌شوند. در این  راه عدم توجه آموزش و پروش به روح و روان کودکان خود همراهی تاسف برانگیزی بر تدام چرخه خشونت خانگی در ایران دارد.

به نظر می‌آید برای شکستن این چرخه در ابتدا نیاز است که مطالعات عمیق و گسترده‌تری نسبت به تمامی ابعاد خشونت خانگی انجام شود تا با توجه به آمارهای موجود بتوان راه کارهای مناسبی برای کاهش این نوع خشونت در ایران ارایه داد.

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.