در دههی دوّم ۱۳۰۰ خورشیدی، ایران مسیر ترقّی و تکامل را با جدیت و تلاش طی مینمود، تا از کشورهای بزرگ جهان باز نماند. تاسیس مدارس و دانشگاهها، یکی از مهمترین راههای تعالی و پیشرفت بود. در کنار این امر، تاسیس کارخانجات صنعتی و تولیدی، نیز موجبات بینیازی کشور از اجناس خارجی را فراهم میآورد.
بنابراین از عوامل اساسی برای نیل به این هدف بزرگ، تاسیس مدارس فنی و آموزشگاههای صنعتی برای آموزش جوانان بود و اینگونه جرقهی ایجاد هنرستانهای صنعتی، فنی و حرفهای فعلی در مراکز استانهای بزرگ کشور در دهه های پایانی پهلوی دوم شکل گرفت.
با افزایش درآمدهای نفتی در دهه ۴۰ شمسی، فرصت سرمایهگذاری در صنایع کشور ایجاد شد و با خرید تجهیزات و فناوریها و خطوط تولید (که البته عموما مرتبط با اتفاقات انقلاب صنعتی دوم بود)، صنایع کشور در مقاطعی رشد قابل توجهی را تجربه کرد.
در این دوره سهم صنعت در اشتغال کشور به ۳۰ درصد و سهم آن از تولید ناخالص داخلی به ۱۸ درصد نیز رسید (شیخ علیشاهی، ۱۳۹۹). انقلاب علمی و فنی، نیازمند نیروی انسانی ماهر بود و از آنجا که فنآوری، آموزش و توسعه، سه ضلع مثلث پیشرفتهای اقتصادی و اجتماعی را شکل میداد، تربیت و تامین نیروی متخصص و ماهر ضرورتی بود که بدون توجه به آن سرمایهگذاریهای مادی و انسانی به هدر میرفت.
از اهداف مهم احداث مدارس صنعتی و یا هنرستانها، تربیت تکنیسینهای ماهر به منظور به گردش درآوردن چرخهی اقتصاد کشور در کارخانهها، کارگاهها و سازمانها و همچنین استفادهی صحیح از منابع، معادن و ذخایر ارزی بود
از این رو از اهداف مهم احداث مدارس صنعتی و یا هنرستانها، تربیت تکنیسینهای ماهر به منظور تقویت چرخهی اقتصاد کشور در کارخانهها، کارگاهها و سازمانها و همچنین استفادهی صحیح از منابع، معادن و ذخایر ارزی بود.
بنابراین، اگر بخواهیم به سیر تاریخی این دست مدارس فنی ـ صنعتی نظری بیافکنیم، باید به اواخر قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم بازگردیم که مدارس فنی، مدارس کسب و کار و مدارس عالی بازرگانی رونق گرفته و مدارس متوسطهی کشاورزی به شکوفایی رسید. بسیاری از برنامههای ارائه شده در این مدارس از نظر هدف و مقصود مشابه آن چیزی بود که در هنرستانها و آموزشکدههای امروزی یافت میشود.
مدارس فنی کشور در عصر قاجار
در ایران تا زمان صفویه، آموزش حرفه ای بیشتر به روش استاد – شاگردی و در کارگاهها و کارخانهها صورت میگرفت (مرجانی، ۱۳۷۳، ص۴۷). در زمان قاجار، نخستین مدرسهای که به سبک جدید توسط دولت ایجاد شد، دارالفنون بود که سنگ بنای آن در سال ۱۲۶۶ ق/ ۱۲۲۹ش، در تهران بنا نهاده شد و چون تصمیم بر آن بود که هر فنی در آن تعلیم داده شود، نام آن را دارالفنون نام نهادند (وکیلیان، ۱۳۸۸، ص۱۲۰).
امیرکبیر برای جبران عقب ماندگیها چاره کار را در آن دید که به جای اعزام محصل به خارج یا استخدام مشاورین خارجی، مرکزی برای آموزش علوم و فنون در ایران فراهم آورده و از معلمین خارجی استفاده کند. او پیش از این در ماموریتهایی که در زمان عباس میرزا نایبالسلطنه به تفلیس، مسکو و پطرزبورگ داشت از مدارس جدید کارخانهها و مؤسسات علمی روسیه بازدید کرده بود و متوجه اثر آنها در سازندگی جامعه شده بود. بنابراین وی با هدف ترویج علوم و فنون جدید و به منظور رفع نیازهای نظامی و فنی کشور، این مدرسه را تاسیس نمود.
رشتههای تحصیلی در دارالفنون شامل هفت رشتهی: پیاده نظام، سواره نظام، توپخانه، پزشکی و جراحی، داروسازی و کانیشناسی بود. تمام رشتهها، درس تاریخ، جغرافی، ریاضی و زبان خارجه داشتند. زبان خارجی ابتدا فرانسه بود و بعد روسی و انگلیسی هم تدریس میشد. رشتههای تحصیلی در دوره اول ۷ سال بود و بعد به ۵ سال و سرانجام به ۴ سال تقلیل یافت.
تاسیس دارالفنون از سوی امیرکبیر سرآغاز نهضت علمی جدید در ایران محسوب شد و مهمترین اقدامات علمی و فرهنگی در تاریخ آموزش و پرورش ایران به شمار آمد. (سرکاراتی، ۱۳۸۲، ص ۲۷۷). پس از دارالفنون، «مدرسهی ایران و آلمان»، اولین مدرسهی فنی ایران عصر قاجار بود که از آن به عنوان «هنرستان فنی ایران» یاد میشود. اولین مدرسهی حرفهای دولتی در ایران نیز در سال ۱۲۸۹ خورشیدی به ریاست کمال الملک، به نام مدرسهی صنایع مستظرفه، دایر شد (قرابگیان،ص۸۶ ) و پس از آن مدارس حرفهای متعددی در ایران تأسیس شد.
مدارس فنی کشور در پهلوی دوم
مدارس فنی موجود در کشور تا پیش از جنگ جهانی دوم به کمک معلمان خارجی و بنا به قرابت رضاشاه به اتباع آلمان اداره میشد. در سال۱۳۲۰ خورشیدی، به دلیل اثرات ناشی از جنگ جهانی و اشغال کشور از سوی نیروهای متفقین، اکثر معلمان خارجی از کشور خارج شدند و ادارهی هنرستانها به معلمان ایرانی واگذار شد و از آن پس نیاز به معلمان متخصص جهت آموزش و در مدارس صنعتی (هنرستانها) روز به روز افزایش یافت. از سال ۱۳۳۸ خورشیدی، به منظور تأمین کادر آموزشی هنرستانها، چهار دوره از دانشآموختگان ممتاز هنرستانهای کشور به آلمان اعزام شدند، که پس از مراجعت به تدریس در مراکز فنی پرداختند. (مدرسی، ۱۳۷۷).
تاسیس مدارس صنعتی در گیلان
در گیلان نیز با توجه به نیاز کشور در راستای تربیت تکنسین و مهندس ماهر مانند کشورهای پیشرفته همچون آلمان که با ایجاد کالج و موارد مشابه اقدام کرده بودند، هنرستان صنعتی (هنرستان چمران امروزی) در دهه ۳۰ خورشیدی شکل گرفت.
اولین مدرسه صنعتی گیلان در سال ۱۳۳۳خورشیدی در محلهی آفخرای رشت با دو رشتهی مکانیک و صنایع چوب، آغاز به کار کرد. غلامرضا عزیزیان از فارغالتحصیلان اولیهی دبیرستان صنعتی رشت و همچنین از مدیران انیستیتو تکنولوژی (آموزشکده فنی و حرفهای چمران کنونی)، دربارهی چگونگی تاسیس این هنرستان میگوید: «سال۱۳۳۳ خورشیدی زمانی که دانشآموز پایهی پنجم دبستان «راهی» در آفخرا بودم، حسین ماهوچیان به مدرسه ما آمد و خبر از بازگشایی مدرسه صنعتی و حرفهای داد.
او با توضیح پیرامون این مدرسهی نوپا و با قول حقوق ماهیانه به مبلغ ۵ تومان و همچنین لباس کار رایگان، دانشآموزان را ترغیب به ثبت نام در این مدرسه نمود. چند ماه بعد، دبستان حرفهای به مدیریت حسین ماهوچیان و معاونش سیدین، با دو رشتهی مکانیک و صنایع چوب در مکان دبستان راهی کلید خورد و من و بسیاری از همکلاسیهایم، کلاس ششم را در دبستان صنعتی به اتمام رساندیم.»
اولین مدرسه صنعتی گیلان در سال ۱۳۳۳خورشیدی در محلهی آفخرای رشت با دو رشتهی مکانیک و صنایع چوب، آغاز به کار کرد
در نیمهی سال تحصیلی ۱۳۳۵ خورشیدی خبر افتتاح دبیرستان صنعتی پسران رسید و در آن اطلاعیه اعلام شد که فارغالتحصیلان دبستان صنعتی برای ثبت نام در این هنرستان حق تقدم دارند. عزیزیان نیز که کلاس هفتم را در دبیرستان مقیمی ثبتنام کرده بود، مانند تعدادی از دانشآموختگان دبستان صنعتی در نیمهسال تحصیلی از دبیرستان خود انصراف و در هنرستان جدید (واقع در محلهی آفخرا) ثبتنام نمود.
عزیزیان دربارهی شروع به کار این هنرستان میگوید: «چون دبیرستان حرفهای دارای کلاس کافی نبود، به مدت یک سال تعدادی از کلاسها از جمله کلاس ما به دبیرستان رضاشاه (دبیرستان حنیف نژاد بعدی و مقر سپاه پاسداران فعلی) واقع در پل عراق انتقال یافت و معاونت آن را به آقای تدین سپردند. سال بعد (۱۳۳۶ خورشیدی) ما به مکان اصلی دبیرستان صنعتی در آفخرا بازگشتیم.»
در سال ۱۳۳۸ خورشیدی پس از بازدید بازرسانی از تهران، ماشینآلات بسیاری جهت تجهیز کارگاهها به دبیرستان صنعتی انتقال یافت. در همان سال در کنار دو رشتهی مکانیک و صنایع چوب که در بدو تاسیس وجود داشت، دو رشتهی جدید شامل: ساختمان و اتومکانیک نیز اضافه شد. از دستاوردهای دیگر این دبیرستان صنعتی، به کار گرفتن دانشآموزان پایههای بالاتر به عنوان استادکار برای هدایت هنرجویان و کار با دستگاهها بود.
در اواخر دههی۴۰ و اوایل دههی ۵۰ دختران نیز در این هنرستان در تمامی رشتههای فنی مشغول به تحصیل بودند و جالب آنکه دیگر کل ساختمان ـ که بخشی از قبل مربوط به دبستان بود ـ در اختیار هنرستان قرار گرفت.
در بهمن ۱۳۴۹ خورشیدی، انستیتو تکنولوژی رشت نیز با ارائه مدرک فوق دیپلم در رشتههای فنی با هدف پر نمودن فاصلهی میان کارگر و مهندس با تربیت تکنسینهای کارآزموده افتتاح شد. در بدو افتتاح، مدیریت این مرکز را سعید بینش برعهده داشت. غلامرضا عزیزیان نیز در فواصل سال های ۱۳۴۹ تا ۱۳۵۷ معاون و از سال ۱۳۵۷ تا ۱۳۶۰ مدیریت مرکز انستیتو را عهده دار بود. لازم به ذکر است در دورهی مدیریت عزیزیان، معاونت این مرکز با خانم بشیرفر بود.
مومن صالحی متولد ۱۳۴۰ از هنرجویان رشته مکانیک در سالهای ۱۳۵۴ تا ۱۳۵۸ در این هنرستان است. وی پس از اخذ دیپلم، در سال ۱۳۵۹ از طریق کنکور سراسری نیز در رشته مکانیک انستیتو تکنولوژی قبول میشود، از مدرسان این مرکز به نیکی یاد میکند و میگوید: «معلمان ما در هنرستان از سطح علمی و تجربی بالایی برخوردر بودند.
در کل میتوان معلمان این هنرستان را به دسته تقسیم نمود: ۱. معلمان رشتههای عمومی که در تمام مدارس تدریس میکردند. ۲. معلمان فنی که مهندس بودند و به نوعی الگوی و آمال ما دانشآموزان. چرا که در آن سالها مهندس بودن اعتباری بسیار بزرگ بود و همه هنرجویان آرزوی رسیدن به این جایگاه را در سر میپروراندند. ساختمان پرگرایشترین رشته هنرستان بود که همه مشتاق تحصیل در آن بودند. ۳. استادکاران عملی که دارای تجربه کار بالایی بوده و به هنرجویان آموزش میدادند.»
مدیریت مدرسه صنعتی رشت را در آن سالها (۱۳۵۴ تا ۱۳۵۸)، سعید بینش عهدهدار بود. مدیری که به زعم بسیاری، مردی مدبر، مقتدر و قاطع بود. صالحی حال و هوای هنرستان را در آنسالها جدا از بحث فنی و علمی بالا، فضایی مملو از شور و شوق فرهنگی و هنری معرفی کرده و در این باره میگوید: «هنرستان در بخش فرهنگی و هنری بسیار فعال بود. هنرجویان این مدرسه در گروههای هنری چون تاتر فعالیت بالایی داشتند.
هنرستان دارای کتابخانه بزرگی در انتهای زمین ورزش بود که جایگاه ویژهای برای ما هنرجویان داشت. کتابخانهای با کتابهای فراوان، کارت عضویت مخصوص و سالن مطالعه که در زنگ تفریح میزبان دهها هنرجوی کتابخوان و آگاه بود. کریمی مسئول این کتابخانه را نیز خوب به یاد دارم…». صالحی که سالها بعد (۱۳۶۴-۱۳۶۱) مسئولیت کتابخانههای مدارس استان را عهدهدار شد، آن کتابخانه صمیمی را با آن حجم خاطرات دور و دراز هرگز فراموش ننمود.
یکی از منحصربه فردترین ویژگیهای هنرستان، زمین ورزش آن بود، مورد مهمی که در آن دوره هیچ مدرسهای واجد آن نبود. زمین ورزش بزرگ و مستقلی که به گفتهی صالحی از صبح تا غروب برای تمرین انواع رشتههای ورزشی چون: فوتبال، والیبال، بسکتبال و امثال آن مورد استفاده تیمهای ورزشی قرار میگرفت.
از شاخصه های جالب کشور در در سالهای ۱۳۵۰ تا ۱۳۵۷ خورشیدی، برگزاری اردوهایی با عنوان «اردوی عمران ملی» بود، این اردو که ماهیتی شبیه به برنامههای جهاد سازندگی بعد از انقلاب داشت، مختص پسران بوده و در دوماه از تابستان در جهت خدمات عمرانی در روستاهای گیلان انجام میپذیرفت.
در سال ۱۳۳۸ خورشیدی پس از بازدید بازرسانی از تهران، ماشینآلات بسیاری جهت تجهیز کارگاهها به دبیرستان صنعتی انتقال یافت. در همان سال در کنار دو رشتهی مکانیک و صنایع چوب که در بدو تاسیس وجود داشت، دو رشتهی جدید ساختمان و اتومکانیک نیز اضافه شد. در اواخر دهه ۴۰ و اوایل دهه ۵۰ دختران نیز در این هنرستان در تمامی تحصیل رشتههای فنی مشغول به تحصیل بودند و کل ساختمان در اختیار هنرستان قرار گرفت
صالحی درباره اشتیاق هنرجویان این هنرستان برای شرکت در این اردوها میگوید: «این اردوها آنقدر طرفدار داشت که از یک ماه قبل، متقاضیان ثبتنام مینمودند تا از میان آنها قرعهکشی به عمل آید. از آنجا که این اردوها، دو ماه کامل از تابستان را شامل میشد، برای هنرجویان اوقاتی خوش توام با کار و تجربه را فراهم میآورد.» جدا از این اردوهای تجربهگرا، هنرجویان هنرستان در تجهیز مدارس استان نیز همکاری داشتند.
صالحی پیرامون تولیدات هنرجویان این هنرستان میگوید: «ما در آن سالها در ساخت و ساز و تجهیز امکانات آموزشی استان نیز همکاری داشتیم به عنوان مثال به یاد دارم که سال ۱۳۵۵، حدود ۳۰ تریلی، قطعات میز و نیمکت از خارج از کشور به مدرسه رسید. هنرجویان، همه قطعات را باز، مونتاژ و آماده مینمودند تا برای استفاده به مدارس روستایی استان ارسال شود. این همکاری و همراهی فعال هنرجویان در بحث تولید، دیگر سالهای بعد دیده نشد.»
انبارداری یکی از مشاغل و پستهای مهم هنرستان صنعتی رشت بود، چرا که همه هنرجوها قبل از شروع کلاس باید ابزار مورد نیاز خود را با درج امضاء در دفتر مخصوص از انبار تحویل گرفته و در پایان کار، ابزارها را صحیح و کامل تحویل میدادند.
صالحی به فراوانی مواد اولیه مورد استفاده هنرجویان مثل: چوب، مصالح ساختمانی، آهن، وسایل الکترونیکی، سیم، برق و امثال آن اشاره میکند و میگوید: «هر آنچه که هنرجویان برای کار در کارگاه به آن نیاز داشتند به وفور در انبارها موجود بود، اما در سالهای دانشجوییام در دهه ۶۰ به خاطر دارم، هنرستان با قحطی شدید مواد اولیه مواجه بود. موردی که هنوز هم با آن دست به گریبان است…»
کیاپورکیایی متولد ۱۳۱۴ و از مدیران اسبق هنرستان چمران در سالهای ۱۳۵۸ تا ۱۳۵۹خورشیدی در رابطه با انتقال هنرستان به مکان کنونی یعنی استخر (بلوار چمران) میگوید: «در اوایل دههی ۴۰ خورشیدی، هنرستان با ۶۰ محصل به مکان کنونی انتقال یافت و البته محوطه پر از گور و قبور بود.»
وی مساحت کل هنرستان را ۳۸۰۰۰ مترمربع، عنوان نموده و امکانات آن را بدین شرح تشریح نمود: یک سالن آمفی تاتر، دو سالن رسم فنی، یک اتاق مختص مدیر، یک اتاق مختص معاون آموزشی و مدیران، یک اتاق مختص معاون فنی، یک اتاق مختص معاون اداری و امتحانات و یک اتاق برای خدمات ماشیننویسی و فتوکپی.
در این سالها سه رشتهی فنی جدید نیز اضافه شد که در مجموع ۷ رشته شامل: الکترونیک، برق، ساختمان، اتومکانیک، مکانیک یا تراشکاری، صنایع چوب و متالوژی یا ریختهگری جهت تحصیل در هنرستان برای تحصیل موجود بود. لازم به ذکر است که از سال ۱۳۵۴ به بعد، صنایع چوب (درودگری) با رشته ذوب فلزات تلفیق و با عنوان رشته جدیدی به نام مدلسازی و ذوب فلزات معرفی شد.
کیایی در رابطه با بازدیدهای هنرجویان این هنرستان میگوید: «بازدید از کارخانهها و کارگاه ها جزو لاینفک برنامههای ما در هنرستان بود. بازدید از کارخانهی چینیسازی جاده لاکان، کارخانهی سیمان لوشان و کارخانهی ایران الکتریک از بازدیدهای مهمی بود که در آن سالها برای هنرجوها ترتیب داده شده بود. تابستانها نیز هنرجوهای هنرستان برای یادگیری و تجربهی کار فنی در کارخانهها دوره میدیدند، کار میکردند و دستمزد میگرفتند.»
کیاپور دربارهی تجهیز و نوسازی کارگاههای هنرستان صنعتی، سری به خاطراتش در آنها سالها میزند و میگوید: در سال ۱۳۵۸ خورشیدی، هنرجویان را برای بازدید به نیروی دریایی بردم. در حال بازدید بودیم که ناگهان حدود ۱۵ ماشین اسقاطی تراشکاری دیدم که به آنجا انتقال داده شد. آن ماشینها نظرم را جلب کرد.
بنابراین به «سیاری» فرمانده وقت نیروی دریایی، مراجعه نموده و درخواست استفاده از آن ماشینها برای هنرستان مطرح کردم. در ادامه، پس از نامهنگاری و درخواست به «بهمن رهنما» مدیرکل وقت آموزش و پرورش، موفق شدیم، ماشینها را دریافت نموده و پس از تعمیر و آمادهسازی، از آنها در کارگاه های هنرستان بهره ببریم.
کیایی پیرامون فضاهای کارگاهی هنرستان به این نکته اشاره نمود که هنرستان همواره با مشکل جاسازی ماشینآلات بزرگ مواجه بوده که وی در دورهی مدیریت خود، برای حل این مساله چارهای میاندیشد. وی برای وسعت دادن به کارگاه تراشکاری با پیگیری مداوم و نامهنگاری با ادارهی نوسازی موفق میشود، دیوار میان کارگاه برق و تراشکاری را بردارد تا کارگاه تراشکاری وسعت یاید.
به این ترتیب ماشینهای حجیم تراش در کارگاه بزرگ جدید نصب و راهاندازه میشود و به دنبال آن کارگاه برق هم به مکان دیگری در ساختمان انتقال مییابد. گویا این تغییرات مثبت در راستای وسیع شدن کارگاه تراشکاری در مذاق بازرسان تهرانی خوش نشسته و موجبات تشویق مدیر و معاونان را فراهم میآورد.
در سال ۱۳۵۹ خورشیدی، زمانی که مدیر کل وقت آموزش و پرورش «آذر هوشنگ» بود، کیایی به درخواست خود، مدیریت هنرستان صنعتی را به مهندس گلی واگذار نموده و خود معاونت هنرستان را عهدهدار میشود. او خود بعدها در سال ۱۳۷۳ بازنشسته شد.
مهندس هادی الماسی، شهردار اسبق رشت نیز از مدیران هنرستان چمران در سالهای ۱۳۶۲ تا ۱۳۶۶ بوده نیز با آثار غیرقابل انکار این دبیرستان در تربیت دانشآموزان فنی میگوید: «هنرستان صنعتی رشت را، یکی از هنرستانهای بزرگ ایران و دستکم جزو ۵ یا ۶ هنرستان اول کشور میدانم که به لحاظ امکانات فنی و ماشینآلات مستقر در کارگاهها در جایگاه بالایی قرار داشته است.»
الماسی که در اول مهر ۱۳۵۹ به استخدام آموزش و پرورش در آمده و قبل از منصوب شدن به عنوان مدیر، به مدت ۳ سال مدرس این مرکز آموزشی بوده، میگوید: «فلسفهی ایجاد هنرستان، قبل از انقلاب، تامین نیروی تجربی یا استادکار در بازار کار و همچنین تربیت مهندس در کارهای اجرایی قویتر بود. اما متاسفانه پس از انقلاب، اکثر دانشآموزان با قوای علمی بالا از هنرستان استقبال نمیکردند و به همین دلیل دانش آموزان ضعیفتر در حوزهی تحصیلی، جذب هنرستان میشدند».
بازدید از کارخانهی چینیسازی جاده لاکان، کارخانهی سیمان لوشان و کارخانهی ایران الکتریک از بازدیدهای مهمی بود که در آن سالها برای هنرجوها ترتیب داده شده بود. تابستانها نیز هنرجوهای هنرستان برای یادگیری و تجربهی کار فنی در کارخانهها دوره میدیدند، کار میکردند و دستمزد میگرفتند
این مدیر اسبق، تعداد هنرجویان پسر و دختر این هنرستان را در سالهای قبل از انقلاب ۱۲۰۰ نفر ذکر نموده و از دیگر شاخصههای ممتاز این هنرستان، تدریس زبان آلمانی را به عنوان یکی از دروس اصلی آن نام برده است.
در دههی ۶۰، این هنرستان مختص پسران شده و با عنوان جدید «چمران» با ۳۰۰ نفر کادر اجرایی و آموزشی و با همان ۷ رشتهی سابق به کار خود ادامه داد، که بعدها رشتهی الکترونیک از هنرستان چمران جدا شده و به مدرسهای دیگری انتقال یافت.
الماسی در رابطه با فعالیتها و مهارتهای هنرجویان این هنرستان میگوید: «بعد از انقلاب، کارگاه مکانیک عمومی در بخش تراشکاری و ریختهگری بسیار فعال و پویا بود تا جایی که هنرجویان در کارگاههای این هنرستان، قطعات مورد نیاز کارخانهها را تولید میکردند و حتی برای دانشآموزان روستاهای دورافتاده، جهت کلاسهای درس سیار، کانتینر میساختند. در همان سالها، اردوها و بازدیدهای بسیاری از طرف هنرستان برای بازدید هنرجویان از کارگاه ها و کارخانه ها نیز صورت میگرفت.»
از آنجا که این هنرستانها ارتباط تنگاتنگی با مراکز صنعتی، خدماتی، آموزشی و دانشگاهها داشته، کادر آموزشی و حتی هنرجویان این مرکز، در قیاس با همتایان خود در سایر مراکز آموزشی، ارتباط جامعهنگرانهتر و به نسبت، تجربیات عمیقتری کسب نمودهاند که این مهم، موجبات اتصال سریعتر فارغالتحصیلان این هنرستان را به جامعهی اجتماعی فراهم آورده و حتی موقعیتهای مدیریتی و علمی را نصیبشان نموده است.
در این راستا کادر اجرایی و آموزشی هنرستان نیز به جهت ارتباطات گستردهی اجتماعی و کسب تجربیات فنی، سریعتر در مسیر رشد و ترقی قرار گرفته و موجبات حضور در سمتهای مدیریت شهری این استان را فراهم نموده است. از آن میان میتوان به هادی الماسی (شهردار اسبق رشت)، احمد نصرتی راد (نمایندهی پیشین مردم رشت در مجلس شورای اسلامی)، شاهرخ طلیسگر، شب افروز، صرف جو و امثال آن اشاره نمود.
هنرستان چمران نیز چون سایر هنرستانهای کشور از ابتدا تا به امروز مسیری پرفراز و نشیب را طی نموده است. از آن رو، بررسی سیر تحول آن در راستای تعمق در میزان تغییرات شکل گرفته و همچنین فعالیتهای آینده، میتواند موجبات رشد و پیشرفت این مرکز را فراهم آورد.
منابع
• سرکاراتی، محمدرضا، اصلاحات آموزشی و مدرنسازی، تهران: نشر روزنگار، ۱۳۸۲.
• شیخعلیشاهی، محمد، انقلاب صنعتی چهارم در سایه تحریم، روزنامهی تعادل، ۴/۱۱/۱۳۹۹.
• قرابگیان، مارکار، مدرسه کمالالملک، مجله پیام نور، سال دوم شمارههای ۱۰ و ۱۱.
• مدرسی سریزدی، سیده جمیله، ارزیابی عملکرد آموزشکده فنی یزد از بدو تأسیس تاکنون، مؤسسه عالی مدیریت آموزش و پژوهش، ۱۳۷۷.
• مرجانی، بهناز، سیرتکوینی آموزش های فنی و حرفهای در ایران، نشر معاونت آموزش متوسطه فنی، ۱۳۷۳
• وکیلیان، منوچهر، تاریخ آموزش و پرورش در اسلام و ایران، تهران: دانشگاه پیام نور، ۱۳۸۸.
مصاحبهها
• الماسی، هادی، (از مدیران هنرستان چمران در سالهای ۱۳۶۲ تا ۱۳۶۶ و شهردار اسبق رشت)، مصاحبهی شخصی در مهرماه ۱۴۰۱- رشت.
• صالحی، مومن ( از هنرجویان هنرستان چمران در سالهای ۱۳۵۴ تا ۱۳۵۸ و فارغ التحصیلان انیستیتو تکنولوژی)، مصاحبهی شخصی در آذر ماه ۱۴۰۱- رشت.
• عزیزیان، غلامرضا، (از فارغ التحصیلان اولیهی دبیرستان صنعتی رشت و از مدیران انیستیتو تکنولوژی در سالهای ۱۳۵۷ تا ۱۳۷۳خورشیدی)- مصاحبهی شخصی در شهریورماه ۱۴۰۱- رشت.
• کیایی، کیاپور (از مدیران اسبق هنرستان چمران در سالهای ۱۳۵۷ تا ۱۳۵۹خورشیدی)، مصاحبهی شخصی در مهرماه ۱۴۰۱- رشت.
• از مدیران هنرستان صنعتی رشت (چمران کنونی) در سال های ۱۳۳۳ تا ۱۳۷۴ میتوان به افراد زیر اشاره نمود: حسین ماهوچیان، خویی، سعید بینش، کیاپور کیایی، گلی، راسی، الماسی، شریفی، فلاحتی، میرمعصومنژاد، بیطرف، شفیعی، سمامی، رازقی، غلامی و …