سرنوشت تلخ تالاب‌های ایران

آبگیری‌های فصلی؛

45

تالاب‌های فلات مرکزی ایران که روزگاری نه چندان دور پهنه وسیعی از این کشور را در بر می‌گرفت امروزه یا بطور کامل خشک شده و یا رفته رفته تبدیل به آبگیرهای فصلی شده‌اند که شوربختانه با افزایش گرمای هوا و تبخیر آب و عدم نظارت بر برداشت آن توسط کشاورزان در شش ماه نخست سال تبدیل به برکه‌هایی موقت می‌شوند که صرفاً در ماه‌های خاصی از سال برخی از پرندگان مهاجر می‌توانند از آن استفاده کنند.

چنین رویداد شومی در شمال ایران نیز جریان دارد. تالاب بین‌المللی انزلی که بیش از ۳۰ سال است در فهرست مونترو به عنوان یک تالاب تغییر اکولوژیک یافته قرار داشته و دولت‌ها موظف بوده‌اند تا تغییراتی که منجر به از دست رفتن ویژگی‌های اکولوژیکی آن شده را بهبود ببخشند همچنان با خشکی کم سابقه‌ای مواجه است.

این تالاب در فصل بهار و تابستان پهنه آبی خود را به میزان زیادی از دست داده و با عمق متوسط کمتر از ۳۰ سانتی‌متر تبدیل به یک برکه کوچک می‌شود. تالابی که روزگاری بیش از ۶ متر عمق داشت اکنون چشم به راه بارش باران از آسمان بوده تا در فصل پاییز و زمستان بتواند همچنان مأمنی برای پرندگان مهاجر باشد.

تالاب انزلی متأثر از پسروی آب دریای کاسپین، رسوب‌گذاری شدید حاصل از حمل خاک و املاح معدنی از بالا دست، تخلیه مستقیم فاضلاب انسانی از شهرهای مجاور، رسوب‌گذاری مواد آلی، ورود گونه‌های گیاهی و جانوری مهاجم و مهم‌تر از همه از سو مدیریت رنج می‌برد.

بسیاری از پرندگان مهاجر تابستان‌گذران که از اوایل فصل بهار وارد تالاب انزلی می‌شوند در مواجهه با خشکی تالاب و از دست رفتن پهنه‌های آبی آن ناچار به تغییر مسیر مهاجرت خواهند بود.

کاهش اکسیژن محلول در آب هر ساله موجب تلف شدن شمار زیادی از ماهیان تالاب انزلی می‌شود. کاهش ماهیان هم در زندگی جوامع بومی اثرگذار بوده و هم موجب کاهش منابع غذایی برای پرندگان مهاجر در شش ماهه دوم سال خواهد شد.

کاهش کیفیت آب ناشی از ورود فاضلاب انسانی و پساب کشاورزی در طی بیش از سه دهه گذشته تاثیرات منفی زیادی بر تالاب گذاشته و توان خود پالایی آن را بطور محسوسی تنزل داده است.

یوتریفیکاسیون یا پدیده پر غذایی در تالاب که بخش عمده آن ناشی از تغذیه گیاهان از فاضلاب انسانی و کلیفرم مدفوعی و همچنین پساب کشاورزی و فسفات و نیترات است و از سویی دیگر عدم تبادل و ورود آب شور دریا به علت احداث موجشکن انزلی در دهه نود و پس روی و کاهش تراز نیز منجر افزایش سیر توالی اکوسیستم از حالت تالابی به مرتع و جنگلی شده است.

سرعت تصرف تالاب به وسیله کاشت صنوبر، افزایش برداشت آب در فصل کشاورزی، اشغال سطح زیادی از پهنه تالاب به وسیله گیاه غیر بومی و مهاجم سنبل آبی و… همگی منجر به کاهش کیفیت زیستگاهی گردیده و اثر آن را می‌توان در سرشماری نیمه زمستانه پرندگان مهاجر و مقایسه آن در طی حداقل یک دهه گذشته جستجو کرد.

هرچند نیروی انسانی متخصص برای تهیه اطلاعات در این حیطه به شدت کم بوده اما سرعت تغییرات و شمار مشکلات تالاب انزلی به نحوی است که بدون اتکا به آمارهای رسمی نیز می‌توان گفت این تالاب بین‌المللی به سرعت در حال از دست دادن جایگاه خود برای میزبانی تعداد کثیری از پرندگان مهاجر همچون سالیان گذشته خواهد بود.

نظرات بسته شده است.