ساخت وساز بلندمرتبه یا بهعبارتی تولید شهرهای عمودی، به عنوان یکی از مشخصههای اصلی نمود رشد اقتصادی بوده و در حدود ۱۰۰ سال گذشته در کشورهای توسعهیافته و درحال توسعه، با افت وخیزهای فراوانی توام بوده است.
به عنوان یک اصل اولیه، علاوهبر تمایل بشر به بلندمرتبهسازی، مواردی از قبیل رشد اقتصادی، افزایش قیمت زمین و افزایش جمعیت، محرکهای اصلی بلندمرتبهسازی هستند.
به عنوان نمونه، در طول جنگ جهانی دوم بلندمرتبهسازی در آمریکا، که طلایهدار بلندمرتبهسازی بود، افول کرد و پس از خاتمه جنگ و افزایش مهاجرت به شهرها و بهبود وضعیت اقتصادی مجددا رونق گرفت.
با این مقدمه، بلندمرتبهسازی در گیلان را از چهار دیدگاه فوق باید مورد بررسی قرار داد. در نگاه اول، به دلیل کم بودن تقاضای سرمایهگذاری در احداث سازههای بلند، صرفا نیاز به تامین مسکن جمعیت رو به افزایش استان، به علت مهاجرت، میتواند محرک این تغییرات باشد. بدون تعارف میتوان گفت، این دلیل برای بلندمرتبهسازی، توجیه کافی ندارد و احتمالا فقط با دخالت و تصدیگری دولت امکانپذیر خواهد بود.
دیدگاه دیگر در بلندمرتبهسازی، نقش محیط و مخاطرات طبیعی در ساخت وساز است که بخش مهمی از مفهوم توسعه پایدار است. استان گیلان در چین خوردگیهای طبیعی آلپ – هیمالیا و مجاورت رشته کوه البرز و نزدیک به گسل خزر است.
بهطبع در چنین اقلیمی، احتمال وقوع رخدادهای زلزله بسیار بالا است و یکی از مرگبارترین زلزلههای ۵۰ سال اخیر، تخریبهای فراوانی در شهرهای رودبار و منجیل بهبارآورد که حتی تعدادی از سازهها و مستحدثات شهر رشت نیز در این زلزله آسیب دیدند و اتفاقات نسبتا نادر ژئوتکنیکی از قبیل جوشش ماسه و روانگرایی نیز در این زلزله گزارش شده است.
با این توصیفات احداث بناهای بلند در این پهنه، علاوه بر نیاز به صرف هزینههای مازاد جهت تامین بستر مناسب، منظرهای و چالشهای متعدد مهندسی در پی دارد که یکی از بارزترین آنها امکان وقوع پدیده تشدید مابین خاک و نهشتههای نرم جلگه گیلان و سازههای نسبتا مرتفع است. بدین ترتیب لازم است موضوع بلندمرتبهسازی در استان از دیدگاه فنی بهخوبی بررسی شود!