مرگ زنجرها (محیط بانها و جنگلبانها) را اگر جنگ ننامیم چه بنامیم؟
بر اساس گزارشهای رسیده بین سالهای ۲۰۰۹ تا ۲۰۱۶ حدود ۵۹۵ رنجر در دنیا کشته شدند(سایتwildlife ) در کنار این عدد شما آمار رنجرهای کشته شده در کشورهایی که آماری از خود ارایه نمیدهند را نیز اضافه کنید. بطور معمول اغلب کشورهای آسیایی از میزان کشته شدن رنجرهایشان آمار مشخصی نمیدهند، این درحالی است که میزان زخمی شدن و یا نقص عضو شدن رنجها در آمار دیگری بررسی میشود!!
در سال ۲۰۱۷ بالای صد نفر در دنیا کشته شدند که ۶۰ درصد این رنجها در کشورهای آسیایی توسط شکارچیان غیرقانونی کشته شدند و مابقی آنها در حادثههای پیش بینی نشده(بدین معناست که طی یک دهه گذشته ما بیش از هزار رنجر را در دنیا از دست دادیم)
در ایران طی ده سال گذشته حدود ۳۰ رنجر کشته شدند( هرچند هنوز آمار قطعی در این حوزه منتشر نشده است) طبق گفتهی رییس یگان حفاظت محیط زیست کشور در سال ۱۴۰۰ تعداد ۳۲۰۰ نفر محیطبان در کل کشور مشغول به کار هستند اگر فرض کنیم ده سال گذشته نیز همین تعداد محیطبان داشتیم که به طور حتم اینطور نبوده است. باید گفت که طی ده سال گذشته حدود یک درصد محیطبانان کشته شدند. برای درک بیشتر از مثال جمعیت ایران استفاده میکنم، اگر یک درصد جمعیت ایران طی ده سال کشته شوند چیزی حدود ۸۰۰۰۰۰ هزار نفر معادل استانهای جمعیت خراسان جنوبی یا سمنان می-شود!!
برای مقایسه باید بگویم که تعداد کشتهشدگان بیماری همه گیر کووید۱۹ در ایران بعد از سه سال به ۱۴۲هزار نفر رسیده که به عنوان یک فاجعه شناخته شده است. پس همانطور که میبینیم یک درصد از جمعیت یک جامعه آماری بسیار چشمگیر است، آن هم مرگ بر اثر حوادثی که نباید باشد. جالب است که میدانیم بخشی از رنجرهای کشته شده در ایران پس از درگیریها با قاچاقچیان، توسط دولتی که باید از آنها حمایت کند کشته شدند و در دنیا این موضوع عجیب تنها در ایران اتفاق میافتد! آن هم صرفا به دلیل قوانین ناقصی که در ایران در حوزه حفاظت از منابع طبیعی وجود دارد. در سال ۹۸ لایحه حمایت از محیطبانان توسط مجلس شورای اسلامی مصوب شد اما تا زمانی که یک لایحه تبدیل به قانون نشود وجاهت اجرایی ندارد. این لایحه هنوز در شورای نگهبان تأیید نشده است در حالی که شورای نگهبان میتوانست طی دوماه این لایحه را به قانون تبدیل کند. ولی بعد از سه سال هنوز در حد لایحه باقی مانده است و ما همچنان میشنویم که محیطبانها در حال دریافت حکم قصاص هستند و عجیبتر اینکه قاچاقچیان و برخی خانوادههایشان این را حق خود میدانند و در صورت کوچکترین آسیبی شاکی شده و حتی مقابله به مثل می-کنند(آتش به اختیار هستند)
مثال بارز در این مورد پرونده محیطبان قربانی شده “برومند نجفی” است که در سال ۱۴۰۰ محکوم به قصاص شد و امسال هم در حضور نیروهای امنیتی، توسط پدر قاچاقچی مقتول به قتل رسید. البته ناگفته نماند بحث قاچاق منابعطبیعی خیلی فراتر از این مقاله است و بنده بخوبی میدانم که بخش زیادی از قاچاق در کشور بخاطر نبود بستر اقتصادی نامناسب است که برخی دست به اینکار میزنند. اما بخش زیادی از این قاچاق هم بخاطر سود بیشتر آن است. تصور کنید آیا میتوانید به قاچاقچیان انسان برای برنامه-های جنسی به دلیل شرایط اقتصادی بد ترحم کنید؟ وقتی بدانید که بخشی از انسانها قاچاق شده از روی اجبار و زیر سن قانونی هستند و انتخابشان با خودشان نبوده است؟ تصور کنید کودکان ایرانی به عنوان برده جنسی به کشورهای دیگر برده و فروخته میشوند آیا میتوان ترحمی داشت برای این قاچاقچیان؟
قاچاق حیات وحش، پس از مواد مخدر، سلاح و قاچاق انسان بیشتر درآمد را در زنجیرهی درآمدهای غیرانسانی دنیا دارد. اما نکتهی جالب این است که حمایتهای دولتی از رنجرها نسبت به سایر پلیسها کمتر و میزان مرگ و میر در آنها بیشتر است. فرمانده یگان حفاظت محیطزیست گیلان در سایت مرور تاریخ بهمن ۹۸ بیان کرد “ماموران این یگان درگیلان تا کنون با پروندههای نگرانکننده قضایی منجر به زندان و اعدام مواجه نبودهاند” اما بنظر بنده داغ شهادت مهندس پیروی هنوز بر جان جنگلهای گیلان دیده می-شود و ترس از عدم امنیت این شغل را در گیلان کاهش نمیدهد.
در سال ۲۰۱۴ IUCN (اتحادیه بین المللی حفاظت از طبیعت )و IRF ( فدراسیون بین المللی رنجرها) بصورت جدی پیگیری برای حقوق رنجرها و ایستادگی در برابر جنایات جهانی علیه حیات وحش شدند .یکی از اقدامهای این دو سازمان تعیین روز بینالمللی رنجر ۳۱ جولای (۹ مرداد) بود که در تقویم بسیاری از کشورها وارد شد. از جمله کشورهایی که به این روز اهمیتی نداد ایران بود و جدای این ما همچنان روز ملی محیطبان(رنجر) نداریم. هرچند سازمان حفاظت محیطزیست کشور بدون بررسی نام محیطبانهایی همچون مهندس پیروی(بنظرم خبر فوت این رنجر در سال ۸۴ بود که توجه همه را به ریسک بالای شغل محیطبانی جلب کرد) سازمان مثل همیشه از مشاوره گرفتن از تشکلهای محیط-زیستی صاحب نظر امتناع کرد و روز ولادت امام هشتم شیعیان یعنی امام رضا(ع) به دلیل معروفیت به ضامن آهو را به نام روز محیطبان اعلام کرد. شاید مخالفتی با این روز نباشد اما بازم هم مورد توجه قانونگذاران کشور قرار نگرفت و بصورت رسمی وارد تقویم ایران نشده است.
رنجرها(محیطبانها و جنگلبانها) نگهبانان سیارهی ما و نیازمند پشتیبانی حقوقی، سیاسی و فرهنگی بیشتری از جانب دولتها و مردم سرزمینهایشان هستند. باید اینطور نگاه کنیم، آنها هر روز به سرکار میروند و مطمئن نیستند که در پایان بتوانند به خانه برگردند. ریسک بالای کار آنها نیازمند قوانین حمایتی دارد و توجه بیشتر مردمی که روی این کرهی خاکی زندگی میکنند.
قوانین باید به گونهای برنامهریزی شود که رنجرها همانند سایر محافظهای سرزمینی(پلیس و.. .) امنیت شغلی مناسبی داشته باشند.