از دپوی زباله تا محور درمانی رشت؛

نواب؛ خیابانی که از کوره درآمد و در ازدحام فرو رفت

0 ۱۸

بخش اول

 

خیابان نواب در حدفاصل چهارراه گلسار تا بوسار، امروز به مهم‌ترین محور درمانی رشت بدل شده است؛ اما کمتر کسی می‌داند که تنها سه‌دهه پیش این محدوده یکی از ۲۸ ایستگاه دپوی زباله شهرداری بود و جز چند مغازه‌ی آهنگری و مکانیکی فعالیت دیگری در آن دیده نمی‌شد. در واپسین سال‌های قاجار و هم‌زمان با جنب‌وجوش بلشویکی در رشت، بوسار به کانون کوره‌های آجرپزی تبدیل شد و کارگران فصلی در پیرامون آن سکونت داشتند. جایی که حتی یپرم‌خان ارمنی، از رهبران انقلاب مشروطه، یکی از کوره‌های آجرپزی را اداره می‌کرد.

 

با رونق خط‌آهن پیربازار_رشت، نواب جاده‌ای مال‌رو بود که صدای سُم اسب‌ها در آن می‌پیچید، اما از سال ۱۳۶۸، ورق برگشت. احداث نخستین ساختمان پزشکان، دگرگونی شتاب‌زده‌ای را کلید زد؛ توسعه‌ای بی‌ضابطه که خانه‌ها را بلعید و منطقه مسکونی را به محور درمانی مملو از ترافیک بدل کرد. استقرار کاربری درمانی در عرصه مسکونی و صدور پروانه‌های ساختمانی خارج از ضوابط، بدون در نظر گرفتن پارکینگ با حجم وسیعی از مراجعین و همچنین نادیده گرفتن ظرفیت سیستم فاضلاب آسایش ساکنان را از میان برد و کوچ اجباری آنان را رقم زد. امروز نواب، که قرار بود نماد توسعه باشد، در حصار خودروها و مشکلات محیط‌زیستی گرفتار است.

 

این گزارش، سند زنده‌ای است از این دوگانگی: موفقیت در متمرکزسازی توسعه خدمات درمانی رشت که به شکست برنامه‌ریزی شهری منجر شده است. داستانی که جاه‌طلبی صنفی را با غفلت زیرساختی مدیریت شهری در معرض دید همگان قرار داده است.

 

با رونق خط‌آهن پیربازار_رشت، نواب جاده‌ای مال‌رو بود که صدای سُم اسب‌ها در آن می‌پیچید، اما از سال ۱۳۶۸، ورق برگشت. احداث نخستین ساختمان پزشکان، دگرگونی شتاب‌زده‌ای را کلید زد؛ توسعه‌ای بی‌ضابطه که خانه‌ها را بلعید و منطقه مسکونی را به محور درمانی مملو از ترافیک بدل کرد

 

بوسار؛ از کوره‌های آجرپزی تا صدای سُم اسب‌ها

محدوده‌ی بوسار، در واپسین سال‌های حکومت قاجار و هم‌زمان با فعالیت بلشویک‌ها، کانون کوره‌های آجرپزی رشت بود. «یپرم‌خان ارمنی»، از انقلابیون و رهبران نظامی دوران مشروطه، از جمله افرادی بود که در این منطقه کوره داشت. وی در دوره حضورش در گیلان، ابتدا در اداره راه‌سازی مشغول به کار شد و سپس در رشت کوره آجرپزی راه انداخت و به آجرپزی مشغول شد. بخش وسیعی از اراضی خیابان نواب کنونی در آن زمان در تصرف‌ کوره‌های آجرپزی قرار داشت.

محله‌ی بوسار، یکی از قدیمی‌ترین نقاط شهری رشت است که از دوره پهلوی اول به شهرت دست یافت. روایت است که رضا شاه پهلوی اول، در یکی از سفر‌های خود به گیلان برخلاف معمول که مسافران از پل عراق وارد رشت می‌شدند، از مسیر شالکوه به پل بوسار و از آنجا وارد شهر رشت شده است؛ سفری که در حدود سال‌های ۱۳۱۶ تا ۱۳۱۷ انجام گرفت.

 

بخش وسیعی از اراضی بوسار و نواحی پیرامونی‌اش در روزگاری نه چندان دور در تملک خاندان «دادور» بود؛ خاندانی سرشناس و از مالکان بزرگ منطقه که اراضی وسیعی در این محدوده و اطراف آن در اختیار داشتند. با اجرای اصلاحات ارضی در دهه‌ی ۴۰ شمسی، خاندان دادور بخش عمده‌ای از زمین‌های خود را از دست دادند و مالکیت اراضی میان کشاورزان و سایر افراد آن دوران جابه‌جا شد.

 

خط‌ آهن محلی پیربازار-رشت نیز از حوالی بوسار عبور می‌کرد. این خط ریلی تا حدود سال ۱۳۰۹ فعال و پس از آن به‌تدریج کنار گذاشته شد. اداره‌ طرق و شوراع نیز در محدوده‌ی بوسار مستقر بود؛ موضوعی که در نقشه‌های همان دوران و پیش‌تر نیز دیده می‌شود.

 

امروزه در محله بوسار، نه از آن باغ‌های قدیمی خبری است، نه کوره‌های آجرپزی، نه خط ریل‌آهن پیربازار و نه اصطبل‌های اسب. تمرکز کاربری‌های درمانی و قطب پزشکی رشت سال‌هاست با کارکردی فرامنطقه‌ای نه تنها از اقصی نقاط استان، بلکه از سایر استان‌های همجوار و خارج از مرزها مراجعین را به خود می‌خواند.

 

امروزه با گذشت کمتر از ۳ دهه، مطب‌های پزشکی مثل قارچ در آن سر برآورده‌‌ و محورِ خدماتیِ گره‌سازِ رشت را ایجاد کرده اند. با وجود کاربری‌های سفرساز و ایجاد گره‌های ترافیکی فلج کننده‌، کیفیت زیست ساکنان در این محور درمانی نزول کرده است.

 

امروزه در محله بوسار، نه از آن باغ‌های قدیمی خبری است، نه کوره‌های آجرپزی، نه خط ریل‌آهن پیربازار و نه اصطبل‌های اسب. تمرکز کاربری‌های درمانی و قطب پزشکی رشت سال‌هاست با کارکردی فرامنطقه‌ای نه‌تنها از اقصی نقاط استان، بلکه از سایر استان‌های همجوار و خارج از مرزها مراجعین را به خود می‌خواند

 

نواب؛ نامی آشنا برای هر جوینده خدمات درمانی

این روزها؛ خیابان نواب در حد فاصل چهارراه گلسار تا محله بوسار و خیابان سعدی، نامی آشنا برای هر جوینده خدمات درمانی است؛ محله‌ای که به کانون پزشکان شهر بدل شده است. «سید محمد‌رسول باقری»، پزشک کهنه‌کاری که از سال ۱۳۶۸ پایش را در این منطقه گذاشت، اولین شاهدی است که این دگرگونی را با چشمان خود دیده و اکنون با نگاهی آمیخته به حسرت، آن روزها را مرور می‌کند.

 

«وقتی سال ۶۸ آمدم اینجا، نواب یک خیابان خاکی بود و درست روبه‌روی مطب ما، اصطبلی برای نگهداری اسب قرار داشت.» این نخستین جمله‌ای است که وی برای توصیف آغازین کار در این منطقه به زبان می‌آورد. در آن دوران، مراکز درمانی شهر در خیابان‌های قدیمی‌تر مانند حاجی‌آباد و مطهری تمرکز داشتند. این پزشک سرشناس با دوراندیشی و همچنین به‌دلیل کمبود و گرانی زمین در بافت مرکزی شهر و چشم‌انداز سبز این محدوده، پتانسیل توسعه مطب خود را در این محدوده از بوسار دید. بوسار به‌دلیل همجواری و نزدیکی با منطقه مرفه‌نشین گلسار از موقعیتی ممتاز برخوردار بود، مکانی که مورد توجه سرمایه‌گذاران این شهر نیز بود.

 

خیابان نواب در آن روزها که دکتر باقری از آن صحبت می‌کند، معبری با چند مغازه آهنگری، تعمیرگاه ماشین و سوپرمارکت بود. و این واحدهای خدماتی، تنها نشانه‌های حیات تجاری خیابان خاکی نواب بوده، که به‌تدریج جای خود را به حجم عظیمی از واحدهای پزشکی و تجاری دادند.

از دپوی زباله تا قطب پزشکی رشت

نخستین جرقه تحول خیابان نواب زمانی زده شد که سازمان زمین شهری، زمین‌های این محدوده را واگذار کرد. محمد رسول باقری و همکارانش، با ساخت اولین مجتمع مسکونی-پزشکی، پایه‌های این قطب جدید را بنا نهادند؛ اما پیش از آن‌ها تنها مجتمع «کیان» در بالای خیابان به عنوان یک ساختمان قدیمی‌تر وجود داشت.

 

«انوش برزگر»، پزشک نام‌آشنا و متخصص قلب درگیلان، در یکی از واحدهای این ساختمان مشغول به طبابت بود. پیش‌تر نیز در دوره‌ی شهرداری شیرخانی، دکتر بهره‌مند نخستین داروخانه را در مقابل خیابان نواب احداث کرد. به گفته دکتر بهره‌مند، صاحب اولین داروخانه شبانه‌روزی محدوده نواب، شیرخانی به شرط ساخت داروخانه زمین را واگذار کرد. طبق توافق صورت‌گرفته، شهردار وقت، واگذاری زمین را بر عهده گرفت و دکتر بهره‌مند مسؤولیت ساخت داروخانه را پذیرفت.

 

این داروخانه به عنوان یکی از نخستین مراکز خدمات دارویی در آن منطقه شناخته شد. بعدها بهره‌مند با همکاری جمعی از پزشکان و داروسازان، در تاسیس انجمن داروسازان نقش فعال داشت. تشکیل این انجمن نقطه‌ عطفی در سامان‌دهی فعالیت‌های دارویی و تقویت ارتباط پزشکان و داروسازان رشت محسوب می‌شود.

 

تفاوت ساخت و ساز سازندگان نسل اول و نسل‌های بعدی در خیابان نواب، امروزه آن محدوده را به یک گره‌ساز خدماتی-درمانی تبدیل کرده است. بحرانی که مدیریت شهری نتوانسته آن‌را مَهار کند و به شکل غده‌ای بدخیم به محورهای همجوار نیز سرایت کرده است

 

اکبر عنایت‌خواه، یکی از ساکنین قدیمی نواب که در این خیابان مشاوراملاک دارد، در گفت‌وگو با خبرنگار مرور از گذشته این منطقه و دگرگونی‌های آن می‌گوید: «تا اواسط دهه ۱۳۶۰، نواب از نظر زیرساخت‌های شهری هنوز توسعه‌یافته نبود. نه انشعاب رسمی آب و برق وجود داشت و نه خیابان‌ها آسفالت بودند.

بیشتر محدوده را جنگلی از بوته‌زارها و اراضی بایر تشکیل می‌داد که عبور از آن – حتی در روز – برای اهالی و پزشکان معدود فعال در منطقه با ترس و اضطراب همراه بود.»

 

به گفته او، در آن سال‌ها شهرداری در ابتدای نواب محل دپوی زباله داشت. پس از اجرای «قانون  زمین شهری»، شهرداری اراضی محل دپوی زباله را با بنیاد مستضعفان تهاتر کرد و زمین‌ها پس از قطعه‌بندی، از سوی بنیاد در قالب مزایده واگذار و فروخته شد.

 

قدیمی‌ترین مالک بزرگ زمین در این بخش از نواب، زنده‌یاد آقای شریفیان بود؛ فردی که بنا به گفته فرزندش، حدود ۱۶ هزار مترمربع زمین در بخش دیگری از این ناحیه در اختیار داشت – زمینی که بخش عمده خیابان نواب امروزی بر آن بنا شده است. او برای واگذاری بخشی از زمین‌ها، برای یکی از پزشکان که قصد داشت در این محدوده زمینی خریداری کند، شرطی ویژه گذاشت: «اگر در این زمین ساختمانی با کاربری درمانی و مطب پزشکان احداث شود، زمین را با قیمت پایین‌تر واگذار خواهم کرد.»

«سید‌ محمد‌رسول باقری»، پزشکی بود که این شرط را می‌پذیرد و به همراه همسرش دومین ساختمان درمانی نواب را راه‌اندازی کرد؛ سازه‌ای که هنوز با نام ساختمان کیمیا پابرجاست و از نخستین بناهای درمانی شاخص خیابان نواب محسوب می‌شود. خانواده شریفیان نیز از همان سال‌ها تا امروز در ساختمان سپید سکونت داشته‌اند؛ ساختمانی که در سال‌های اخیر به‌طور کامل بازسازی شده است.

 

پس از باقری، «نادر اسماعیل‌پور»، متخصص زنان و زایمان، سومین پزشک مهمی بود که در محدوده نواب مطب خود را دایر کرد و به توسعه وجهه درمانی منطقه کمک شایانی کرد. در سال‌های تولید سریال تاریخی میرزا کوچک‌خان، گروه سازنده این سریال نیز برای مدتی در همین محدوده مستقر شد – رویدادی که یادآور اهمیت تاریخی و اجتماعی نواب در دهه‌های اخیر است.

 

یکی از عوامل اصلی نابسامانی در ساخت‌وسازهای شهری، عملکرد شهرداری در صدور پروانه‌های ساختمانی است. بسیاری از ساختمان‌ها که پروانه ساختمانی دریافت کرده‌اند، برخلاف ضوابط شهرسازی، فاقد عقب‌نشینی لازم هستند  اینجا شهرداری زمین را سانتی‌متری فروخت و مردم هم سانتی‌متری خریدند؛ بدون فراهم شدن زیرساخت آب، برق، گاز و فاضلاب

 

در سال‌های پیش از ساخت‌وساز گسترده، زمین‌های روبه‌روی خیابان نواب محل اسب‌دوانی بود که بعدها توسط شهرداری تملک و به سازندگان واگذار شد. سازندگان نیز بیشتر این زمین‌ها را به پزشکان فروختند و همین روند، چهره درمانی نواب را تثبیت کرد.

 

با وقوع زلزله خرداد ۱۳۶۹ رودبار و منجیل، موجی از ساخت و ساز در محدوده نواب به راه افتاد. این منطقه به‌تدریج به یکی از قطب‌های معتبر پزشکی شهر تبدیل شد؛ توسعه‌ای که رفته‌رفته هویت نواب را از حاشیه‌ای کم‌امکانات، به محور سلامت و خدمات درمانی بدل ساخت. پس از آن‌ موج ساخت و ساز در این محدوده آغاز شد.

 

سرمایه‌گذاران فرصت را غنیمت شمردند و برج‌های پزشکی و تجاری یکی پس از دیگری سر برآوردند. سوپرمارکت‌، تعمیرگاه،‌ آهنگری و مرکز اسب‌دوانی که نمادهای حیات تجاری اولیه بودند، به‌تدریج جای خود را به انبوهی از واحدهای درمانی دادند.

توسعه‌ای که آسایش شهر را بلعید

اما این رشد سریع، بهایی سنگین برای شهر رشت داشت. سید‌ محمد‌رسول باقری با تاسف می‌گوید: «خیابان را آسفالت کردند، اما ای کاش نمی‌کردند؛ چون زیرساخت‌های لازم را فراهم نکردند. بعد از آن‌ها، ساخت‌وسازها مثل هجوم قوم مغول آغاز شد؛ بدون هیچ ضابطه و برنامه‌ای.»

 

تفاوت ساخت و ساز سازندگان نسل اول و نسل‌های بعدی در خیابان نواب، امروزه آن محدوده را به یک گره‌ساز خدماتی-درمانی تبدیل کرده است. بحرانی که مدیریت شهری نتوانسته آن‌را مَهار کند و به شکل غده‌ای بدخیم به محورهای همجوار نیز سرایت کرده است.

 

او توضیح می‌دهد: «ساختمان ما طبق ضوابط شهرداری پارکینگ دارد، اما اکثر ساختمان‌های جدید حتی یک پارکینگ هم ندارند. پروانه ساخت بدون پارکینگ صادر شده، در حالی که قانونا نباید چنین چیزی ممکن باشد.» فضای سبز و سکوت گذشته این خیابان که زمانی یکی از نقاط جذاب شهر برای تمرکز کاربری درمانی بود، اکنون جای خود را به ترافیک سنگین داده است؛ خیابانی که زمانی خاکی و دوطرفه بود، به ناچار یک‌طرفه شد، با این حال هنوز در ساعات پیک ترافیکی قفل می‌شود.

 

بررسی‌های میدانی نشان می‌دهد: یکی از عوامل اصلی نابسامانی در ساخت‌وسازهای شهری، عملکرد شهرداری در صدور پروانه‌های ساختمانی است. بسیاری از ساختمان‌ها که پروانه ساختمانی دریافت کرده‌اند، برخلاف ضوابط شهرسازی، فاقد عقب‌نشینی لازم هستند.

 

در محدوده خیابان نواب، اکثر اراضی دارای کاربری مسکونی هستند و تاکنون هیچ‌گونه تغییر کاربری رسمی صورت نگرفته است، اما در عمل این ساختمان‌ها به‌طور گسترده برای فعالیت‌های تجاری مورد استفاده قرار می‌گیرند. مالکان، ملک را با مجوز مسکونی خریداری می‌کنند اما پس از ساخت، آن را به کاربری تجاری تبدیل کرده‌اند؛ تغییری که بدون نظارت مؤثر انجام می‌شود

 

برهم‌ ریختن نظم کالبدی و عدالت شهری

به گفته یکی دیگر از ساکنین در محدوده خیابان نواب، اکثر اراضی دارای کاربری مسکونی هستند و تاکنون هیچ‌گونه تغییر کاربری رسمی صورت نگرفته است، اما در عمل این ساختمان‌ها به‌طور گسترده برای فعالیت‌های تجاری مورد استفاده قرار می‌گیرند. مالکان، ملک را با مجوز مسکونی خریداری می‌کنند اما پس از ساخت، آن را به کاربری تجاری تبدیل کرده‌اند؛ تغییری که بدون نظارت مؤثر انجام می‌شود.

 

یکی از افراد ساکن در خیابان نواب که دوست دارد نامش فاش نشود، به خبرنگار مرور می‌گوید: برای یک زمین با کاربری مسکونی، می‌تواند در این نقطه از شهر پروانه ساخت شش‌طبقه تجاری دریافت کند. این وضعیت نشان می‌دهد در شهر، متولی مشخص و مسؤولیت‌پذیری برای ساماندهی امور شهرسازی وجود ندارد. چنین رویه‌هایی نه‌تنها قانون ساخت‌وساز را زیر سؤال می‌برد بلکه نظم کالبدی و عدالت شهری را نیز از بین می‌برد. مشکلی که امروزه گریبان‌گیر این محدوده از شهر رشت شده است.

 

اما مشکل اصلی، از نظر دکتر باقری، فقدان برنامه‌ریزی شهری در مقیاس کلان است. او با مقایسه وضعیت رشت و کشورهای توسعه‌یافته می‌گوید: «در همه جای دنیا ابتدا زمین تملک می‌شود، کاربری مشخص می‌گردد، میزان مراجعین پیش‌بینی می‌شود و بعد اجازه ساخت داده می‌شود.

اما اینجا شهرداری زمین را سانتی‌متری فروخت و مردم هم سانتی‌متری خریدند؛ بدون فراهم شدن زیرساخت آب، برق، گاز و فاضلاب.» این غفلت، در حوزه بهداشت محیط منطقه نمود عینی پیدا کرده است. باقری با لحنی تلخ از وضعیت سیستم فاضلاب (اگو) این منطقه گلایه می‌کند: «چند بار به شهرداری، اداره آب و اداره بهداشت زنگ زدیم که فاضلاب وسط خیابان زده بیرون و مردم با کفش‌هایشان آن را به داخل خانه می‌برند، اما هیچ‌کس پاسخ‌گو نیست.»

با این همه چالش در خیابان نواب، دکتر باقری هنوز امیدش را از دست نداده است. او که شاهد تبدیل محل دفن زباله به محل نگهداری اسب و سپس به قطب پزشکی بوده، معتقد است: «حالا هم اگر هر کس سر جای خودش بنشیند و هر نهاد به وظیفه قانونی خودش عمل کند، شاید هنوز بتوان این خیابان را نجات داد.»

 

روایت محمدرسول باقری، عنایت‌خواه و سایر افراد از خیابان نواب در رشت، صرفا یک خاطره نیست؛ یک سند زنده است از فرایند ناهمگون توسعه در شهر رشت که چگونه یک خیابان خاکی، بدون نظارت لازم، به کلاف پیچیده‌ای از ترافیک، کمبود پارکینگ و معضلات زیرساختی تبدیل شده است. سرنوشت حدفاصل چهارراه گلسار تا بوسار و خیابانی همچون نواب، زنگ خطری برای آینده توسعه سایر محورهای درمانی، تجاری و خدماتی شهر رشت است.

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.