به بهانه افتتاح بزرگ‌ترین موزه جهان در مصر؛

پتانسیل گردشگری انزلی؛ اسیر سلایق شخصی

0 ۳۶

در خبرها افتتاح بزرگ‌ترین موزه جهان در مصر به‌طور مفصل پوشش داده شده است. بزرگ‌ترین موزه آثار تمدن مصر باستان در جهان.بیش از ۱۰۰٬۰۰۰ قطعه باستانی از دوره فراعنه، یونان. تمثال رمسیس دوم به وزن حدود ۸۳ تن از شاخص‌ترین آثار این موزه است.‌ در این موزه حتی از کوروش کبیر هم کتیبه‌ای هست که روی آن حک شده : “مصر را گرفتم و آب را برای مردمانش آزاد کردم.”

 

در افتتاح آن ۳۹ هیئت به رهبری پادشاهان، امرا یا رؤسای دولت‌ها، بیش از ۴۰ رئیس‌جمهور، نخست‌وزیر و پادشاه، شخصیت‌های فرهنگی و عمومی برجسته، رئیس‌جمهور آلمان فیلیپ پادشاه بلژیک، پادشاه و ملکه اسپانیا، پرنسس آکی‌کو از ژاپن، نماینده ویژه رئیس‌جمهور چین حضور داشتند و باعث جلب توجه رسانه‌های بین‌المللی شد.

 

اما در مقابل موزه‌های ایران اغلب در دوره پهلوی اول تاسیس شده‌اند و مناسب نیازهای ۸۰ سال پیش هستند.

 

در مصر سالانه ۱۴ میلیارد دلار درآمد حاصل از گردشگر بدست می‌آید و در ایران بین شش تا هشت میلیارد دلار درآمد حاصل از فروش نفت با پرداخت کلی کمیسیون برای دورزدن تحریم‌ها. اما نه‌تنها در نفت که در گردشگری نیز، تا زمانی که اجازه بازدید بدون دغدغه، بدون مزاحمت و بدون رانت داده نشود، به درآمد نخواهیم رسید.

 

به‌عنوان یک راهنمای گردشگری که عنوان پرطمطراق سفیر گردشگری کشور را یدک می‌کشد به تجربه تلخ خود در انزلی می‌پردازم. بندرانزلی دارای پتانسیل‌های بیشمار گردشگری است که یا تعطیل هستند یا کلید آن در دست افراد خاص قرار دارد که اگر نخواهید روایت پر از اشتباه آنان را بشنوید حق بازدید از آن را ندارید.

 

جدای از تعطیلی مرکز معرفی تالاب در جوار پل غازیان بعد از ایام نوروز که دلیل آن مشکلات مالی شهرداری عنوان شد، مناره و گورستان لهستانی‌ها از شاخص‌ترین جاذبه‌های بندرانزلی هستند که امکان بازدید از آن‌ها فقط با هماهنگی با یک نفر وجود دارد.

 

ایشان نه راهنمای گردشگری هست نه دفتر خدمات مسافرتی دارد و نه تحصیلات مرتبط با این حوزه دارد. اگر قبرستان لهستانی‌ها در هر جای جهان قرار داشت آوازه داستان‌های حول محور مهاجرت صدها هزار نفر به یک شهر و میزبانی بی‌دریغ مردم آن شهر می‌توانست درآمد گردشگری هنگفتی نصیب آن شهر کند. جاذبه‌های گردشگری راوی یک شهر هستند و کافی‌ست داستانی حول محور آن ساخته شود تا باعث جذب مخاطب شود.

 

به‌عنوان مثال روایت تسبیح‌های آویزان در پیتزا داود است که باعث جذب بخشی از مخاطبان به آن می‌شود. داود نیست اما روایت هست و مخاطب نیز هست. تسبیحی که رزمندگان جنگ در آن‌جا می‌گذاشتند تا اگر از جبهه برگشتند بازپس گیرند و هرگز برنگشتند.

 

در انزلی ۶۳۹ لهستانی آرمیده‌اند که نه‌تنها از محل روایت‌های آنان می‌توان برای شهر گردشگر جذب و درآمد ایجاد کرد که می‌توان از فروش دست سازه‌های مربوط به لهستانی‌ها و حتی معرفی پیراشکی لهستانی ایجاد درآمد پایدار کرد. لهستانی‌ها علاوه حضور خود، خرده فرهنگ‌هایی نظیر پیراشکی لهستانی، صندلی لهستانی و تئاتر و موزیک مخصوص خود را نیز وارد کردند.

 

اما به‌دلیل ناتوانی میراث فرهنگی انزلی در تحت کنترل گرفتن جاذبه‌های گردشگری این شهر، عملا افراد مشخص با ایجاد گعده‌ای از دوستان،هرگونه بازدید را منوط به حضور خود در این جاذبه‌ها کرده‌اند. در ایام نوروز ضمن برخورد بی‌ادبانه با گردشگران در حضور رئیس میراث انزلی، علی‌رغم ورود استانداری به موضوع، چندین تور به مقصد انزلی لغو شد. دلیل لغو ثبت‌نام گردشگر برای بازدید از این جاذبه تاریخی و شنیدن روایت آن و مخالفت تنها یک فرد با این موضوع بود که باعث آسیب به گردشگری یک شهر شد.

 

این مشت نمونه خروار است. انزلی مثالی است از بی‌علاقگی مسؤولان شهری به کسب درآمد از ورود گردشگر وگرنه گوش اگر گوش تو و ناله اگر ناله من، آن‌چه البته به جایی نرسد فریادست. تا زمانی که درب بر همین پاشنه بچرخد و گردشگر نیاید تورم همین است و درآمد همین و سفره‌ها هرروز کوچک‌تر می‌شود.

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.