اقدام شهرداری رشت در رابطه با جمع آوری بخشی از دستفروشان پیاده راه فرهنگی که محصولات دست ساز و هنری خود را در این منطقه از شهر عرضه می کردند، محلی برای بحث در هفته های گذشته شد. موضوع از این جهت مهم است، که مدیریت شهری در مقابل این دسته از هنرمندان دستفروش که از قضا تولید کننده و خویش فرمای اقتصاد خُرد شهری هستند، نه تنها برنامه ای ندارد، بلکه هنوز وعده های ساماندهی شان نیز مورد ابهام است. از این لحاظ که در اختیار گرفتن زمین در نظر گرفته شده برای ساماندهی دستفروشان سالهاست در یک آمد و شد بی ثمر در جریان است. نکته حایز اهمیت در رابطه با پدیده دستفروشی به نوعی به تضادهای قانونی و حقوقی برمیگردد، که باعث شده در این مورد، موافقان و مخالفان، موضع و آرای خود را محقق بدانند. بعنوان مثال: تبصره ۱ از ماده ۵۵ قانون شهرداری ها اشاره دارد: سد معابر عمومی و اشغال پیادهروها و استفاده غیر مجاز آنها و میدانها و پارکها و باغ های عمومی برای کسب و یا سکنی و یا هر عنوان دیگری ممنوع است و شهرداری مکلف است از آن جلوگیری و در رفع موانع موجود و آزاد نمودن معابر و اماکن مذکور فوق وسیله مامورین خود راساً اقدام کند. در همین ماده از این شغل به عنوان مشاغل مزاحم نیز یاد میشود. اغلب ارکان مدیریت شهری بعنوان مخالف این پدیده، به این مواد از قانون شهرداری ها استناد می کنند. در مقابل می توان به قانون نظام صنفی کشور و قانون بهبود مستمر محیط کسب و کار نیز اشاره داشت، که به نوعی واحدهای صنفی سیار و برگزاری بازارهای روز را به رسمیت شناخته و اتاق های بازرگانی، صنایع، معادن و کشاورزی را مکلف به ساماندهی و ثبت فعالان اقتصادی که فاقد تشکل فعال هستند را فراهم کنند. در هر حال پدیده دستفروشی سالهای زیادی است که بخشی از اقتصاد شهری- محلی را در اختیار دارد، و در بخش اقتصاد ملی نیز تاثیر گذار است. بنابراین نیازمند نوعی بازنگری در حیطه قانونی و همچنین برنامه ریزی و مدیریت است. با توجه به نحوه تولید هنرمندان دستفروش که قشر جوان شهر را شامل میشوند و در اقتصاد شهری و منطقه ای اثر گذار هستند، مدیریت شهری در راستای سازماندهی آنها و افزایش تولید و بهره وری محصولات هنرمندان دستفروش میتواند برنامه ریزی داشته باشد تا با اقدامات کوتاه مدت به تغییرات بلند مدت اقتصاد شهری نایل گردد.
«ما برای رسیدن به چیزی تلاش می کنیم و این تلاش را چگونه انجام می دهیم» این جمله ای است که “دنیس فرنچمن، استاد برجسته فرانسوی در مقابل اَمرِ برنامه ریزی شهری می آورد. فرنچمن تمرین و تحقیق خود را بر روی دگرگونی شهرها متمرکز و در بخش اجرا؛ توسعه فناوری محور را ارجحیت بخشیده، و در این راستا پروژه های خوبی نیز در اقسا نقاط جهان تهیه کرده است. بعنوان مثال؛ شهر رسانه دیجیتال سئول در کره جنوبی، دیجیتال مایل ساراگوسا در اسپانیا، مدیا سیتی در بریتانیا، منطقه نوآوری مدلین در کلمبیا بخشی از آن ها است. در حال حاضر نیز در مکزیک بر روی شهر خلاق دیجیتال کار می کند.
برنامه ریزی روستایی، شهری و منطقه ای در مواجهه و تجزیه و تحلیل مناطق مهم ترین ویژگی را کارکرد اقتصادی دانسته، که به نحوی در راستای تهیه برنامه این عامل را واکاوی می نماید. این ویژگی نقطه تلاقی سایر عوامل درونی و برونی مناطق شهری و روستایی محسوب میشود. بعنوان مثال؛ در سالهای اخیر، یکی از مهم ترین تهدید های برونی استان گیلان عامل مهاجرت بوده، این تهدید در مقابل وضعیت موجود استان ارزیابی میشود. اینکه وضعیت اقتصادی استان گیلان چگونه است؟ پاسخ این ارزیابی هرچه باشد، در مقابلِ عامل مهاجرت قرار می گیرد. آیا جمعیت و اشتغال و درآمد استان گیلان در یک محور هم راستا قرار دارند و اشتغال منطقه متناسب با جمعیت در حرکت است یا که خیر؟ درست در همین نقطه مساله مشخص میشود و به این نتیجه میرسیم؛ در شرایط حاضر مهاجرت یک “تهدید” و بایستی برای کاهش این عامل در شهرها و روستاهای گیلان سیاست گذاری صورت گیرد.
شهرها؛ مراکز تولید ثروت، قدرت و نوآوری و همچنین نیروی محرک و موتور اقتصادی کشورهایی هستند که با انواع و اقسام بحران های اقتصادی مواجه اند. اگر بپذیریم؛ بخش چشمگیری از نابسامانی ها و آسیب های اجتماعی در شهرها برگرفته از موضوعات اقتصادی و معیشتی است، آنوقت راه اندازی مراکز کارآفرینی، حمایت کارآفرینان و خویش فرمایان، تولید کنندگان بزرگ و کوچک یک ضرورت برای زندگی خوب در شهر محسوب می شود. با توجه به اینکه مدیریت شهری صرفا وظیفه اقتصادی و معیشتی ندارد، با این حال نمیتواند با انباشت جمعیت و ثروت شکل گرفته درون خود و در پی آن نوآوری حادث شده نسبت به اقتصاد شهری بی اعتنا باشد. اینجاست که دقیقا وظیفه اش در این رابطه از حالت نفی به اثبات میرسد.
اگر برگردیم؛ به جمله فرنچمن میگوید: برای “رسیدن” به تلاش نیاز داریم و با پرسشی ادامه میدهد: تلاش را چگونه انجام میدهیم؟ در واقع مدیریت شهری برای رسیدن به اقتصاد شهری کارآمد برنامه ریزی می کند تا به آن دست یابد. تلاشی که فرنچمن از آن صحبت میکند، برنامه ریزی است. برنامه ریزی های شهری و منطقه ای در لایه های درونی خود، برنامه ریزی اجتماعی، اقتصادی، زیست محیطی، کاربری اراضی و…. را جز به جز شامل می شوند. در یک مفهوم ساده برنامه ریزی اجتماعی؛ راهی برای جذب حداکثری جمعیت در شهر و برنامه ریزی اقتصادی؛ راهی برای جذب حداکثری جمعیت در اقتصاد شهری و مرتفع ساختن آن است. برنامه ریزی شهری که در درون خود برنامه ریزی اقتصادی را راهبری می کند، برای ساماندهی اقتصاد پویا در تمام پهنه های جغرافیایی، نیازمند اندیشه و مدیریت سنجیده در کل اقتصاد است. تلفیق شایسته اقتصاد کلان، بخشی و فضایی از شروط لازم توسعه پایدار است. بنابراین رویکرد توسعه پایدار با امتیاز بخشی سازمان های جهانی در قالب شهر خلاق در حوزه های مختلف تعریف نمی شود، بلکه این امتیاز بعنوان ابزاری عمل می کند، که نیازمند برنامه ریزی و مدیریت و در نهایت تهیه و چیدن استراتژی است.
در کشورهای در حال توسعه، شهرها به واسطه حجم فزاینده نسبت جمعیت و رشد سریع با چالش هایی از قبیل؛ فقر، تمرکز بیش از حد جمعیت و در پی آن اشتغال ضعیف، جهانی شدن و.. روبرو هستند. اما با همه این تفاسیر به عنوان عاملِ قطعی در آینده اقتصادی کشورها شناخته شده اند. برنامه ریزی شهری؛ استراتژیِ توسعه شهری، چارچوبی برای مواجه شدن با بحران ها است، و این فرایند یک ساختار برای راهبردهای رشد اقتصادی که جز لاینفک ویژگی شهر هستند، تعیین می کند. این فرایند برای ایجاد شهری پایدار و برابر به واسطه اجرای سیاست ها و اقداماتی به نفع تمامی اقشار جامعه شهری ترتیب میدهد، که تجربه نشان داده بر روی اقتصاد محلی و همچنین اقشار ضعیف و پهنه های سکونتی شان تاکید ویژه ای دارد. در دهه های اخیر در فرایند برنامه ریزی شهری و برای اجرای هرچه دقیق تر آن از ابزارهای مختلفی استفاده کرده اند. برای ایجاد اعتماد و شفافیت سازی در این فرایند، تصمیم گیری مشترک میان افراد حاضر در جوامع شهری، تبدیل اقدامات کوتاه مدت به تغییرات بلند مدت، ایجاد حس مالکیت در جامعه محلی با اعتبار بخشی به دانش محلی از اجرای پروژه های شهرسازی تاکتیکال بهره برده اند. این پروژه ها اغلب در زمانبندی سریع، بعضا موقت و کم هزینه میسر و در بسیاری از موارد، زمینه ساز تغییرات بزرگ و دایمی در شهرهای مختلف شده اند. بهره مندی از تجربه کنش گری فعال شهروندان در ساماندهی و ارتقای کیفیت فضاهای شهری بعنوان یکی از مهمترین مزایای گسترش تجربه شهرسازی تاکتیکال(تکنیکی) شمرده میشود.
با در نظر گرفتن مِتُد شهرسازی تاکتیکال در ابعاد اقتصادی شهر رشت کافیست؛ به بازارهای روزانه و هفتگی شهرهای استان گیلان که عمری به درازای رویکرد تاریخی منطقه دارند، بزنیم. بازارهای روزی که با اسامی چهارشنبه بازار، شنبه بازار، سه شنبه بازار می شناسیم و در اقتصاد خرد شهری و محلی بسیار تاثیر گذارند. خدمات شهری شهرداری های استان گیلان همانطور که طبق یک رویکرد تاریخی این بازارها را برپا می کند، مجموعه مدیریت شهری رشت نیز برای کمک به قشر جوان و هنرمند شهر رشت و همچنین ساماندهی و نظم بخشی به این نوع کسب و کارها که تاثیر گذار در اقتصاد شهری و منطقه ای هستند، باید پیش قدم شود. روزهای آخر سال را میگذرانیم، و معیشت این هنرمندان باید برنامه ریزی و ساماندهی شود، فضاهایی در شهر داریم که در نقش کاتالیزور میتوان با ساماندهی مدیریت شهری جمعیت و اشتغال را در چارچوبی هماهنگ نماید و تولیدات خُرد محلی را در سیستم یکپارچه اقتصاد شهری و منطقه ای ادغام نماید.