امیر نریمانی/ مجله روزنامه نگاری جدید–
«تلگرام رسانهی ملی ایرانیان است» این جمله از دکتر «حمید ضیایی پرور» است. او یکی از معدود چهرههای دانشگاهی ایران است که در اوج فیلتر و مخالفتها با تلگرام به صراحت دربارهی اهمیت و نقش آفرینی این وسیلهی ارتباطی اظهارنظر رد. ضیایی پرور متولد ۴۸ در سبزوار از چهرههای فعال دانشگاهی درحوزهی رسانههای اینترنتی است. ارشد و دکتری خود را در رشتهی علوم ارتباطات از دانشگاه آزاد دریافت کرده و برای بیش از دو دهه (۱۵ سال روزنامه یخراسان و ۶ سال روزنامهی همشهری) سابقهی فعالیت روزنامه نگاری دارد. وی در زمان تحصیل دکتری و در اوایل ورود روزنامه نگاری اینترنتی به ایران، مرکز تحقیقات سایبرژورنالیسم را در دانشگاه آزاد واحد علوم تحقیقات تهران پایه گذاشت و نشریهی تخصصی را دراین حوزه منتشر کرد. ضیایی پرور در سالهای اخیر نیز فعالیتهای متنوعی را در بخشهای پژوهشی – تحقیقی، روابط عمومی و اجرایی داشته که از جمله میتوان به مدیریت دفتر مطالعات و برنامهریزی رسانهها (زیرمجموعهی وزارت فرهنگ) اشاره کرد. وب سایت شخصی دکتر حمید ضیایی پرور به نام «خبرنگار» (reporter.ir) همچنان فعال است و علاوه بر انتشار مطالب و مقالات وی، کتابخانهای از فایلهای مختلف در حوزهی رسانه، علوم ارتباطات و روابط عمومی را عرضه میکند. تالیف و انتشار ۱۵ کتاب در این موضوعات نیز از دیگر بخشهای کارنامه اوست. ضیایی پرور در این گفتگو تلاش میکند ضمن نگاهی آسیب شناسانه به وضعیت رسانههای ایرانی به موقعیت آنها را در شرایط کرونا بپردازد.
* به نظر شما بحران کرونا، روزنامهنگاری، رسانه و اطلاعرسانی را در سطح ایران و جهان دستخوش چه تغییراتی میکند یا خواهد کرد؟
– اطلاع رسانی و آگاهی رسانی هیچ گاه در جهان تعطیل نخواهد شد اما ابزار اطلاع رسانی مرتباً در دنیا در حال تغییر و تحول است. شیوهی مرسوم رسانه نگاری مکتوب یا همان روزنامه نگاری، ۴ قرن پیش در اروپا ابداع شده، این شیوه در طول این ۴ قرن مرتبا دستخوش دگرگونی شده است. یک زمانی بود به دلیل اختراع تلگراف، اغلب روزنامهها، برای اینکه نشان بدهند خیلی به روز هستند و خبرهای دست اول و سریع منتشر میکنند از تلگراف برای خبر رسانی به مخاطبان خود استفاده میکردند و به همین دلیل پیشوند یا پسوند تلگراف بر نام خود داشتند. مانند دیلی تلگراف. قبل از آن روزنامههای اروپایی برای کسب اطلاعات جدید خبرنگاران خود را به بنادر اعزام میکردند تا ازمسافرانی که با کشتی به بندر میرسیدند جویای خبرها و رخدادهای تازهی آن طرف اقیانوس شوند. در طول قرن بیستم روزنامهها اشکال مختلفی پیدا کردند و در اواخر قرن بیستم با ابداع وب، هم روزنامهها و ابزار جدیدی برای اطلاع رسانی مجهز شدند و هم رفته رفته روشهای جدیدی برای اطلاع گیری و اطلاع رسانی ظهور و بروز پیدا کرد. شروع قرن بیست و یکم یعنی دقیقاً از سال ۲۰۰۰ به این سو شاهد پیدایش وب ۲ بودیم که نسل تازه ای از رسانههای جدید به نام رسانههای اجتماعی را به دنیا معرفی کرد. این شکل از رسانه نگاری مقتضیات و ویژگیهای خاص خود را دارد که برخی از مهمترین آنها عبارت است از: چند رسانهای بودن، سرعت زیاد، متکی بودن بر پلتفرم، انتقال قدرت رسانه نگاری به گیرندان یا همان شهروندان مخاطبان، بدون زمان بودن و بدون مکان بودن و حذف پروتکلها و قواعد مرسوم و حرفهای رسانهنگاری و سرانجام، زنده و لایو بودن. تا پیش از بحران کرونا نیز رسانههای مکتوب در ایران و جهان تا حد زیادی از نفوذ و قدرت خود را از دست داده بودند و شیوع بحران جهانی کرونا، به دلایل مختلف، باعث شد این روند تشدید شود. چرا که اولاً قوانین و مقررات عمومی جهانی برای جلوگیری و پیشگیری از سرایت ویروس کرونا، بر فاصله گذاری فیزیکی و اجتماعی تاکید میکند. بنابراین فرآیندهای تولید، دروازهبانی و ویراستاری، صفحه بندی، چاپ و توزیع رسانههای مکتوب تا حد زیادی به حضور فیزیکی افراد وابسته است. ثانیاً سرعت انتشار اخبار و رویدادهای کرونا باعث شده تا رسانههایی که متعلق به ۲۴ ساعت قبل هستند حرفی درمیان رقابت خبری برای مخاطبان نداشته باشند. بنابراین اگر نگوییم کرونا تیرخلاص را به رسانههای مکتوب زده است میتوان گفت کرونا لگدی محکم به کالبد خسته و نیمه جان روزنامهها در ایران و جهان زده که آثار آن تا مدتها باقی خواهد ماند. البته موضوع مهم دیگری که در ایران بیشتر از کرونا، روزنامهها را تاکید میکند فقدان اعتماد مردم به آنها به دلیل اتکا به روایتهای دولتی از رویدادها است. به یاد بیاورید که چند هفته قبل از ظهور کرونا در ایران، روزنامههای ایران درماجرای روایت رسمی علت سقوط هواپیمای مسافربری اوکراین در تهران، درست درهمان صبح شنبه ای که علت اصلی سقوط، شلیک پدافند ایران اعلام شد، با تیترهایی درنفی این علت بر روی دکهها قرارگرفتند و به قول انجمن صنفی روزنامه نگاران استان تهران، در آن صبح شنبه شاهد تشییع تابوت روزنامههای ایران بر روی دکههای مطبوعاتی بودیم.
* نقشآفرینی شبکههای اجتماعی و کانالهای خبری تلگرامی را در این شرایط کرونایی در مقایسه با رسانههای اصلی چگونه ارزیابی میکنید؟
– اول از همه بگویم که میزان نفوذ رسانههای اجتماعی و شبکههای اجتماعی در ایران با رسانههای رسمی اصلاً قابل مقایسه نیست. تیراژ کل رسانههای مکتوب ایران در خوشبینانهترین حالت کمتر از ۵۰۰ هزار نسخه در روز است. در حالی که تلگرام ۴۵ میلیون کاربر و اینستاگرام ۴۰ میلیون کاربر و توییتر ۲۰ میلیون کاربر دارد. دوم اینکه من یک بار دیگر قبلا با دلیل و استدلال گفته بودند تلگرام «رسانه ملی» ایرانیها به شمار میرود، این بار هم میگویم هیچ رسانه و پلتفرمی به اندازه تلگرام در ایران محبوب نیست. بر اساس بررسیهایی که من داشتهام بیش از ۸۰۰ هزار کانال فارسی بر بستر تلگرام ایجاد شده است و روزانه بیش از یک و نیم میلیارد پیام فقط بر بستر کانالهای تلگرامی فارسی مبادله میشود این آمار شامل گروههای تلگرام، چتها، رباتها و سایر ابزارهای این پلتفرم نمیشود. میلیونها شغل و کسب و کار بر این بستر در ایران شکل گرفته و به دلایل کاربرپسندی، فنی، سهولت و پشتیبانی نرم افزاری و قابلیتهای ارسال پیام، ایرانیها با این سکو خو گرفتهاند و علیرغم فیلتر شدن تلگرام در اوایل سال ۹۷ باز هم این پیامرسان، جایگاه اول خود را بهعنوان سکوی محبوب اطلاعرسانی در ایران حفظ کرده است. جالب اینکه اغلب دستگاههای دولتی علیرغم ممنوعیت حضور در این بستر، همچنان با نامهای مختلف در این سکو حضور دارند. نمونهاش اینکه دبیر شورای عالی فضای مجازی اخیراً در جلسهی ستاد ملی کرونا به رئیس جمهور گزارش کرد که دستگاههای دولتی ۲ هزار تکذیبیه برای کانالهای تلگرامی فرستادهاند. خوب اگر مجاز به استفاده از تلگرام نیستند چگونه خبرها را دیدهاند رصد کرده اند و پاسخ دادهاند؟
بزرگترین رسانههای اطلاع رسانی ایران به کانالهای میلیونی تلگرامی خود متکی هستند و بدون حضور درتلگرام، اطلاعرسانی در ایران معنایی ندارد. درهمین ایام شیوع کرونا، بیشترین حجم محتوای آموزشی، فرهنگسازی و اطلاعرسانی در مورد کرونا بربستر تلگرام بوده است و من همین جا رسما از ستاد ملی کرونا میخواهم لااقل تا زمان وجود کرونا در ایران فیلترینگ تلگرام و توییتر را بردارند. وزیر ارتباطات هم گفت که فیلتر بودن تلگرام باعث شده تا حجم ترافیک اینترنت ایران بیشترشود و کاربران دو برابر پهنای باند مصرف کنند. رسانههای جریان اصلی مانند رادیو و تلویزیون و خبرگزاریها و پایگاههای اطلاعرسانی نیز از رسانههای اجتماعی مانند تلگرام و اینستاگرام به عنوان رسانهی مکمل استفاده میکنند چون بدون اتکا به این رسانهها و شبکههای اجتماعی نمیتواند اطلاع گیری، اطلاع رسانی و تعامل با مخاطب داشته باشند.
* در اوج بحران کرونا، روزنامهها به دلیل تعطیلات نوروز بعد از منابع دولتی، چاپ و توزیع نشدند. در سال گذشته هم در اوج بحران سیل، روزنامهها چاپ نشدند. این وضعیت را چگونه میبینید. آینده نقش آفرینی روزنامهها در سایه این غیبها چگونه است؟
– تعطیلی مطبوعات و روزنامهها در ایران، هیچ تاثیری بر مخاطبان مردم ندارد. اساسا از نظر بسیاری از مردم بود و نبود روزنامهها جایی در زندگی روزمره آنها ندارد. البته روزنامهها به تنهایی در تعطیلاتی مانند عید نوروز مقصر نیستند یک روزنامه متکی به زنجیره ای از فرآیندهای تولید است. مانند چاپخانه و نظام توزیع در اختیار آنها دست او نیست. فقط تنها کاری که از دست روزنامه در چنین مواقعی برمیآید این است که تولید و بر بستر فضای مجازی منتشر شود که همین کار را هم اغلب روزنامهها درهفتهی اول بعد از تعطیلات نوروز انجام دادند. روزنامههای ایران اکنون در ضعیف ترین دوران تاریخی ۱۸۰ سال گذشته خود به سر میبرند و این جدیترین بحران روزنامهها و رسانههای مکتوب ایران است که باید برای برون رفت از این بحران راه چاره ای پیدا کنند. به نظر من تنها راه حلی که برای خروج از این وضعیت پیش روی روزنامههای ایران است روی آوردن به رسانه نگاری چند رسانهای بر بستر فضای مجازی است. دقیقاً همان مدل و الگویی که روزنامه خراسان از یک دههی گذشته دنبال کرده و با ایجاد بستر جدیدی که اکنون ما به عنوان اپلیکیشن و پلتفرم «آخرین خبر» میشناسیم دنبال کرده است. یعنی روی آوردن به رسانه نگاری سایبر و فعالیت همسو با گرایشها و علایق و زمینهها و ابزارهای در دسترس اکثریت مخاطبان در ایران.