با درگذشت استاد احمد سمیعی گیلان و طرح موضوع انتقال پیکرش به زادگاهش رشت، بار دیگر معضلی قدیمی اما آشنا شد: نبود مکان مشخصی برای خاکسپاری مشاهیر و مفاخر این استان.
پیکر استاد احمد سمیعی گیلانی پدر ویراستاری نوین ایران، چهره ماندگار رشته فرهنگ و ادبیات پارسی وعضو پیوسته فرهنگستان زبان و ادب فارسی روز گذشته در رشت به خاک سپرده شد.
روز گذشته در حالی پیکر پدر ویراستاری نوین ایران بنا به وصیت خود در زادگاهش (در ضلع غربی تالار مرکزی شهر رشت) به خاک سپرده شد که این مراسم حاشیههایی به دنبال داشت. محلی که برای خانه ابدی احمد سمیعی گیلانی در نظر گرفته شده بود، موجب شد خاکسپاری ان استاد فقید با تاخیر انجام شود.
در تمامی کشورهای جهان، آرامستانهایی برای تدفین مشاهیر و مفاخر آن دیار در نظر گرفته شده که علاوه بر ایجاد فضایی منسجم در راستای ارجگذاری آن شخصیتها، بخش گردشگری را نیز برای بازدیدکنندگان فراهم نموده است. اما در گیلان با درگذشت هر شخصیت ویژهای، مسؤولان کاسهی چه کنم چه کنم دست میگیرند و مراسم خاکسپاری نیز با حاشیههای بسیاری به انجام میرسد. در دهههای گذشته بسیاری از مشاهیری که درگذشتهاند، به طور پراکنده در آرامستانها و یا مکانهای مختلف دفن شدهاند و امکان میزبانی از پیکر آنان در آرامستانی که محیط و فضای آن در شان این بزرگان باشد، فراهم نشده است.
در اولین روزهای بهار امسال، که زندهیاد استاد احمد سمیعی گیلانی به دیار باقی شتافت، خبر از مراسم تشییع و تدفین او در زادگاهش رشت به گوش رسید. مراسم تشییع پیکر این مترجم، ویراستار و مدیر گروه ادبیات معاصر فرهنگستان زبان و ادب فارسی، صبح روز شنبه، پنجم فروردینماه، در محل فرهنگستان زبان و ادب فارسی برگزار شد. پیکر استاد سمیعی پس از مراسم باشکوه تشییع در محل فرهنگستان زبان و ادب فارسی تهران، هنوز به زادگاهش، رشت نرسیده بود که گزینههای مختلفی پیرامون مکان خاکسپاری او اعم از: دانشگاه گیلان، سلیمانداراب و تالار مرکزی شهر رشت مطرح شد.
سرانجام پیکر این عضو پیوستهی فرهنگستان زبان و ادب فارسی، بعد از تشییع در تهران، به رشت منتقل شد و در ششم فروردین با حاشیههای بسیار در خانهی ابدی خود آرام گرفت.
مکان در نظر گرفته شده مورد مخالفت شدید خانوادهی استاد سمیعی قرار گرفت و ناگزیر مراسم تدفین به تاخیر افتاد. پس از گذشت چند ساعت و حاشیههای فراوان، مزار از کنج دیوار به وسط باغ انتقال داده شد تا دارای مرکزیتی نسبت به مکان باشد و بتوان اطراف آن را با سازه و یا گل و گیاه آراست.
با خاکسپاری استاد در دانشگاه گیلان گویا موافقت نشد. یکی دلایل آن را قابل دسترس نبودن این مکان برای گردشگران و مهمانان، به دلیل بسته بودن دانشگاه در ایام تعطیلات اعلام کردند. به هر روی مراسم تشییع در تالار مرکزی شهر رشت صورت پذیرفت. بعد از انجام سخنرانیها و تشریفات، در کمال تعجب، مکانی نامناسب در انتهای پارکینگ تالار مرکزی، به عنوان خانهی ابدی پدر ویراستاری نوین ایران معرفی شد.
مکانی که نه تنها در شان و منزلت این مرد بزرگ نبود، بلکه حتی برای دفن اموات عادی نیز قابل استفاده نبود. مکانی در کنج دیوار و در شرایطی بسیار نامطلوب.
مکان در نظر گرفته شده مورد مخالفت شدید خانوادهی استاد سمیعی قرار گرفت و ناگزیر مراسم تدفین به تاخیر افتاد. پس از گذشت چند ساعت و حاشیههای فراوان، مزار از کنج دیوار به وسط باغ انتقال داده شد تا دارای مرکزیتی نسبت به مکان باشد و بتوان اطراف آن را با سازه و یا گل و گیاه آراست.
این ماجرا و حواشی آن، موجبات ایجاد کارزاری از سوی نویسندگان، شاعران، هنرمندان و فرهیختگان گیلان را فراهم نمود. پویشی که تمام دوستداران و دغدغهمندان این حوزه را دعوت به شرکت در این امر مهم نموده است.
استاد سمیعی گیلانی در زادگاهش آرام گرفت، اما مشکل و سوال اصلی هنوز به قوت خود باقی است. چرا گیلان با این حجم از غنای فرهنگی، تاریخی و هنری، دارای فضای ویژهای برای تدفین مشاهیر و بزرگانش نیست؟ چرا با درگذشت هر چهرهی بزرگ فرهنگی و علمی، داستان تکراری اختصاص مکانی برای دفن مطرح میشود؟ دلیل این همه پراکندگی مزار بزرگان در این خطه چیست؟ دلیل این همه بیتوجهی و بیمهری را باید در کجا جست و جو نمود؟ این ماجرایی نیست که بتوان از آن به سادگی گذشت.
این ماجرا و حواشی آن، موجبات ایجاد کارزاری از سوی نویسندگان، شاعران، هنرمندان و فرهیختگان گیلان را فراهم نمود. پویشی که تمام دوستداران و دغدغهمندان این حوزه را دعوت به شرکت در این امر مهم نموده است.
در این کارزار از استاندار گیلان، شهردار رشت، ریاست اداره کل میراث فرهنگی و گردشگری و همچنین ریاست اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی گیلان درخواست شده است که قطعه زمینی اختصاصی را برای آرامگاه مشاهیر و مفاخر گیلانی، با طراحی و سبک بومی فراهم آورند، تا این پراکندگیها و بیمهریها پایان پذیرفته و فضای منسجم و شایستهای برای آشنایی بهتر نسل آینده و همچنین گردشگران داخلی و خارجی ایجاد گردد.
در پایان یاد جملهی زیبایی از ماکسیم گورکی میافتم که میگوید: «زیر هر سنگ قبر، یک تاریخ کامل نهفته است». حال اگر زیر آن سنگ، کسی آرمیده باشد که آثار و خدماتش به این خاک، فراموش ناشدنی است، این تاریخ را چگونه باید تشریح کرد؟ امید که با احداث مقابر مشاهیر و مفاخر گیلان و در کنار آن ایجاد فضایی برای موزه و سازههای مرتبط، تاریخ مردمان تاثیرگذار گیلان برای نسلهای آینده حفظ شود.