روزنامه پیام ما/ مهدی نصرتی، فعال محیطزیست- دریای خزر در حال کوچک شدن است. استحصال آب دریا، سوءمدیریت حوضههای آبریز، عدم تأمین حقابه، تغییراقلیم و گرمایش جهانی از جمله عواملی هستند که سالبهسال از وسعت بزرگترین دریاچه جهان میکاهد. عقبنشینی خط ساحلی خزر که از سال ۱۳۷۵ آغاز شده، در سالهای اخیر چنان سرعتی به خود گرفته است که توجه مردم و رسانهها را به خود جلب کرده و به نگرانیها در این زمینه دامن زده است.
طبق یک پیشبینی علمی (۱) تا پایان قرن ۲۱، تراز آب خزر بین ۸ تا ۱۴ متر کاهش خواهد یافت. پسروی ناشی از چنین تغییری میتواند شکل کشورهای همسایه خزر را در نقشه جغرافیا تغییر دهد. میزان پسروی در همه مناطق یکسان نیست و باتوجهبه توپوگرافی زمین، عقبنشینی دریا در مناطقی که شیب کمتری دارند، بیشتر خواهد بود. در ابعاد بینالمللی، بیشترین عقبنشینی در بخشهای شمالی و شرقی دریا یعنی کشورهای روسیه، قزاقستان و ترکمنستان رخ خواهد داد. در ایران، استان گلستان شاهد بیشترین پسروی خواهد بود.
چنانکه تا همین الان نیز بخش زیادی از خلیج گرگان خشک و تبدیل به کانون ریزگردها و نمکزارهایی شده است که ممکن است جنگلها، اراضی کشاورزی و منابع آب شیرین منطقه را تحتتأثیر قرار دهد. در این سوی دریا در غرب گیلان احتمالاً تا پایان قرن ۲۱ چیزی بین ۹ تا ۱۵ کیلومتر پسروی خواهیم داشت. یکی از تبعات احتمالی چنین تغییری، مرگ مرداب انزلی در فاصله تقریبی ۲۰ تا ۳۰ سال آینده خواهد بود.
با عقبنشینی دریا، زیرساختهای بنادر کشتیرانی از جمله اسکله یا باراندازها چندین کیلومتر از آب فاصله میگیرند و تبدیل به موزههایی در خشکی میشوند. در همین یک سال گذشته، هزینه لایروبی اولین بندر خصوصی کشور در آستارا از درآمد آن بیشتر شده است، تا جایی که مقامات گیلان خواستار تعطیلی آن شدهاند. این درحالیست که سرعت عقبنشینی دریا سالبهسال بیشتر میشود و تبعات فاجعهبار آن ممکن است حتی از پیشبینیها فراتر رود.
اما خبر خوب اینکه ساحل خزر آبستن تالابهای جدید است! اگر این روزها در اراضی باقیمانده از پسروی دریا قدم بزنید، از نزدیک شاهد شکلگیری این تالابهای کوچک خواهید بود. تالابهای هیرکانی، از میلیونها سال پیش بهعنوان حلقه واسطه اکولوژیک، جنگلهای هیرکانی را به دریای خزر وصل میکردهاند. بخش اعظم این تالابها در یک قرن گذشته در اثر دخالت انسانی نابود شدهاند و زمینه را برای از هم گسیختن زنجیره اکولوژیک کاسپین-هیرکانی فراهم شده است.
اما اراضی وسیع باقیمانده از عقبنشینی دریا علیرغم همه تهدیدهایش این فرصت تاریخی را به ما میدهد که با درس گرفتن از اشتباهات گذشته و پرهیز از هرگونه دخالت انسانی، شاهد پدیدار شدن دوباره تالابهای هیرکانی باشیم. تنها کاری که باید انجام دهیم، این است که هیچ کاری نکنیم! غیر از حفاظت از اراضی جدید. با اعلام خبر شکلگیری تالابهای جدید، دولت موظف است با اصلاح قوانین بالادستی و جلوگیری از هرگونه دستاندازی به سواحل خزر، از این تالابها صیانت کند.
این تالابهای کوچک درصورت عدم دخالت انسانی بهمرور رشد میکنند، احتمالاً طی چند دهه در برخی مناطق به یکدیگر متصل میشوند و تالابهای بزرگتری را شکل میدهند. تالابهای هیرکانی با خاصیت اسفنجی خود میتوانند مشکل سیلابهای فصلی و آبگرفتگی معابر در شهرهای شمالی را تا حد زیادی برطرف کنند و با خاصیت تصفیهکنندگی خود بخشی از فاضلاب و پسابهای آلوده کشاورزی و صنعتی را تصفیه کند. خاصیت تعدیل دمایی تالابها نیز میتواند اثر گرمایش جهانی را در این مناطق دستکم اندکی کاهش میدهد.
افزایش چشمگیر جمعیت پرندگان و حیاتوحش از دیگر مزایای احیای تالابها در اراضی باقیمانده از پسروی دریای خزر است. اما صیانت از تالابهای نوظهور را چگونه و از کجا شروع کنیم؟ در قدم اول، سازمان جنگلها با تعیین رقوم و حد بستر، وزارت نیرو با علامتگذاری حریم ساحل، سازمان حفاظت محیطزیست و سمنهای محلی با پایش و مانیتور آنلاین سواحل و شبکه سمنهای محیطزیستی استانهای شمالی با راهاندازی کارزار تنفس سواحل خزر و شناسایی و نامگذاری تالابهای نوزاد، میتوانند زمینه را برای احیای تالابهای هیرکانی فراهم کنند.
ارتباط با نهادهای علمی، اکولوژیستها و دانشمندان برجسته جهان، ادامه مسیر را برایمان روشن خواهد کرد. نکته آخر اینکه هر برنامهای در این زمینه باید با رضایت و مشارکت جوامع محلی صورت گیرد و رفاه و ارتقای کیفیت زیست آنها را در اولویت قرار دهد.
https://payamema.ir/payam/130008