نگاهی به بارش اخیر در بندر انزلی؛

توسعه شهری فاقد برنامه

0 ۱۰۶

بخش دوم – جمع‌بندی بخش اول این بود که، بارش روزهای اخیر بیش از حد معمول بوده و در چنین بارش‌هایی احتمال آب‌گرفتگی در شهر عجیب نیست اما تجربه‌های پیشین حاکی از این حقیقت است که در کنار میزان بارش، نواقصی در زمینه شهرسازی و همچنین طراحی، اجرا و بهره‌برداری شبکه‌های آب باران در شهر انزلی وجود دارد.

 

در بخش دوم نوشته نگاهی گذرا به موضوع شهرسازی و آن‌چه در توسعه بندرانزلی در حدود پنج‌ دهه اخیر رخ داده خواهیم داشت.

 

جمعیت سال ۱۳۵۵ شهر بندر انزلی ۵۵۴۸۱ نفر بوده که مطابق سرشماری سال ۱۳۹۵ طی چهل سال به ۱۱۸۵۶۴ نفر رسیده و بیش از دو برابر شده است.

 

تعداد زیادی از واحدهای مسکونی نیز توسط افرادی که ساکن دائم دیگرنقاط کشور هستند خریداری گردیده و در واقع علاوه بر جمعیت ساکن دائم و گردشگر، جمعیت دیگری در تعطیلات و بعضا روزهای غیرتعطیل در شهر حضور دارند که شاید بتوان عنوان جمعیت غیر دائم به آن‌ها داد و طبیعی است این جمعیت بیش از گردشگران در مباحث شهرسازی و همچنین توسعه زیرساخت‌ها مؤثر هستند

 

بررسی‌ها نشان می‌دهد که تعداد زیادی از واحدهای مسکونی نیز توسط افرادی که ساکن دائم دیگرنقاط کشور هستند خریداری گردیده و در واقع علاوه بر جمعیت ساکن دائم و گردشگر، جمعیت دیگری در تعطیلات و بعضا روزهای غیرتعطیل در شهر حضور دارند که شاید بتوان عنوان جمعیت غیر دائم به آن‌ها داد و طبیعی است این جمعیت بیش از گردشگران در مباحث شهرسازی و همچنین توسعه زیرساخت‌ها مؤثر هستند.

 

بحث این نوشته اما همه زیر ساخت‌ها نبوده و تمرکز بر شبکه جمع‌آوری آب‌های سطحی و آب باران است و این زیرساخت به مسائلی از قبیل گستره شهر، کمیت و کیفیت معابر، ضریب نفوذپذیری مناطق مختلف، شیب منطقه و معابر، منابع پذیرنده و … است.

 

بد نیست نگاهی به وضعیت جمعیت شهر از دهه پنجاه تا کنون بیاندازیم.

 

بر پایه آمار سرشماری عمومی سال ۱۳۵۵ جمعیت شهر انزلی۵۵۴۸۱ نفر بود که در سال ۱۳۹۵ به ۱۱۸۵۶۴ نفر رسیده و جمعیت فعلی آن بالغ بر ۱۲۵۰۰۰ نفر پیش‌بینی می‌شود یعنی طی حدود پنجاه‌سال بیش از دو برابر افزایش یافته است که از افزایش جمعیت کل کشور کمتر است اما در رابطه با جمعیت و تراکم آن ذکر و توجه به چند ویژگی در خصوص انزلی لازم است.

 

نخست این‌که درصد قابل‌توجهی از امکانات مربوط به اطراق و اسکان گردشگر استان در انزلی قرار دارد و علاوه بر اطراق گردشگران، انزلی به‌صورت روزانه تعداد زیادی از اهالی شهرستان‌های دیگر گیلان و سایر استان‌ها را میزبانی می‌کند.

 

نکته دوم این‌که در سال‌های اخیر تعداد قابل‌توجهی ساکن غیردائم نیز انزلی را به‌عنوان محل دوم اقامت برگزیده‌اند که طبعا در روزهای تعطیل و غیرتعطیل بر تراکم جمعیت شهر مؤثر هستند.

 

سومین مسئله غیرقابل‌توسعه بودن شهر از جنوب و شمال به‌دلیل وجود دریاچه کاسپین و تالاب انزلی است که به لحاظ شهرسازی (ایجاد زیرساخت‌ها و ارائه خدمات) و ترافیک مشکلاتی را برای شهر بوجود آورده است.

 

و آخرین نکته این‌که وجود ادارات کلی مانند بنادر و دریانوردی، گمرک، شیلات و همچنین بخشی از فرماندهی منطقه چهارم دریایی کشور موجب گردیده که انزلی به‌طور روزانه افرادی را در قالب کارکنان یا مراجعین این ادارات از دیگر شهرها و روستاها پذیرا باشد.

 

درصد قابل‌توجهی از امکانات مربوط به اطراق و اسکان گردشگر استان در انزلی قرار دارد و علاوه بر اطراق گردشگران، انزلی به‌صورت روزانه تعداد زیادی از اهالی شهرستان‌های دیگر گیلان و سایر استان‌ها را میزبانی می‌کند

 

بنابراین میزان واقعی جمعیت حاضر در انزلی به‌دلیل عوامل فوق بسیار بیشتر از میزان ظاهری جمعیت که در آمار سرشماری آمده می‌باشد.

 

و اما شهر انزلی از دو شبه جزیره انزلی، غازیان و جزیره میان‌پشته تشکیل می‌شد که به مرور و در دهه‌های چهل و پنجاه مناطق روستایی مانند شالیور و سوسر در شرق به غازیان و کلیور و نویر و غاریور درغرب به انزلی ملحق گردیده و جزء مناطق شهری شدند.

 

در همان زمان نیز بخش‌های بزرگی از شهرچه در غازیان و چه انزلی فاقد سکنه بود و عملا تراکم اصلی شهر در غازیان از هلال احمر و در انزلی از آخر خط (گلزار شهدا) آغاز می‌شد و به‌ویژه قسمت شمالی معبر اصلی شهر یعنی به سمت دریا تشکیل شده بود از تپه ماهور‌های کوچک و آب‌گیرهایی که مثلا در غازیان از انتهای دیوار دهکده ساحلی آغاز و تا هلال احمر ادامه می‌یافت و به آن بالن صحرایی یا زمین طیاره می‌گفتند. (عکس زیر)

در دهه شصت از یک سو با سیاست‌های جدید انقلابی و از سوی دیگر با شتاب گرفتن رشد جمعیت و همچنین مهاجرت روستاییان به شهرها، گسترش شهرها برای اسکان جمعیت کلید زده شد و در انزلی که امکان گسترش از شمال و جنوب را به واسطه وجود دریاچه کاسپین و تالاب نداشت، گسترش به‌صورت طولی انجام و همان نقاط تپه ماهوریِ آبگیر که نقش جمع کردن بخشی از آب باران شهر را برعهده داشتند خود به بخشی از شهر و مولد آب سطحی تبدیل شدند. (عکس زیر)

 

این‌که موضوع جمع‌آوری و دفع آب باران در آن‌زمان مورد توجه درست برنامه‌ریزان شهری قرار نگرفته یا بعدها در زمان اجرا عوامل شهرداری، پیشنهادات شهرساز را مورد توجه قرار نداده‌اند، بر نگارنده پوشیده است اما آن‌چه از ظاهر امر پیداست سامانه‌های اجرا شده پاسخ‌گوی شهر توسعه یافته نیست.

 

شهر در زمان توسعه از یک‌سو بخش قابل‌توجهی از منابع پذیرنده خود را از دست داد و از سوی دیگر ظرفیت نفوذپذیری محدوده داخل شهر، به‌دلیل تغییر سبک زندگی مردم و تبدیل شدن خانه‌باغ‌های ویلایی به آپارتمان‌های با حیاط‌های موزاییک‌کاری‌شده، کاهش یافت اما نه در بخش‌های قدیمی شهر سامانه‌های جدید ایجاد شد و نه در بخش‌های جدید سامانه‌هایی متناسب با نیاز شهر احداث گردید

 

در واقع شهر در زمان توسعه از یک‌سو بخش قابل‌توجهی از منابع پذیرنده خود را از دست داد و از سوی دیگر ظرفیت نفوذپذیری محدوده داخل شهر، به‌دلیل تغییر سبک زندگی مردم و تبدیل شدن خانه‌باغ‌های ویلایی به آپارتمان‌های با حیاط‌های موزاییک‌کاری‌شده، کاهش یافت اما نه در بخش‌های قدیمی شهر سامانه‌های جدید ایجاد شد و نه در بخش‌های جدید سامانه‌هایی متناسب با نیاز شهر احداث گردید که نتیجه آن وضعیت موجود است که در برخی مناطق با یک بارش معمولی و در برخی مناطق با بارشی بیشتر آب‌گرفتگی رخ می‌دهد.

 

فقط به‌عنوان نمونه بد نیست به عکس زیر نگاهی بیاندازیم این عکس مربوط به نهری است که از گذشته‌های دور تخلیه کننده آب منطقه زمین طیاره به دریاچه کاسپین بوده است.

همان‌گونه که دیده می‌شود این بخش از نهر کماکان به‌صورت سنتی در حال بهره‌برداری است گرچه بازدید روز گذشته نگارنده از منطقه بیانگر این است که نهر مذکور لایروبی و از وجود گیاهانی که مانع عبور آب هستند (عکس زیر) پاک شده اما سه سوال این‌جا مطرح می‌شود.

 

نخست این‌که با توجه به گسترش شهرسازی در محدوده بالادست نهر و تبدیل شدن سطوح از خاک به حلب و بتن و آسفالت آیا ظرفیت آب‌بری نهر با دبی آب باران جمع شده در بالادست انطباق دارد؟

 

دوم این‌که آیا پیچ و خم‌های موجود که هم طول را افزایش می‌دهند و هم باعث افت می‌شوند بر تخلیه آب در روزهای پر بارش تاثیر منفی ندارند؟

 

و سوم این‌که ضریب اصطکاک سطوح خاکی نهر بر کاهش سرعت سیال و کندی تخلیه آب مؤثر نیست؟

 

مورد بالا نمونه‌ای از موارد متعددی است که نشان می‌دهد توسعه زیر ساخت‌های شهر از جمله سامانه‌های جمع‌آوری آب‌های سطحی مبتنی بر دانش روز صورت نگرفته است.

 

در بخش اول اشاره شد که آب‌گرفتگی در بخش‌های قدیمی شهر کمتر است اما در این بخش‌ها نیز به دلیل عمر بالای لوله‌های سیمانی و خورده شدن تاج آن‌ها ناشی از گازهای گوگردی متصاعد از فاضلاب، دچار ریزش شده و هر از گاهی معبری تخریب و تخلیه آب باران و فاضلاب کوچه یا محدوده‌ای بزرگ‌تر با چالش مواجه می‌شود و شوربختانه به دلیل ترمیم بی‌کیفیت، معمولا ریزش مجدد در همان نقطه یا چندمتر آن‌طرف‌تر رخ می‌دهد به‌گونه‌ای اگر حساب و کتاب دقیقی صورت گیرد احتمالا هزینه‌های ترمیم چندساله در برخی کوچه‌ها از هزینه تعویض کامل شبکه بیشتر شده است.

 

بنابراین به‌نظر می‌رسد که مدیریت شهری نه‌تنها توجه لازم به اصلاح و جایگزینی سامانه‌های پنجاه و شصت ساله آب باران شهر نداشته بلکه هم گام با توسعه جمعیت و گستره شهر توجه لازم را به موضوع آب باران در پر بارش‌ترین شهر استان و کشور مبذول نداشته است.

 

 

*دانش آموخته مهندسی مکانیک حرارت و سیالات از دانشگاه پلی تکنیک
کنشگر توسعه پایدار

 

لینک بخش اول:

باران رحمت یا زحمت؟

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.