«اسپی مزگت» نیایشگاهی باستانیست که در گرداب ویرانی تنها مانده است. آن سوی قامت سبز درختان، صدای آخرین نفسهای این بنای ارزشمند به گوش میرسد. چشمِ سر اگر به تماشایش بایستد، باقیماندهی رواقهای روبه ویرانی، فزونی ترکها و خشتهای رنجور و ساروج بینشان را میبیند، اما اگر با چشم و گوش دل به تماشا بایستیم، آوای نیایش و تسبیحی که از هزار سال پیش در این حوالی جاریست را میشنویم و چشمهامان باران اندوهی را میبنید که بر شکوه از یادرفتهی این گنجینهی تاریخی میبارد. «اسپی مزگت» کهنترین مسجد گیلان است و در سایهسار آسمانِ دهستان دیناچال از توابع شهرستان رضوانشهر چشم انتظار دستان یاریگر است.
نگاهی به روایتهایی که دربارهی این بنا گفته شده نشان از این موضوع دارد که «اسپی مزگت» یا «اسپیه مزگت» و یا «مسجد سفید» در واقع نیایشگاهی بوده که پیش از اسلام بنا شده و بعدها گویا در عصر سلجوقی بی آن که تغییری درآن ایجاد شود، تبدیل به مسجد شده است. اسپی مزگت را کهنترین مسجد گیلان دانستهاند و قدمت آن بر سنگ نوشتهای که از سوی سازمان میراث فرهنگی در محوطهی این بنا قرار دارد، قرن ۶ و ۷ هجری قمری ذکر شده است.
و اما «سعید شفقتی چروده» عضو انجمن آیین کیش تالش در گفت و گو با مرور در این باره میگوید: اسپی مزگت یکی از معابدی بوده که پیش از اسلام برای انجام مراسم آیینهایی نظیر مهرپرستی مورد استفاده قرار میگرفته است. انحراف حدود ۲۲ درجهای این بنا از قبله نشان از این موضوع دارد و کتیبه ای که به خط کوفی در آن نصب است و امروزه بخشی از آیه ۱۸ سوره توبه بر آن قابل مشاهده است، حکایت از تبدیل شدن آن به مسجد، پس از تشرف اهالی این منطقه به اسلام دارد.
وی ادامه میدهد: اسپی مزگت روزگاری بخشی از بافت روستای حوریان بوده اما حدود ۲۰۰ سال پیش، سیلی جاری شد و با تغییراتی که در مسیل دیناچال رود ایجاد شد، اسپی مزگت از حوریان جدا افتاد و در هجوم سیل بخشی از بنای آن نیز از بین رفت. برخی هم معتقد هستند که رودخانهای از قدیم در این منطقه جاری بود که بر اثر سیل عریضتر شد.
مسجد عبداللهی
اسپی مزگت به مسجد عبداللهی نیز معروف است، شفقتی در این باره میگوید: اهالی بر این باورند که که حدود سدهی پنجم هجری که مردم این منطقه به اسلام تشرف یافتند، فردی به نام «عبدالله بن عمر» این مسجد را بازسازی کرده است. نقل شده که عبدالله مرتکب خطایی شده و مادرش را رنجانده بود.
هم اکنون از مجموعهی ۴ رواق، تنها دو رواق شرقی و غربی و دیوارهای شمالی و غربی آن باقی مانده است. این در حالی است که ترکهای سردرِ ورودی و حفرههای آن نیز افزایش یافته است.
وی برای کسب رضایت مادر و بنا به درخواست مادر، اقدام به آبادکردن ۴۰ مسجد و مزار میکند واز آنجا که اسپی مزگت یکی از آن ۴۰ مسجد یا مزار بود به مسجد عبداللهی معروف شد. مردم این اطراف هنوز هنگام سرزنش فرزندان پسرشان از این موضوع یاد کرده و میگویند، پسر او بود که به حرف مادرش ۴۰ مسجد را آباد کرد.
این کنشگر فرهنگی همچنین از برخی باورهای مردم یادکرده و بیان میکند: تا اواسط دههی پیش اهالی منطقه ، روز ۱۳ فروردین را هر کجا که میگذراندند، سری به این مکان هم میزدند و به آن «سیزده گاه» می گفتند. همچنین درخت آزاد بزرگی روی سقف این بنا بود که مردم به آن قسم میدادند. این درخت هنگام بوتهزدایی که در دههی ۸۰ صورت گرفت، قطع شد اما آثار ریشهی آن بر روی سقف و دیوار رواق مشهود است.
ثبت ملی اما…
اسپیمزگت، مهرماه سال ۱۳۷۹ به شماره ۲۷۹۶ در فهرست بناهای میراثی کشور ثبت شده اما رنجوری این بنا رو به فزونیست و تا ویرانی کاملش فاصله چندانی نمانده است. شفقتی با بیان این که در دههی هشتاد پاکسازی گیاهان روییده بر این بنا و گمانه زنیهای علمی از سوی سازمان میراث فرهنگی انجام گرفت، اظهار میکند: طی دو، سه سال اخیر حفاری غیرمجازی رخ نداده اما قبلتر یعنی پس از انجام گمانهزنیهای ادارهی میراث فرهنگی، حفاریهای غیرمجاز هم آغاز شد و همین موجب آسیب دیدن بخشهایی از اسپی مزگت شد؛ حتی سقف این بنا هم از حفاری حفاران درامان نماند. هماکنون از مجموعهی ۴ رواق، تنها دو رواق شرقی و غربی و دیوارهای شمالی و غربی آن باقی مانده است. این در حالی است که ترکهای سردرِ ورودی و حفرههای آن نیز افزایش یافته است. البته اتاقک نگهبانی برای حفاظت از این بنا ایجاد شده بود ونگهبانی درآن مستقر بود، اما در ادامه کار به دلیل عدم تامین منابع مالی یا به هر دلیل دیگری که مطلع نیستم، این بنا از حضور و محافظت نگهبان محروم ماند.
وی یادآور میشود: حریم این بنا از سوی سازمان میراث فرهنگی تعیین شده است ولی بخشی از آن بعنوان اراضی ملی اعلام شده و به همین دلیل بین ادارات منابع طبیعی و میراث فرهنگی در این زمینه اختلاف نظرهایی وجود دارد. همچنین باید توجه داشت که این بنا به پارک جنگلی راه دارد و انواع احشام نیز بدین مکان رفت و آمد دارند. عدهای کنار دیوار آتش روشن میکنند و افرادی هم با اسپری روی دیوار نوشتهاند. متاسفانه از آغاز سال ۱۴۰۰ هم شاهد هستیم که عدهای برای برگزاری جشن تولد، روانهی این مکان میشوند و در پایان جشن هم بر این بنا یادگاری مینویسند.
سقفی که برچیده شد
ادارهی میراث فرهنگی سال ۱۳۸۰ سقفی شیروانی بر بلندای اسپی مزگت نصب کرد تا از آسیب بیشتر درامان بماند. شفقتی ضمن بیان این موضوع میگوید: در سال ۱۳۹۸ بعلت تخریب و سرقت بخشی از داربستها و احتمال ریزش به درخواست رییس ادارهی میراث فرهنگی شهرستان رضوانشهر و طی بازدید مدیرکل محترم وقت و دستور آن مقام مسوول، به منظور مقاومسازی و احیاء مجدد، سازهی سقف جمعآوری شد و قرار بود این سقف مجددا بنا شود اما با تغییر مدیرکل میراث فرهنگی تا کنون به تعویق افتاده است.
وی در ادامه، بوتهزدایی دیوارها و محوطهی پیرامونی بنا؛ سقفبندی مجدد بنا بصورت تخصصی و اصولی؛ تعیین تکلیف عرصه و محوطهی بنای تاریخی با همکاری اداره کل منابع طبیعی و آبخیزداری استان؛ حصار کشی و محصور کردن حریم حفاظتی و عرصهی استقراری بنای تاریخی حداقل با مصالح بوم آورد؛ احیاء و بازسازی کلبهی یگان حفاظت و استقرار مامور جهت حفاظت بهینه از بنا؛ پاکسازی دیوارنوشتههای متفرق؛ جمعآوری و پاکسازی آثار و بقایای حضور احشام سرگردان از زیر رواقها؛ بازسازی خشتها و ترمیم بخشهای ریزشی و نیز درزگیری ترکهای موجود بر دیوارهها و سقف رواقها را از جمله ابتدایی ترین و ضروریترین اقدامات برای حفظ باقیماندهی این بنای ارزشمند دانسته و یادآور میشود: نامهای مبنی بر وضعیت کنونی بنا و همچنین اقداماتی که ضروری است به سرعت انجام شود، اخیرا از سوی انجمن مردم نهاد کیش آیین تالش به اداره کل میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی استان ارسال شده است.
اعتبارات کافی نیست
حفظ و نگهداری اسپی مزگت و دیگرآثار ملی ثبت شده نیازمند توجه ویژه از سوی متولیان ذیربط است. اما نبود اعتبارات لازم، پاسخی است که از سوی مسوولان شهرستانی و استانی در مواجهه با درخواست و طرح مشکلات توسط سمنها و رسانهها عنوان میشود. معاون میراث فرهنگی اداره کل میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری گیلان ۱۱ مهرماه امسال در گفت و گو با ایرنا اسپی مزگت را به سرعت نیازمند اعتبارات مرمتی دانست و گفت: «با توجه به اقلیم استان، اعتبارات اختصاص یافته برای مرمت بناهای تاریخی کافی نیست». «ولی جهانی» در بخشی از این گفت و گو اظهار کرد: «به دلیل شرایط آب و هوایی گیلان بسیاری از بناهای تاریخی نیازمند مرمت اساسی است و مرمت آنها از عهده اداره کل میراث فرهنگی خارج است و همهی سازمانها، نهادها و مردم می بایست در این راستا همیار باشند.»
و اما اکنون این سوال باقی ست آیا میتوان امیدوار بود که با سعی و تلاش مدیران، نمایندگان مجلس و کنشگران، توجه ویژهی مسوولان در سطوح ملی به حفظ میراث فرهنگی در جای جای این سرزمین با اختصاص اعتبارات لازم و نظارت بر روند نگهداری از بناهای تاریخی جلب شود ؟ و یا این که چه وقت قرار است مشارکت و همیاری بین سازمانها، نهادها و مردم در راستای حفظ بناهای تاریخی شکل بگیرد؟ آیا تا آن زمان خشتی از آنچه نیاکانمان به یادگار گذاشتهاند، باقی خواهد ماند؟