به واسطه پیشرفتهای فنی و تکنولوژیکی ساخت ساختمان و افزایش تقاضای زمین و همچنین رشد جمعیت در بافتهای مرکزی شهرها به خصوص در کلان شهرها از اواخر قرن نوزدهم و در اوایل قرن بیستم بلندمرتبهسازی در قالب مکاتب مختلفی مطرح و به اجرا در آمد. این سیاست کالبدی همچنان به حیات خود ادامه داده و در دوران حاضر با توجیهات مختلفی به یکی از سیاستهای رایج شهرسازی و معماری معاصر در جهان مطرح میشود. رشد شتابان و بی رویه جمعیت، کمبود زمین و ضرورت مسکن سازی برای اسکان جمعیت و جلوگیری از گسترش افقی شهرها احداث این ساختمانهای مرتفع را رفته رفته در بیشتر مناطق جهان رایج کرد.
وزارت راه و شهرسازی دولت چهاردهم همگام با سیاستهای دولت پیشین، برنامههای بلندپروازانهای را در شمال کشور در سر میپروراند. از سکونت ۲۰ میلیوننفری تا ترویج طرح بلندمرتبهسازی در غالب شهرکسازی گسترده از جمله مواردی است که در این سالها به تیتر یک اخبار و اظهارات مدیران ارشد استان تبدیل شده است. استاندار گیلان بهتازگی در جلسهای بر ضرورت بلندمرتبهسازی بهعنوان راهکار مؤثر برای جبران کمبود زمین در این استان تأکید داشته و وعده داد: شهرداریهای استان گیلان تخفیفهای ویژهای برای این پروژه در نظر خواهند گرفت. طبق اظهارات اخیر استاندار در ۲۰ نقطه از گیلان با هماهنگی وزارت راه و شهرسازی پروژه بلندمرتبهسازی اجرا میشود. وی با اشاره به مسافت ۱۵۰ کیلومتری رامسر تا بابلسر و شهرکسازی در این پهنه از استان همجوار عنوان کرد: از بندر انزلی تا آستارا همین مسافت را شاهدیم که تاکنون بکر و دستنخورده باقیمانده است. پیشازاین نیز هادی حقشناس در جمع اعضای نظاممهندسی استان به شهرکسازی با تسهیلات بانکی و اهدای زمین با فرمول بلندمرتبهسازی اشاره داشت.
موج بلندمرتبهسازی در کشور پس از انقلاب متکی بر مصوبه ۱۳۶۹/۱۰/۲۴ شورای عالی شهرسازی و معماری مبنی بر تشویق بلندمرتبهسازی بود. موجی که بر اساس نظر برخی از کارشناسان نه بهخاطر نیازهای واقعی جامعه بلکه بهخاطر وجود سرمایههای مالی سرگردان آغاز شده بود که با حرکت آزاد و یورش به بازار فرصتاندیشه و تأمل را از کارشناسان، برنامهریزان شهری و منطقهای و مدیران شهری سلب کرد. مسیری که با برجسازی گسترده برجسازان، مصرفکنندگان برجهای آسمانخراش را دنبالهروی خود ساخت. البته باید این مسئله را در نظر داشت؛ جاهطلبی و گردش سرمایههای داخلی و خارجی در بلندمرتبهسازی شهرها در دهههای اخیر بیتأثیر نبوده است.
گیلان دهمین استان پرجمعیت کشور و دومین استان پرجمعیت شمال ایران پس از استان همجوار مازندران است. گیلان از حیث تراکم جمعیت جایگاه سوم را در کشور در اختیار دارد. نسبت مساحت استان گیلان به مساحت کشور کمتر از یک درصد بوده و این استان با این مقدار ناچیز بیش از ۳ درصد جمعیت کشور را در خود جایداده است. بنا بر گزارشهای رسمی سازمان برنامهوبودجه استان گیلان، رد پای اکولوژیک در گیلان در حدود ۲ است! به این معنا که میزان برداشت از منابع استان گیلان ۲ برابر ظرفیت آن صورتگرفته است؛ بنابراین با یک حساب سرانگشتی میتوان دریافت؛ متراکمترین استان کشور با وجود سرمایههای غنی و ارزشمند بیش از توان اکولوژیک و ظرفیت زیستی خود بهره برده و در معرض نابودی قرار دارد.
باتوجهبه اینکه در طی سالهای اخیر طرح بلندمرتبهسازی و شهرکسازی در استان گیلان بارها از مقامات ارشد استان و سازمانهای دولتی شنیده شده و مورد بررسی قرار گرفته است. بدون شک پیامدهای محیطزیستی و فرهنگی – اجتماعی طرحهایی نظیر بلندمرتبهسازی که زمینهساز سکونت جمعیت ۲۰ میلیوننفری در این پهنه بوده بسیار گسترده است؛ بنابراین پیش از هر چیز در اجرای طرح بلندمرتبهسازی بایستی ارزیابی آثار و پیامدهای این طرحها باتوجه به پتانسیل فیزیکی و محیطی استان گیلان مورد مداقه موشکافانهای قرار گیرند. چونکه در هر پروژه یا برنامهای در عمل به دلیل وجود ریسک و عدم قطعیت، بین آنچه که پیشبینی میشود و آنچه که تحقق مییابد، تفاوتها بسیار است.