جابه‌جایی مزار شهید ناوسروان بایندر با کدام انگیزه!

سکوت مزار بایندر در کاخ موزه بندرانزلی

0 ۱۳

در آخرین ساعات شب دوم شهریور ۱۳۲۰ به دولت ایران اطلاع داده شد به‌خاطر بی‌توجهی به خواسته متفقین مبنی بر اخراج نیروهای آلمانی، ارتش دو کشور شوروی و انگلیس به شمال و جنوب ایران حمله خواهند کرد. تنها چند ساعت پس از این اولتیماتوم، از هوا، زمین و دریا، ایران مورد حمله قرار گرفت.

 

شمال ایران همیشه سابقه تجاوز از سوی روسیه را داشت و به یک‌باره مردم گیلان خود را در برابر حملات هوایی شوروی بی‌دفاع دیدند. کانون این حملات بندرانزلی بود. در آن مقطع تاریخی، ناوسروان «یدالله بایندر» کفالت فرماندهی نیروی دریایی را در بندر انزلی برعهده داشت.

 

وی با وجود دستور برای عدم درگیری، با تعداد کمی از نیروهایی که در بندر داشت، مانع ورود روس‌ها از انزلی به خاک گیلان شد. و دور روز بعد یعنی در چهارم شهریور ماه به شهادت رسید.

 

«ناوسروان یدالله بایندر» سال ۱۲۹۲ در تهران متولد شد و ۴ شهریور ۱۳۲۰ در مقام کفیل فرماندهی نیروی دریایی شمال به شهادت رسید. وی دانش‌آموخته رشته مهندسی موتورهای دریایی بود. پدرش، علی‌اکبر بایندر از سران طایفه بایندور گروس بود که در زمان قاجار مقام دبیری دربار را برعهده داشت.

 

در زمانی که ستاد نیروی دریایی در رشت و انزلی از فرماندهان فراری خالی می‌شد، بایندر یک تنه با تعداد کمی از افسران و سربازان، تدابیر دفاعی اتخاد و اطلاعیه ای صادر کرد مبنی بر اینکه، در شرایطی که کشور توسط مشتی بزدل اداره می‌شود، نمی‌گذارد تاریخ از او به عنوان خیانتکار یاد کند. تدابیر بایندر موجب شد روس‌ها با ۴۸ ساعت تاخیر از سمت آستارا و با لشکر پیاده وارد خاک گیلان شوند.

 

جالب است بدانید غلامعلی بایندر، دیگر برادر یدالله که فرماندهی نیروی دریایی جنوب را بر عهده داشت در همان کودتا و سوم شهریورماه و در جریان حمله نیروهای بریتانیا در خرمشهر به شهادت رسید و مزار آن شهید در پایگاه دریایی خرمشهر قرار دارد.

 

مزار شهید یدالله بایندر نیز تا همین یک سال و نیم پیش در میان باراندازهای شهر انزلی بود. رفتن به مزار آن شهید به خاطر رعایت مسائل امنیتی نیروی دریایی و بندرف با شرایطی خاص امکان‌پذیر بود. سالی یک بار در سال‌روز شهادت آن فرمانده شجاع، دوستداران فرهنگی با کسب اجازه از نیروی دریایی، مزار شهید راه وطن را گلباران می‌کردند.

 

سال گذشته، گروهی از فعالان فرهنگی از رشت و انزلی، به سیاق هرسال تصمیم می‌گیرند با کسب مجوز به بندر بروند و در کمال ناباوری به آن‌ها گفته می‌شود، مزار بایندر به کاخ موزه انزلی منتقل شده است! آن هم در سکوت خبری، بی هیچ تشریفات و ادای احترام به مقام آن شهید.

 

نگارنده برای اطمینان از صحت خبر، به کاخ موزه انزلی رفتم، در یکی از اتاق‌های طبقه نخست کاخ موزه، سنگ مزار ساده و سیاه رنگ شهید بایندر، شمشیر و تصاویری از او و خانواده‌اش در یک محفظه چیده شده بود.

 

اما به گفته مطلعین، این‌ها، تمام اقلامی نبود که پیش از این در محل دفن قبلی و در بندر بوده است و از سرنوشت دیگر اقلام بی‌خبریم. مدیر کاخ موزه نیز تایید کرد که با کسب مجوزهای شرعی، مزار به حیاط کاخ منتقل شده و اقلام شخصی شهید هم در کاخ در معرض دید عموم قرار دارد و این اقدام به‌منظور ارج نهادن به آن شهید است.

 

بندر انزلی در شهریور ۱۳۲۰ روزهای خونباری را تجربه کرد. تاریخ یک کشور برای بازخوانی، نیازمند تمام متعلقات و پازل‌های یک رخداد تاریخی است. اگر کسی به مزار شهید بایندر می‌رفت، بی‌شک، روایت محمود اعتماد‌زاده (به آذین)، مترجم شهیر رشت را هم پیش چشم می‌دید.

 

اعتمادزاده نیز در آن روزهای خونبار دست خود را از دست داد و مترجمی بود که با همان یک دست آثار گران‌بهایی را از خود به یادگار گذاشته از جمله روایت ادبی از آن رخداد تاریخی.

 

تصور کنید گردشگری به کاخ موزه انزلی رفته و مقهور زیبایی‌های عمارتی می‌شود که اکنون موزه نظامی بندرانزلی است. اگرچه اشیای غیرنظامی‌اش بیشتر است به‌ویژه در طبقه دوم که لوازم شخصی و پذیرایی خاندان پهلوی را می‌بیند.

 

در آن همه شکوه و زرق و برق، کمتر کسی متوجه مزار شهید بایندر می‌شود. آن هم مزاری که در حیاط است! جز آن‌که گردشگر با دیدن محفظه شیشه‌ای حاوی سنگ ساده و شمشیر، تصور می‌کند، این سنگ هم نمادین است و تنها شمشیر شهید بایندر است که در گنجینه موزه نظامی در معرض دید عموم قرار گرفته. است

 

رفتن به مزار شهید بایندر و ادای احترام به او، اگرچه هرساله با سختی همراه بود، ولی بازخوانی تاریخ کشوری بود که نیروهای متفقین باهم معامله کردند تا کشوری را که تازه به سمت مدرن شدن پیش می‌رفت، زمین‌گیر کنند.

 

سکوت مزار بایندر را اگر صدای قایق‌های موتوری و لنج و کشتی می‌شکست، اما نقش ماندگار و روایت جان‌فشانی ناو سروان «یدالله بایندر» در دفاع از آب و خاکی بود که به یغما می‌رفت.

 

حالا مزار بایندر در حیاط و ورودی کاخ است و نگارنده شخصا در زمان بازدید، متوجه مزار نشدم تا آن‌که پرسش من، پاسخش نشانی از مزار جدید بود. براستی این انتقال آن هم در سکوت خبری و بی‌هیچ تشریفات و ادای احترامی به مقام شهید راه وطن، چه انگیزه‌ای داشته است؟!

 

جذب گردشگر و یا افزودن به اقلام کاخی که اساسا ماهیتش با داستان نجات بندر تفاوت ماهوی دارد! آیا با این انتقال، بازدیدکنندگان از کاخ موزه، بایندر را بیشتر می‌شناسند؟

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.