سالهاست که «پس از باران» برای مردم رشت فقط نام یک سریال خاطرانگیز در سالهای پایانی دههی ۷۰ نیست و با شنیدن این عنوان علاوه بر یادآوری چهرهی بازیگرانی مثل کتایون ریاحی و محمود پاکنیت، تصویر خیابانهای آبگرفتهی شهر درماندهی رشت هم مقابل چشمان آنها رژه میرود.
شهری کوچک که نه به اندازهی عناوین دهان پرکن اش بزرگ شده و نه حتی زیرساختهای رفاهی و امکانات شهری قابل قبولی برای تبدیلشدن به یک کلانشهر دارد. برای مردم رشت تصویر پیادهروهای آبگرفته، دریاچهی موقت در فلکهی گاز، ترافیک هوایی در پل باستانیشعار و کوچههایی که در جای جای شهر پس از بارش باران به سیاهچالههایی آبگرفته تبدیل میشوند، تصویری تکراری است که برای دیدن آنها آمادهاند.
اینها فقط بخشی از مشکلات رشت در محلاتی است که سطح کیفی زندگی شهروندی در آنها به استانداردهای کشوری و جهانی نزدیکتر است. تصور آنکه در محلات قدیمیتر و کمتر توسعهیافتهی رشت پس از هر باران چه اتفاقاتی میافتد شاید حتی در قوهی تخیل شهردار و اعضای شورا هم نگنجد.
مشکلاتی به درازای عمر بی ثمر شورهای شهر
خبرنگاران حوزهی شهری و متخصصانی که در جریان فعالیتهای شهرداری رشت برای ساماندادن به بسیاری از مشکلات شهر رشت هستند، سالهای سال است که لیستی از مشکلات حل نشده را در دست دارند و از صحن یک شورا به صحن شورای بعدی میروند اما تنها چیزی که در این رفتوآمدها تغییر کرده، نمکِ وعدههای دهان پرکن و زخمی است که هرچه میگذرد بر تن این شهر ناسورتر میشود.
پروژهی جمعآوری آبهای سطحی هم حداقل سه دوره است در دستورکار شورای شهر رشت قرار گرفته و در این مدت بسیاری از اعضای شورا بازنشست شدهاند، بسیاری از خبرنگاران شهری به دلیل ناامیدی از اصلاح امور دست از کار شستهاند و خیابانهای رشت هم پس از هر باران دریاچههایی با وسعتی جدید به شهروندان تحویل میدهند اما با این وجود چیزی در کاسهی شکستهی بخت این شهر تغییر نکرده است.
برای دردهای کوچک هم درمانی ندارند!
فقط با یک جستوجوی ساده در میان رسانههای شهری میتوان به انبوهی از گزارشها و مصاحبههایی رسید که در یک دههی گذشته پیرامون ساماندادن به مشکلات عجیب رشت تهیه شده است. مطالباتی مثل رودخانهها، زباله، تعریض خیابانها و استقرار سیستم حمل و نقل و … بزرگترین مشکلاتی بودهاند که با گذشت بیش از یک دهه از احساس نیاز به ساماندهی آنها، هنوز استخوانی هستند در گلوی مردمی که در جای جای رشت زندگی میکنند.
پروژهی جمعآوری آبهای سطحی شاید به اندازهی پروژهی احیای سراوان، احیای رودخانهها و حتی تعریض و تجهیز خیابانها به وسایل حمل و نقل عمومی پیچیده نباشد و بتوان بودجهاش را بدون نیاز به کمکهای کشوری حتی با بودجههای اندک شهرداری رشت هم تامین کرد. با این وجود، برای همین درد ساده هم هنوز درمانی پیدا نکردهاند نه در قوطی هیچ شهردار، بلکه در قوطی هیچ عطاری هم دوایی برای دههها بیمبالاتی پیدا نمیشود.
طرح چنین مطالباتی حتی در فضای امروز جامعه که کمتر میتوان به مسئولیت شهروندی و همکاری مردم با سیستم مدیریت شهری امید داشت هم در جریان است. شاید بهتر است اینطور به موضوع نگاه کنیم؛ مردم، رسانهها و فعالان شهری جام ناامیدی را برای حل مشکلات ساختاری سر کشیدهاند و حالا در فضای مغشوش رابطهی سیستم با مردم شاید فقط بتوان مطالبات کوچکتری مثل سیستم جمعآوری آبهای سطحی را مطالبه کرد.
پروژهی جمعآوری آبهای سطحی شاید به اندازهی پروژهی احیای سراوان، احیای رودخانهها و حتی تعریض و تجهیز خیابانها به وسایل حمل و نقل عمومی پیچیده نباشد و بتوان بودجهاش را بدون نیاز به کمکهای کشوری حتی با بودجههای اندک شهرداری رشت هم تامین کرد. با این وجود، برای همین درد ساده هم هنوز درمانی پیدا نکردهاند نه در قوطی هیچ شهردار، بلکه در قوطی هیچ عطاری هم دوایی برای دههها بیمبالاتی پیدا نمیشود.
شبکهی فاصلاب فرسوده؛ واقعیت باورنکردنی
هشت سال پیش مدیرعامل شرکت آب و فاضلاب شهری رشت در یک نشست خبری گفته بود شبکهی فرسوده و قدیمی فاضلاب رشت حتی در بعضی مناطق شهر پاسخگوی هدایت فاضلابهای خانگی نیست.
شبکهای فرسوده که با گذشت سالیان طولانی از تجهیز و احداث آن با افزایش جمعیت شهری در رشت همخوان نیست و باید علاوه بر هدایت فاضلابهای خانگی، بار هدایت روانآب های شهری را هم بر دوش بکشد. موضوعی که مدیرعامل وقت آب و فاضلاب شهری رشت دربارهی آن گفته بود: شبکه فرسوده و قدیمی است و باید با آن مدارا کرد!
سال ۱۳۹۳ یعنی حدود هفت سال پیش معاونت عمرانی استانداری گیلان در زمان استانداری محمدعلی نجفی قول داد پروژهی جمعآوری آبهای سطحی را در سه مرحله انجام دهد. سه مرحلهای که به ترتیب لولهگذاری، رسیدگی به رودخانهها و احداث سدهای تاخیری بودند اما چندی پیش سومین استاندار پس از نجفی هم بر سر کار آمد و هنوز خبری از تکمیل این پروژه نیست.
او در این نشست خبری بر لزوم جداسازی سیستم دفع فاضلاب خانگی و سیستم هدایت آبهای سطحی تاکید کرده بود اما با گذشت هشت سال از آن زمان و ارجاع چندین بارهی این طرح به سازمانها و نهادهای مختلف، هنوز خبری از اجرایی شدن آن نیست.
سال ۱۳۹۳ یعنی حدود هفت سال پیش معاونت عمرانی استانداری گیلان در زمان استانداری محمدعلی نجفی قول داد پروژهی جمعآوری آبهای سطحی را در سه مرحله انجام دهد. سه مرحلهای که به ترتیب لولهگذاری، رسیدگی به رودخانهها و احداث سدهای تاخیری بودند اما چندی پیش سومین استاندار پس از نجفی هم بر سر کار آمد و هنوز خبری از تکمیل این پروژه نیست.
مدیران شهرداری پاسخ نمیدهند!
اگرچه تکرار این حرفها، تکرار رنجنامهای است که نمیتوان با این پیگیریها امیدی به تیمار آن داشت اما با این حال رنج مردم از زندگی در یک شهر توسعهنیافته کماکان پابرجاست.
مرور برای پیگیری وضعیت چمعآوری پروژه آبهای سطحی رشت تلاش کرد تا این موضوع را از میرنوید میرحقجو، معاون عمرانی شهرداری رشت پیگیری کند. میرحقجو در پاسخ به سوال مرور این موضوع را در حیطهی اختیارات خود ندانست و سوال را به همکار خود در معاونت خدمات شهری ارجاع داد.
شاهرخ طلیسگر نیز در پاسخ به سوال مرور این موضوع را به همکار خود در معاونت حمل و نقل و امور زیربنایی شهرداری ارجاع داد.
مرور در تماس با محمدحسین خیابانی، معاون حمل و نقل و امور زیربنایی رشت هم نتوانست از آخرین وضعیت پروژهی جمعآوری آبهای سطحی رشت کسب اطلاع کند و خیابانی هم دادن اطلاعات این پروژه را منوط به تایید روابط عمومی شهرداری دانست.
با این وجود بر اساس آخرین گزارش مرور از میزان اجرای پروژه جمع آوری آبهای سطحی در روزهای آخر فعالیت شهردار سابق رشت، موید این نکته است که پروژه جمع آوری آبهای سطحی به میزان ۶۰ درصد اجرا شده است و مدیریت شهری رشت طی دو دورهی شورای چهارم و پنجم برای اجرای پروژه لوله گذاری آبهای سطحی، بودجهای بیش از ۱۰۰ میلیارد تومان درنظر گرفت. طبق اعلام مدیران شهری، شبکهی فاضلاب شهری رشت، یک شبکهی کهنه و فرسودهی ۷۰۰ کیلومتری است که عدم لایروبی و متصل نشدن لوله گذاریهای جدید به شبکه، منجربه وقوع آبگرفتگی در سطح شهر میشود. اماعمدهترین دلیل تشدید آبگرفتگی در رشت، تخریب وعدم بازسازی کامل سیستم فاضلاب سنتی موجود به جهت اجرای سیستم فاضلاب مدرن از سوی شرکت آب و فاضلاب و اجرای پروژه ناتمام جمع آوری آبهای سطحی توسط شهرداری رشت بوده است.