نگاهی انتقادی به یک چالش نوظهور؛

پایش حیات وحش یا نمایش اینفلوئنسری؟

0 ۱۰۱

پایش حیات وحش در تعریف علمی، فرایندی نظام‌مند برای گردآوری داده‌های معتبر درباره جمعیت‌ها، زیست‌گاه‌ها و روندهای بوم‌شناختی است. این کار شالوده‌ای برای تصمیم‌گیری مدیریتی است و نیازمند طراحی دقیق، روش‌های علمی و تحلیل بی‌طرفانه می‌باشد. به بیان ساده، پایش واقعی با صبر، استمرار و شواهد عینی معنا پیدا می‌کند، نه با چند تصویر زیبا یا گزارش‌های کوتاه‌مدت.

 

بااین‌حال، در سال‌های اخیر پدیده‌ای تازه پدیدار شده است: ورود اینفلوئنسرها و کاربران پرمخاطب شبکه‌های اجتماعی که فعالیت خود را با عنوان «پایش حیات وحش» معرفی می‌کنند. آن‌ها اغلب با ثبت تصاویر و ویدئوهای جذاب، خود را پژوهش‌گر یا کنشگر می‌نمایانند، در حالی‌که در بسیاری موارد فعالیت‎شان با استانداردهای پایش علمی فاصله دارد.

 

پرسش این است: آیا این روند می‌تواند به حفاظت کمک کند یا برعکس، آسیب‌هایی در پی دارد؟
نخستین مشکل، سطحی‌سازی مفهوم پایش است. وقتی پایش به گرفتن چند عکس یا مشاهده‌ی گذرا تقلیل یابد، ارزش علمی آن به شدت تنزل می‌کند.

 

چنین بازنمایی نادرستی سبب می‌شود افکار عمومی و حتی برخی مدیران تصور کنند صرف حضور در طبیعت برابر با داده‌های معتبر علمی است؛ خطایی خطرناک برای حفاظت. مشکل دوم، اختلال در رفتار طبیعی حیات وحش است.

 

بسیاری از این افراد برای ثبت تصاویر نزدیک، به زیست‌گاه‌ها وارد شده و بدون رعایت اصول ایمنی آرامش حیات وحش را برهم می‌زنند یا حتی خود دچار آسیب می‌شوند.

 

چنین مداخلاتی نه‌تنها پایش محسوب نمی‌شود، بلکه مستقیما زیان‌بار است. مشکل سوم، جابه‌جایی انگیزه‌هاست. در پایش علمی، هدف حفاظت است؛ اما در فضای اینفلوئنسری، لایک و شهرت در اولویت قرار می‌گیرد. در نتیجه، واقعیت‌های تلخ مانند کاهش جمعیت یا تخریب زیست‌گاه‌ها کمتر بازتاب می‌یابد و جای خود را به روایت‌های هیجان‌انگیز و گزینشی می‌دهد. این روایت‌سازی با نیاز اصلی حفاظت یعنی شفافیت و مواجهه با بحران‌ها در تضاد است.

 

چالش زمانی پررنگ‌تر می‌شود که حتی مدیران و برخی کارشناسان سازمان‌های متولی حفاظت نیز به الگوهای اینفلوئنسرها گرایش پیدا کنند؛ یعنی به‌جای مدیریت علمی، بیشتر بر نمایش فعالیت‌ها و تولید گزارش‌های تبلیغاتی کلیشه‌ای تأکید کنند. این امر ناشی از ساختار ارزیابی عملکرد در سازمان‌هاست که به‌جای داده‌های واقعی، به آمارهای خوشایند و بازتاب رسانه‌ای اهمیت می‌دهد.

 

در چنین فضایی، حتی احتمال آمارسازی برای نمایش کارآمدی وجود دارد؛ رفتاری شبیه به اینفلوئنسرها که واقعیت را گزینشی روایت می‌کنند. البته نمی‌توان منکر شد که حضور عکاس‌ها و اینفلوئنسرها همیشه هم بی‌اثر نیست. گاه همین رفت‌وآمدها می‌تواند ناامنی برای شکارچیان غیرمجاز ایجاد کند و از شدت شکار بکاهد.

 

هم‌چنین، روایت‌های رسانه‌ای ممکن است در جوامع محلی همدلی با حیات وحش برانگیزد. اما این دستاوردها را نمی‌توان معادل «حفاظت واقعی» دانست؛ چرا که تهدیدهای جدی مانند تخریب زیست‌گاه‌ها، چرای بی‌رویه دام، ورود گونه‌های مهاجم یا شیوع بیماری‌ها همچنان نادیده گرفته می‌شوند.

 

به‌طورِ کلی، شباهت میان اینفلوئنسرها و روابط عمومی سازمان‌های حفاطت محور در این است که هر دو گاهی تصویری گزینشی از طبیعت ارائه می‌دهند؛ اولی برای محبوبیت شخصی، دومی برای نمایش موفقیت سازمانی. تفاوت در این است که سازمان به‌عنوان نهاد رسمی امکان اصلاح رویکرد دارد، اما اینفلوئنسرها معمولا پاسخ‌گویی مشخصی ندارند.

 

برای برون‌رفت از این وضعیت، باید مرز میان پایش علمی و نمایش رسانه‌ای روشن شود. سازمان‌های متولی حفاظت لازم است دستورالعمل‌های شفاف تدوین کند و تنها داده‌هایی را معتبر بداند که بر اساس استانداردهای علمی گردآوری شده‌اند. همچنین باید برای افکار عمومی توضیح دهد که پایش واقعی چه تفاوتی با فعالیت‌های اینفلوئنسرمحور دارد و دستاوردهایش چگونه اثرگذار بوده است.

 

از سوی دیگر، همکاری با رسانه‌ها و حتی اینفلوئنسرها می‌تواند در قالب پروژه‌های مشترک و کنترل‌شده سودمند باشد؛ جایی‌که چارچوب‌های اخلاقی و علمی رعایت شود و مورد قضاوت عادلانه قرارگیرند و هدف اصلی همچنان حفاظت باقی بماند.

 

پایش حیات وحش ابزاری کلیدی برای حفاظت از تنوع زیستی است، اما وقتی به ابزاری برای نمایش بدل شود، کارکرد اصلی خود را از دست می‌دهد. این روند می‌تواند واقعیت را تحریف کند، اعتماد عمومی را سست کند و مسیر تصمیم‌گیری‌های مدیریتی را از داده‌های واقعی دور سازد.

 

آن‌چه امروز بیش از هر چیز نیاز است، بازگشت به اصول علمی، شفافیت و صداقت در روایت واقعیت زیست‌گاه‌هاست؛ حتی اگر تلخ باشند. تنها در این صورت است که پایش حیات وحش می‌تواند نقش واقعی خود را در حفاظت ایفا کند، نه آن‌که به ابزاری برای محبوبیت یا تبلیغات بدل شود.

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.