ورزشکاران، دلاوران، و بغضی به نام وطن

درباره‌ی پناهندگی و خروج از دیوارهای حسرت؛

1 652

متین بالسینی پدیده شنا ایران هم راه پناهندگی را در پیش گرفت و از ایران رفت. این خبر آخرین مورد در یک ماه اخیر در خصوص مهاجرت پناهندگان است. پیش از این در سه هفته اخیر هم مهاجرت ورزشکاران زن در رشته وزنه برداری خبرساز شد. ورزشکارانی که همگی دارای مدال‌های چشمگیر در رشته‌ی ورزشی خود بودند. شاید پر سر و صداترین ورزشکارانی که عطای بودن در وطن را به لقای خود بخشیدند کیمیا علیزاده بود اما در رشته‌های دیگری چون تکواندو و دیگر رشته‌های انفرادی شاهد مهاجرت و به اصطلاح پناهندگی ورزشکاران به دیگر کشورها بوده ایم. اسامی چون کیمیا علیزاده، یکتا جمالی، امیر محمد شهنوازی، پریسا جهانفکریان، شقایق باقری، سعید ملایی، الشن مرادی، میترا حجازی پور، علیرضا فیروزجا، شقایق باپیری، امید احمدی صفا، راحله آسمانی، و… پسران و دختران این سرزمین بودند که روزگاری برای این وطن و به عشق ایران تلاش کردند اما مسایل درون باشگاهی و یا فدراسیون و بهتر بگوییم شرایط زندگی در ایران آنان را ناگزیر به ترک و مهاجرت یا پناهندگی کرد.

برخی از متولیان امر و صاحب منصبان همسو با حاکمیت این اقدام ورزشکاران را خلاف اخلاق دانسته و حتی عنوان می‌کند این جوانان به خدماتی که به آنان داده شده پشت پا زده‌اند. محمد پولادگر معاون وزیر ورزش می‌گوید: وطن هتل نیست که وقتی خدمات خوب نمی‌دهد از آن برویم. بااین حال برخی از شهروندان و ورزشکاران از جمله سمیرا زرگری سرمربی اسکی آلپاین، به این جمله‌ی او واکنش نشان داده و اعلام کرده است که خدمات هتل فقط برای کارکنانش است نه مسافران و ساکنان آن.

در حالیکه چنین بحث و نظرهایی در جامعه‌ی ورزشی ایران داغ است اما جو موجود کم شباهت به روزگار ورزش کشور شوروی سابق نیست. کشوری که از سرآمدان افتخارات ورزشی در زمان خود بود. ورزشهای پرطرفدار در شوروی سابق و روسیه امروزی فوتبال، کشتی فرنگی و آزاد، هاکی روسی، هندبال و بسکتبال و… است. نگاهی به کارنامه‌ی تیم ملی فوتبال شوروی نشان‌دهنده‌ی کسب یک عنوان قهرمانی در جام ملت‌های اروپا در سال ۱۹۶۰ و مقام چهارمی جام جهانی فوتبال ۱۹۶۶ است. پس از این دوران طلایی روسیه‌ی امروزی هیچگاه در این رشته‌ی ورزشی صاحب عنوان و مقام نشد تا سال ۲۰۱۸ که خود میزبان جام جهانی شد و بعد از سال ۱۹۹۶ برای اولین بار بعد از فروپاشی شوروی به مرحله یک چهارم نهایی رسید.

در رشته‌هایی چون ورزش باندی هم تیم ملی اتحاد جماهیر شوروی از ابتدای سال ۱۹۷۹تا ۱۹۵۷ برنده تمامی مسابقات جهانی باندی شد. اما روسیه علیرغم یدک کشیدن عنوان بهترین‌ها در این رشته اما حضوری کمرنگ در این رشته داشته است.

 اتحاد جماهیر شوروی  در بازی های المپیک  ۱۹۵۲ نیز بازیهای درخشانی از خود به نمایش گذاشت. روسیه‌ی امروزی همچنان در ورزش‌های قهرمانی و انفرادی از جمله کشتی و هاکی و … جزو تیم‌های صاحب عنوان است. با این حال در حال حاضر روسیه در سالهای اخیر بیشترین مدال های نقض دوپینگ را به خود اختصاص داده است (۵۱ نشان) ، به دلیل رسوایی دوپینگ ، روسیه تا حدودی از بازیهای المپیک ۲۰۱۶ ریو و المپیک زمستانی ۲۰۱۸ محروم شد. روسیه‌ی امروزی اگر چه همانند اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی سابق دور دروازه‌های سرزمین خود دیوار نکشید اما بازیکنان شوروی سابق چه انگیزه و امیدی برای مدعی شدن در بسیاری از رشته‌های ورزشی داشتند؟ تاریخ به ما نمی‌گوید که این ورزشکاران به کشورهای دیگر پناهنده شده‌اند اما چه عاملی سبب می‌شد تا این قشر از جامعه‌ی شوروی در آن روزگار تا این حد به مقام‌های قهرمانی دست می‌یافتند؟ آیا خروج از دیوارهای جمهوری سوسیالیستی عامل آن بود؟

آنگونه که منابع تاریخی می‌گوید، هر تبعه شوروی برای رفتن به خارج از کشور باید سابقه بی عیب و نقصی می‌داشت. باید تعداد زیادی مجوز و توصیه‌نامه جمع آوری می‌شد و همه نامزدهای سفر را کا‌.گ.‌ب بررسی کامل می‌کرد. بر اساس این اسناد، گذرنامه‌های خارجی بسیار پرطرفدار به ملوانان، ورزشکاران، هنرمندان و سایر کسانی که با تورها به کشورهای سوسیالیستی سفر می‌کردند، داده می‌شد. بنابراین برای اکثریت قریب به اتفاق شهروندان شوروی، خارج از کشور دور از دسترس بود. از سوی دیگر همه روزنامه‌ها، مجلات، تلویزیون و ایستگاه‌های رادیویی با بودجه دولتی و تحت کنترل حزب کمونیست و سرویس مخفی بودند. مقابله با ایدئولوژی غربی و توضیح دادن این نکته که فقط حزب کمونیست اتحاد جماهیر شوروی می‌تواند مردم را به راه راست راهنمایی کند تنها هدف بنگاههای اقتصادی بود. در حالیکه کمبود مواد غذایی و صف‌های طولانی از جمله واقعیت روزگار جامعه‌ی شوروری در آنزمان بود.

اکنون نیز جامعه‌ی امروز ایران دست کمی از وضعیت اقتصادی آن زمان شوروی ندارد. با این وضعیت ورزشکاران ایرانی در سال‌های پس از پیروزی انقلاب اسلامی همواره تلاش و کوشش کرده‌اند تا بتوانند ایران را در بسیاری از رشته‌های ورزشی چون فوتبال، کشتی، والیبال، شنا، رشته‌های رزمی، شطرنج و … به مقام‌های اول قهرمانی برسانند. با این وجود و شرایطی که خروج از کشور مانند روزگار ایام شوروی سخت نیست اما وضعیت تحریم‌های پی در پی بین المللی و بسته شدن دنیای آزاد و اقتصاد بین الملل به روی ایران، وضعیت زندگی و معیشت را برای هر ایرانی سخت‌تر از قبل کرده ات. این در حالی است که بسیاری از مسئولان امر با استفاده از رانت و بسیاری از امتیازات توانسته‌اند خانواده و فرزندان خود را از امتیازاتی چون اقامت در خارج از کشور و رفاه قابل توجه برخوردار کنند. با این حال روزگار ورزشکاران ایرانی تنها مانند سایر مردم ایران به سختی کار و معیشت گره نخورده است. بسیاری از ورزشکاران مرد و خصوصا زنان تحت فشارهای ناشی از تغییر سیاست‌ها و دیدگاه حاکمیتی و وجود افراد سیاسی در ورزش کشور هستند. افرادی که با اقدامات نسنجیده و غیرتخصصی خود موجبات دلزدگی بسیاری از ورزشکاران را فراهم کرده‌اند.

ورزشکارانی که سالها با پرچم ارزشمند ایران به روی سکوها رفته‌اند اما اکنون هر چیزی که یادآور وطن باشد، برای آنان تداعی کننده غرور و امنیت نیست. بسیاری از آنان چون علیرضا فیروزجا استادبزرگ شطرنج کشورمان زیر پرچم کشوری چون فرانسه ورزش می‌کنند تا به زعم خود دغدغه‌شان تنها ورزش باشد و بس، هر چند که در هنگام نواخته شدن سرود ملی کشور دوم و پناه دهنده، چون فیروزجا بغضی سنگین در گلویشان داشته باشند و از وطنی که نتوانستند و نگذاشتند در آن آزادانه و با اشتیاق ورزش کنند با حسرت بنگرند؛ حسرتی ناتمام چون وطن.

1 نظر
  1. د می گوید

    عالی

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.