آیا شرایط کنونی بازار سهام، طبیعی است؟ آیا نماگرهای این بازار روند رشد را دوباره به نمایش خواهند گذاشت یا به تداوم ریزش و اصلاح متعهد خواهند ماند؟ طی هفتهها و ماههای آتی سال جاری، این بازار کدام مسیر را در پیش خواهد گرفت؟
در دنیای فانتزیای که برخی سیاستمداران و مدیران کنونی دولتی به تصویر کشیدهاند و زندگی جزیرهای فارغ از واقعیات جهان را خیالپردازی میکنند، پیشبینی رفتار بازار مدرنی چون بورس اگر بیهوده نباشد کار بسیار خطرناکی به نظر میرسد.
در واقع، بازار بورس یک کشور بازتاب دهنده نسبتا واقعی شرایط اقتصادی و سیاسی آن کشور است. به عبارتی، آیینه تمامنمای اوضاع اقتصادی کشور به شمار میرود.
از طرف دیگر، وضعیت عواملی چون «تورم»، «رشد نقدینگی» و «نرخ بهره بانکی» و «گزارشات شرکتها و صنایع» و انتشار درست و صادقانه آنها از عوامل کلان و تاثیرگذار بر کارآیی رفتار بازار سهام است؛ از این طریق، بورس میتواند، چراغ راه آینده خود را روشن نگه دارد؛
اما درباره بازار سهام ایران، علاوه بر عوامل بالا، عاملی به مراتب پراهمیتتر را ناگزیر باید در نظر داشت و اتفاقا در راس آنها نگه داشت؛
افسار بورس در دستان دلار است
بازار سهام کشور، از تاریخ ۱۹ مردادماه ۱۳۹۹ روند ریزش خود را آغاز و تا اوایل آبان ۱۴۰۱ در همان مسیر یکه تازی کرد و خسارتهای متعدد مالی و روانی چه در سطح خرد و چه کلان به جامعه تحمیل نمود؛ اعتمادها بر باد رفت، سرمایههای مادی که با خون و دل پسانداز شده بود به آتش کشیده شد و سرخوردگی در این بازار بیداد نمود.
فارغ از عوامل تورم افسارگسیخته، رشد نقدینگی غولآسا و دادههای نه چندان واقعی، این اژدهای دلار است که افسار بازار سهام کشور را با قدرت و محکم در دستان خود فشرده است!
مصداق عینی این ادعا، آخرین روند رشد دلار و بورس است؛ قیمت دلار بازار آزاد از اواخر مهرماه ۱۴۰۱ روند صعودی شدیدی را آغاز کرد؛ در این دوره زمانی دلار ۳۲ هزار تومانی تا اوایل اسفند ۱۴۰۱ به بیش از ۵۰ هزار تومان معادل افزایش ۵۶ درصدی دست یافت.
نکته مهم اینجاست که اندکی بعد از شروع روند صعودی قیمت دلار آزاد، بورس هم رشد خود را آغاز کرد و همبستگی محکم خود را نشان داد.
از اوایل آبان ۱۴۰۱ نماگرهای بورس کشور، بعد از بیش از دو سال نزول و رکود و فرسایش، نوید بازگشت بورس از محدوده یک میلیون و دویست و چهل هزار واحدی (۱.۲۴۱.۰۰۰) و شکست و اتمام روند نزولی بازار را دادند.
در ادامه، شاخص کل بورس تا اوایل اسفند ۱۴۰۱ به محدوده یک میلیون و هشتصد و سی هزار واحد (۱.۸۳۰.۰۰۰) دست یافت، معادل رشد ۴۷ % در طول چهار ماه؛ بعد از یک هفته روند خنثی و درجازدن بازار، دوباره از نیمه اول اسفند روند صعودی خود را با قدرت در پیش گرفت و با شکست مقاومت سخت دومیلیون و یکصد هزار واحدی(۲.۱۰۰.۰۰۰) سال ۹۹ خود تا ۱۷ اردیبهشت ۱۴۰۲ به قله دو میلیون و پانصد و چهل هزار واحد (۲.۵۴۰.۰۰۰) دست یافت. در این مرحله نیز بازار رشد حدود ۴۰% را به ارمغان آورد، آن هم در مدت حدود دو ماه.
در نتیجه، بازار سهام بطور کلی، افزایشی بیش از ۱۰۵% معادل دو برابر در طول شش ماه به سرمایه گذاران خود ارزانی داشت.
اکنون بازار سهام از اواسط اردیبهشت سال جاری وارد فاز اصلاحی خود شده است؛ به عبارتی، از قله خود به ناحیه دو میلیون و یکصد و چهل و پنج هزاری(۲.۱۴۵.۰۰۰) در هفته سوم خرداد ماه عقب نشینی کرده وکاهشی معادل ۱۵% درصد رقم زده است. میزان اصلاح کنونی بازار با توجه به افزایش قابل توجه در شش ماه گذشته، از زاویه دید حرفهایهای بازار روندی طبیعی به نظر میرسد و آن را بخشی از طبیعت بازار بورس میپندارند.
از طرفی، بیش از شصت درصد بازار بورس کشور را سهام شرکت های کامودیتی محور(کالا محور) تشکیل میدهد، شرکتهایی که صادرات محور هستند و درآمد و هزینه ارزی دارند؛ افزایش قیمت دلار، موجب بالارفتن سود این شرکت ها میشود به این معنی که شرکتها محصولات خود را با قیمت بالاتری نسبت به قبل عرضه میکنند و از آنجا که سرعت و تاثیر رشد قیمت دلار در رشد درآمد این دسته شرکتهای بورسی از رشد هزینههای شان بیشتر است، این تغییر به سرعت بر رفتار بازار سهام تاثیر مثبت میگذارد.
با توجه به تاثیر افزایش قیمت دلار بر سودآوری شرکتهای دلارمحور، بخشی از نقدینگی سرگردان موجود در سطح جامعه نیز برای کسب بازدهی در قالب ” ورود پول حقیقیها” به عنوان عاملی بسیار مهم و مثبت راهی بورس میشود که خود میتواند اثر مقاومتی در مقابل رشد افسارگسیخته کنونی تورم و کارآیی بیشتر بازار داشته باشد.
بورس با برجام، بدون برجام
در طول روند صعودی چند ماه گذشته بورس، متولیان و مدیران دولتی رشد بورس را حاصل تلاش و خلاقیت خود میپندارند، اما از آن طرف، ضمن عدم اعلام قیمت دلار و تغییر زیرپوستی پایه پولی محاسبه تورم، و عدم کسب تجربه از سالهای عبرت آموز ۹۸ و ۹۹ بورس، افزایش قیمت دلار آزاد را زیر سرِ کانالهای تلگرامی اعلام میکنند و تورم احساس شده در سفره جامعه را گویا احساس نمیکنند! و زیر بار پذیرش عامل اصلی این افزایش قیمتها و بحران اقتصادی نمیروند!
بعد از تعلیق گفتگوهای برجامی ایران و غرب خصوصا بعد از روی کار آمدن دولت رئیسی، تبعیت رفتار بورس از دلار چندین بار بصورت محدود تکرار شده بود، اما خبردرمانی هفته دوم خرداد ماه سال جاری، مبنی بر احتمال توافق مجدد و احیای برجام تاثیر سریع خود را ابتدا بر سر قیمت دلار آزاد آوار کرد؛ برخی افراد و رسانههای حامی دولت با سر و صدای بسیار خبر از شروع و ادامه دار بودن ریزش اسکناس آمریکایی و طبعا کاهش سایر قیمتها دادند بدون اذعان بر ادعاهای سابق خود مبنی بر، عدم وابستگی اقتصاد کشور به برجام و فارغ از اینکه زمانی در پی آتش زدن آن بودند! در نتیجه دلار از قیمت ۵۲ هزار تومانی طی چند روز به کف ۴۷ هزار تومانی در هفته سوم خردادماه ریزش کرد؛ ریزیشی روانی و به نظر کوتاه مدت.
با تکذیب طرف غربی و سپس سخنگوی وزارت خارجه کشور در خصوص اینکه، توافقی بر سر برجام صورت نگرفته است، دلار از شکست ناحیه ۴۷ هزار تومانی در حال حاضر باز ماند.
اکنون اثر انکارناپذیر دلار ناشی از فرصت سوزی در احیای برجام بر تمام ارکان اقتصادی کشور خصوصا بازار سهام بر کسی پوشیده نیست؛ در این شرایط، سوال اصلی جامعه مخاطب بازار سهام میتواند با این مضمون باشد: اگر توافق مجددی صورت گیرد بازار بورس چه روندی را در پیش خواهد گرفت و اگر برجام کاملا خاکستر شود، چه در انتظار بورس خواهد بود؟
در صورت احیای برجام یا توافق مجدد یا حتی موقت، طبیعتا باید انتظار کاهش و ادامه اصلاح ریزشی دلار بازار آزاد را داشت که با توجه به همبستگی شدید چند سال اخیر بورس و دلار، بازار سهام خصوصا سهامهای دلارمحور برای مدتی کوتاه روند نزولی خواهد داشت، اما با درنظر گرفتن، چشم انداز مثبت افزایش تعاملات شرکتهای صادراتمحور بورسی در صورت توافق، به مرور باید انتظار افزایش تولید، فروش و سودآوری بخش قابل توجه شرکتهای بازار سهام و رشد آن را داشت. در این شرایط، سود سرمایهگذاران نیز “واقعی” خواهد بود.
اما در صورت عدم حصول توافق، با توجه به واقعیات نقش دلار در اقتصاد کشور، میتوان انتظار ادامه رشد قیمت بازار آزاد دلار، تورم و رشد نقدینگی و در این شرایط نیز،انتظار ادامه روند رشد بازار سهام را داشت! با این تفاوت که، موازی با افزایش انتظارات تورمی و خود تورم، سود سرمایهگذاران این بازار” غیرواقعی” و همواره عقبتراز تورم خواهد بود.
علاوه بر ارزیابی بنیادی بالا، کارشناسان تکنیکالی بازار سهام نیز اذعان میکنند که تا زمانی که شاخص کل بورس سقف تاریخی دو میلیون و یکصد هزار واحدی(۲.۱۰۰.۰۰۰) خود را به سمت پایین نشکسته باشد، ادامه روند صعودی دوساله بازار سهام مورد تائید است.