بابک سلطانی – میدان
به خاطر دارید چطور وحشت کرونا به جانمان افتاده بود؟ یادتان هست که هر روز خبر چند صد مبتلای جدید در رسانههای رسمی و اخبار ابتلای صدها نفر از شهرهای مختلف، همهگیر شده بود؟ آن نگرانی که هنگام نگریستن به چهره عزیزانتان داشتید را به خاطر دارید؟ حالا مدتهاست که از روزهایی که مراجع رسمی اعلام میکردند روزانه چند صد نفر به مبتلایان کووید۱۹ اضافه شده است، گذشتهایم. در روزهای اخیر تعداد مبتلایان جدید به کرونا در ایران بر اساس آمار رسمی بیش از ۳۰۰۰نفر است. آماری که سخنگوی وزارت بهداشت هنگام ارائه آن تاکید میکند«تعداد مبتلایان قطعی به کووید۱۹». این «مبتلایان قطعی» بر اساس آزمایش ابتلا به کووید۱۹ شناسایی میشوند و این یعنی تعداد مبتلایان واقعی باید بسیار بیش از این باشد.
اگر در اوجگیری اولیه بیماری، تحت تاثیر فضای جهان، موجی از نگرانی و ترس در ایران هم به راه افتاد، حالا که سیاستمداران جملگی از ورود به دوره پساکرونا میگویند، دولت ایران هم اراده کرده تا همه چیز را به «وضع عادی» بازگرداند.
رئیس دولت با لبخند آشنایش در سخنرانیها هم از لزوم فعال شدن دوباره اقتصاد میگوید و هم هشدار میدهد که اگر «مردم» وضعیت را جدی نگیرند، اوضاع باز بد خواهد شد. این رویکردی فریبکارانه است که در چهارگوشه جهان سیاستمدارانی در پیش گرفتهاند. رویکردی که از طرفی برای شانه خالی کردن از وظایف اساسی دستگاه اداره کشور در پیش گرفته شده و از طرف دیگر مسئولیت همه بدبختیها را به گردن مردمی میاندازد که هیچ حق دخالتی در تصمیمسازیهای کلان و اجرای آنها در کشور ندارند.
اینجا اسپانیا یا کرهجنوبی هم نیست که با قرنطینه و تست و پیگیری ارتباطات بیماران، از کرونا جلو زده باشیم. در این کشورها آمار مرگومیرها تقریبا به صفر رسیده است و تازه در این شرایط است که به فکر بازگشایی افتادهاند. تا اینجای ماجرا را همه میدانیم. دیگر کمتر کسی است که ذرهای در ناتوانی آنها که مسئولیت دارند در برابر بحرانهای بزرگ دستبهکار شوند، تردید داشته باشد. جنگلهای زاگرس در آتش میسوزند و داوطلبان محلی برای اطفای حریق دستبهکار میشوند و تا چند روز خبری از هلیکوپترهای آبپاش نیست. سیل به خانه مردم بیپناه جاری میشود و تا چند روز خبری از امداد نیست و از البته از مردم تقاضای کمک میکنند. بیمارستانها با کمبود وسایل حفاظتی و پزشکی مواجه هستند، کروری از کمپینهای جمعآوری کمکهای مردمی برای کمک به آنها شکل میگیرد. نیروی کادر درمان در فرآیند خصوصیسازی نظام درمانی، کمتعداد و کمتوان شدهاند، از پرستاران درخواست کمک میشود که در راه نجات میهن جانبازی کنند و آنها را که به دلیل نبود امکانات حفاظتی میمیرند شهید نام نهاده و بازماندگان را پس از فروکش کردن اخبار، اخراج میکنند.
در چنین وضعیتی که زمین داغ و لرزان شده و از آسمان سنگ میبارد و ما به حال خودمان رها شدهایم، سرتیتر اخبار گهگاه از فسادهای چند هزار میلیاردی – که دیگر این روزها جای آنکه به تومان باشند به دلار هستند – خبر میدهند. حرف اضافهای نیست. این تنها یک یادآوری است. کرونا بازگشته است و اینبار نه در حساسیت عمومی و حتی نمایشهایی از نگرانی مسئولین بلکه در فضایی که مدافعان «بازگشایی اقتصادی» توانستهاند به مدد انبوهی از امکانات رسانهایشان، به خلق بقبولانند که «کرونا هم چیزی مثل سرماخوردگی است.»
این نمودار تعداد مبتلایان روزانه به کرونا در ایران است. البته که این اعداد واقعی نیستند بلکه به قول وزارت بهداشت «تعداد مبتلایان قطعی» به کووید۱۹ در ایران است. آماری گنگ که حتی به تفکیک شهرها و استانها اعلام نمیشود و فعالانه تلاش شده است تا جلوی انتشار شفاف آن گرفته شود. با این حال به این نمودار نگاه کنید. روزهای نخست سال را به خاطر دارید؟ وحشتی که به جان همهمان افتاده بود را به یاد بیاورید. آنکه در قاب دوربین و ستونهای روزنامهها میگوید اوضاع عادی است، بهوضوح دارد فریبمان میدهد. اوضاع عادی نیست. بیماری کشنده بازگشته است. به چهره عزیزانتان خوب نگاه کنید. مرگ داس تیزش را دوباره بلند کرده است و آنها که ماموریتشان مهندسی افکار عمومی و کاهش حساسیت عمومی از این وحشت است، به تیز کردن داس مرگ مشغولاند.
* ویرایش شده در تاریخ ۱۶خرداد۹۹: تعداد مرگومیر جدید در اسپانیا و کرهجنوبی به صفر نزدیک شده است که به اشتباه تعداد مبتلایان جدید ذکر شده بود.