به‌ بهانه‌ی 16 مهر، روز ملی کودک؛

تأثیر رکود اقتصادی بر کودکان

0 ۲۸۵

ما متعلق به نسلی هستیم که لاکچری‌ترین اسباب بازی‌مان عروسکی بود که وقتی می‌خوابید، پلک‌هایش بسته می‌شد.

 

فرزند شهردار و رفتگر شهر در یک مدرسه درس می‌خواندند، از مدارس هوشمند و لبوبو و بازی‌های آنلاین خبری نبود.

 

فاصله‌ طبقاتی هم آن‌چنان محسوس نبود. یک پدر کارگر کم‌سواد با حداقل حقوق هم بعداز چند سال کار و پس انداز می‌توانست خانه کوچکی بخرد، فرزندانش اگر دل به درس می‌دادند می‌توانستند در دانشگاه‌های معتبر دولتی تحصیل کنند و صاحب شغل و منزلت اجتماعی و خانواده بشوند.

 

کودکی ما هیچ چیزش شبیه کودکی بچه‌های امروز نیست. شاید آن‌چه بیش از هر چیز بر کیفیت زندگی افراد جامعه تاثیر می‌گذارد، شرایط اقتصادی است. رکود اقتصادی فقط یک مسئله عددی در گزارش‌های مالی نیست؛ وقتی درآمد خانواده‌ها، سرمایه‌گذاری در خدمات عمومی ‌و ثبات اجتماعی کاهش می‌یابد، کودکان یکی از آسیب‌پذیرترین گروه‌ها هستند. در این مقاله شواهد پژوهشی را جمع‌بندی و تشریح می‌کنم که نشان می‌دهد رکود چگونه بر سطح آموزش، سلامت روان و جسم، فرصت‌های رشد فردی و افق‌های شغلی کودکان تأثیر می‌گذارد و چه اقداماتی می‌تواند خطرات را کاهش دهد.

 

رکود معمولا با افزایش نرخ بیکاری، افت درآمد خانوار و فشار بر برنامه‌های اجتماعی همراه است؛ این پدیده‌ها مستقیما احتمالِ سقوط خانواده‌ها به فقر یا آسیب‌پذیری اقتصادی را افزایش می‌دهند. گزارش‌های بین‌المللی نشان می‌دهد پس از طی بحران‌های مالی اخیر تعداد کودکانِ در معرض فقر به‌طور معنی‌داری افزایش یافت و پیامدهای آن سال‌ها همچنان ادامه دارد.

 

  1. آموزش- افت نتایج تحصیلی و ناعدالتی آموزشی

دلایل مستقیم: خانواده‌های دارای تنگناهای اقتصادی ممکن است هزینه‌های مرتبط با مدرسه (وسایل، رفت‌وآمد، کلاس‌های تقویتی) را نتوانند تأمین کنند؛ همچنین کودکانِ نوجوان ممکن است به دنبال کارِ پاره‌وقت یا تمام‌وقت برای کمک به خانواده ترک مدرسه کنند. رقابت عجیب مدارس غیرانتفاعی در رالی استفاده از عبارت‌های جذاب مانند «مدارس دو زبانه»، «مدارس کاملا هوشمند»، «استعدادیابی با هوش مصنوعی»، به‌کارگیری از معلم‌های مخصوص مدارس تیزهوشان و کنکور با هزینه‌های گزاف و بررسی شرایط اقتصادی نفرات اول کنکور در سال‌های اخیر، مصداق بارز این فضای غیرعادلانه آموزشی است.

 

 قبولی یک دانش‌آموز روستایی کم‌برخوردار در یک دانشگاه معتبر در رشته‌های پول‌ساز که در دهه شصت شاهد آن بودیم، خاطره شیرینی است که می‌رود تا به فراموشی سپرده شود.

 

دلایل غیرمستقیم: فشار اقتصادی خانواده، عدم امنیت مسکن یا نقل و انتقالات مکرر، شرایط روحی نامناسب والدین می‌تواند تمرکز و استمرار تحصیلی را تضعیف کند. پژوهش‌ها نشان داده‌اند که کودکان در دوره‌های رکود، به‌طور متوسط، در برخی شاخص‌های عملکرد تحصیلی افت می‌کنند و شکاف بین کودکان ثروتمند و فقیر گسترش می‌یابد.

 

  1. سلامت روان – افزایش اضطراب، افسردگی و رفتارهای مشکل‌ساز

مطالعات و تحلیل‌های تجربی نشان می‌دهد که وضعیت سلامت روان کودکان در دوران رکود بدتر می‌شود؛ دلیل عمده، استرس والدین (از جمله بیکاری یا نگرانی مالی)، کاهش دسترسی به خدمات تفریحی، حمایتی، و تغییرات در ساختارهای حمایتی است. افزایش مشکلات رفتاری و نشانه‌های اضطراب و افسردگی در کودکان در دوره‌های رکود گزارش شده است.

 

  1. سلامت جسمانی- تغذیه، وزن و مرگ‌ومیر

رکود می‌تواند دسترسی به غذای کافی و باکیفیت، مراقبت‌های مراقبتی و بهداشتی را کاهش دهد. عدم دسترسی والدین بیکار به بیمه‌های درمانی، عدم امکان تامین هزینه‌های درمان‌های اولیه و پیشگیرانه مانند معاینات چشم و دندان، عدم توان مالی خانواده در پرداخت هزینه آزمایش‌های تشخیصی و… شرایطی است که بسیار از طبقات متوسط جامعه که  هر روز به طبقات پایین‌تر مالی تنزل می‌کنند، با آن مواجهند.

 

مطالعات نشان داده‌اند که افزایش بیکاری با افزایش خطر اضافه‌وزن در کودکان و نیز پیامدهای منفی بر سلامت جسمی‌مرتبط بوده است. در سطح جهانی، رکودها می‌توانند نرخ مرگ‌ومیر کودکان را در کشورهای با درآمد پایین و متوسط افزایش دهند.

 

  1. فرصت‌های رشد فردی- فعالیت‌های فوق‌برنامه و شبکه‌سازی

فعالیت‌های غیررسمی‌ مثل ورزش، هنر، دوره‌های تابستانی، و فرصت‌های اکتشاف شغلی/کارآموزی اغلب اولین قربانیان بودجه‌بری می‌شوند. وقتی خانواده‌ها و مؤسسات محلی این هزینه‌ها را حذف می‌کنند، کاهش فرصت‌هایی که توانمندسازی، مهارت‌های نرم و شبکه‌سازی را فراهم می‌کنند، رخ می‌دهد و این کمبود، رشد توانمندی‌های فردی و اجتماعیِ کودکان را محدود می‌سازد. این اثرات به‌ویژه بر کودکانِ خانواده‌های کم‌درآمد شدیدتر است.

 

  1. آینده شغلی – اثرات ورود به بازار کار در دوره رکود

یکی از چشمگیرترین نتایج علمی‌این است که فارغ‌التحصیل شدن یا ورود به بازار کار در زمان رکود، می‌تواند درآمد شروعِ شغلی را کاهش و ریسک شروع کسب و کارهای شخصی را افزایش دهد و برای برخی گروه‌ها این خسارت ممکن است برای دهه‌ها ادامه یابد. برای کودکانی که در دوران رشدِ خود با محدودیت‌های آموزشی و سلامت مواجه شده‌اند، آسیب اولیه می‌تواند چرخه‌ی معیوبی بسازد که آینده‌ی شغلی را تضعیف کند.

 

نقش دولت و نظام آموزشی در کاهش آثار رکود اقتصادی بر کودکان

رکود اقتصادی هرچند پدیده‌ای اقتصادی به‌ظاهر «بزرگسال‌محور» است، اما آثار عمیق آن بیش از همه بر دوش کودکان و نوجوانان می‌افتد. دولت‌ها، نظام‌های آموزشی و نهادهای محلی می‌توانند با سیاست‌های هدفمند، از تشدید فقر، افت تحصیلی و بحران روانی در نسل آینده جلوگیری کنند. تجربه‌ کشورهای مختلف پس از بحران مالی ۲۰۰۸ و نیز دوران رکود ناشی از همه‌گیری کرونا نشان می‌دهد که نحوه واکنش دولت و مدرسه تعیین می‌کند آیا یک بحران اقتصادی به «نسل از‌دست‌رفته» منجر می‌شود یا به فرصتی برای بازطراحی نظام حمایتی.

 

۱. نقش دولت – سیاست‌های کلان حمایتی

 

  • حمایت مالی مستقیم از خانواده‌ها

کمک‌های نقدی هدفمند به خانواده‌های دارای فرزند: پژوهش‌ها نشان داده‌اند برنامه‌های یا کمک‌هزینه فرزند، در زمان رکود باعث کاهش چشمگیر فقر کودکان شده‌اند.

 

یارانه‌های تغذیه و سلامت: در بسیاری کشورها، تغذیه رایگان مدرسه‌ای و پوشش بیمه سلامت کودکان جلوی سوءتغذیه و ترک درمان را گرفته است.

 

افزایش دسترسی به خدمات عمومی‌رایگان (به‌ویژه آموزش و سلامت روان): کاهش هزینه‌های این خدمات در دوران رکود می‌تواند شکاف طبقاتی را عمیق‌تر کند، پس دولت باید برعکس، در این حوزه سرمایه‌گذاری کند نه ریاضت.

 

  • پشتیبانی از نظام آموزشی

حفظ بودجه آموزش و پرورش در دوران ریاضت اقتصادی: تجربه یونان و اسپانیا نشان داد کاهش بودجه آموزش پس از رکود، سال‌ها به افت کیفیت مدارس منجر شد.

 

سرمایه‌گذاری در فناوری آموزشی و آموزش دیجیتال: اگر رکود باعث کاهش امکان آموزش خصوصی یا کمک‌درسی شود، دولت می‌تواند با ارائه محتوای رایگان آنلاین و زیرساخت آموزشی عمومی، دسترسی برابر را تقویت کند.

 

  • سیاست‌های بازار کار والدین

برنامه‌های اشتغال‌زایی والدین با محوریت خانواده: شغل پایدار والدین اثر مستقیمی‌بر سلامت روان و ثبات آموزشی کودک دارد.

 

مرخصی‌های حمایت از والدین و خدمات مراقبت از کودک: این سیاست‌ها به ویژه برای خانواده‌های تک‌والد می‌تواند مانع ترک تحصیل کودکان و بروز مشکلات رفتاری شود.

 

۲. نقش وزارت آموزش و پرورش

آموزش فقط انتقال دانش نیست، بلکه نقش پناهگاه اجتماعی را دارد. در زمان بحران، مدارس تنها نهاد عمومی‌اند که با کودکان به‌صورت روزمره ارتباط دارند.

بنابراین وزارت آموزش و پرورش باید مدارس را به «پایگاه حمایت چندجانبه» تبدیل کند.

راهکارهای کلیدی:

  1. ایجاد واحدهای مشاوره و سلامت روان در مدارس: با تربیت مشاوران و روان‌شناسان مدرسه‌ای که بتوانند نشانه‌های استرس، افسردگی و افت انگیزه را زود تشخیص دهند.
  2. گسترش برنامه تغذیه مدرسه‌ای: تغذیه رایگان یا یارانه‌ای در مدارس مناطق کم‌درآمد، مستقیما سلامت جسم و تمرکز دانش‌آموزان را بهبود می‌دهد.
  3. برنامه‌های آموزشی جبرانی و مهارت‌آموزی: آموزش‌های پسارکودی باید فقط بر نمره تمرکز نکند، بلکه مهارت‌های زندگی، خودکارآمدی و تاب‌آوری را تقویت کند.
  4. کاهش نابرابری دیجیتال: تأمین تبلت یا اینترنت آزاد و رایگان برای دانش‌آموزان کم‌درآمد، جلوگیری از عقب‌ماندگی آموزشی در دوران بحران.
  5. حمایت روانی و اجتماعی

 

برگزاری جلسات گفت‌وگو با دانش‌آموزان درباره احساسات، اضطراب و مسائل خانوادگی.

 

آموزش معلمان برای شناسایی نشانه‌های استرس و افسردگی در دانش‌آموزان.

 

تشکیل گروه‌های همیار دانش‌آموزی برای تقویت همدلی و همبستگی.

 

  1. تجربه‌ی جهانی: وقتی آموزش نجات‌بخش می‌شود

فنلاند و ایسلند در بحران مالی ۲۰۰۸ با وجود رکود، بودجه آموزش و خدمات اجتماعی را افزایش دادند. نتیجه: کمترین افت در شاخص‌های سلامت روان کودکان در اروپا.

 

کره جنوبی پس از بحران ۱۹۹۷، برنامه‌ای ملی برای تغذیه رایگان مدارس راه‌اندازی کرد که امروز یکی از عوامل موفقیت آموزشی این کشور شناخته می‌شود.

 

بریتانیا در دوران کرونا، با اجرای برنامه «Catch-up Learning» و بودجه‌های جبرانی، افت تحصیلی را تا حد زیادی کنترل کرد.

 

دولت‌ها نمی‌توانند مانع وقوع رکود اقتصادی شوند، اما می‌توانند تعیین کنند رکود، «بحران انسانی» شود یا «دوره‌ای دشوار اما قابل‌مدیریت.»

وقتی حمایت از کودکان، آموزش و سلامت روان در مرکز سیاست‌گذاری قرار گیرد، هزینه‌های امروز تبدیل به سرمایه‌ای بلندمدت برای جامعه‌ی آینده می‌شود.

 

مدارس و وزارت آموزش و پرورش نیز نه‌فقط نهادهای آموزشی، بلکه ستون‌های تاب‌آوری اجتماعی‌اند؛ جایی که می‌توان نسل آینده را در برابر نوسانات اقتصاد مقاوم ساخت.

 

*نویسنده، مترجم و فعال حوزه‌ی کودک

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.