آتشسوزی طی ۵ روز اخیر، بخش قابل ملاحظهای از جنگلهای هیرکانی آذربایجان را در امتداد مرزهای ایران و شهرستان آستارای گیلان سوزانده است. کشور همسایه مدعی اقدامات فوری در رایون آستارا خود شده ولی دامنه آتش هر روز گسترده تر میشود. روزگاریست که مقامات دولتی، کشور همسایه را دوست و برادر میدانند اما تا اینجای کار خبری از این برادری نیست و آن همه ملاقات پشت میز و سر پل مرزی و قرارداد، راه به جایی نبرده است. دستگاه دیپلماسی کشور هم که باید در چنین روزهایی ایفاگر نقش اصلی دفع این بحران باشد انگار که چنان که پیش از این، نشان میداده نیست. روزگاری وعده می دادند که اقتدار دیپلماسی دولت و محمدجواد ظریف چنان است که گروه ۱+۵ را سر میز مذاکره کیش و مات کرده و حق مسلم ما را بر کرسی نشانده اما اگر نگاهی به همین موضوع آتش سوزی داشته باشیم جای خالی آن سیاست مقتدرانه ادعایی را بیشتر از گذشته احساس میکنیم. اینجاست که باید بیاندیشیم لبخندهای دیپلماتها کجا و چه برهه ای به درد کشور میخورد؟
جمهوری آذربایجان به رسم اقتدار با ایران رفتار میکند و با اینکه جاده قابل اتکایی برای تردد در خاک خود و پایان بخشی به آتش ندارد کمکی از ایران درخواست نکرده و حتی کمک پیشنهادی را نیز نمیپذیرد. وزش باد گرم جنگلهای خشک در خواب زمستانی را تبدیل به چوب و علف خشک کرده و دود آتش همسایه به چشم حدود ۲ هزار ایرانی ساکن در نوار مرزی میرود. ساکنان روستاهای مرزی هر لحظه منتظرند تا باد گدازهای به سمت ایران بیاورد و دار و ندارشان را بسوزاند. صدها مامور آتش نشانی، مرزبانی، هلال احمر، بسیج و گروههای داوطلب همیار طبیعت در حال آماده باش به سر میبرند تا مبادا محدوده سیاسی سرزمینی ایران نیز آتش بگیرد و هزینه این همه اقدام تنها بر دوش دولت ماست. دلهره بر فضای سنگین این روزهای نوار مرزی شمال گیلان حکمفرماست و مسوولان همچنان به رودخانه مرزی آستاراچای که مانع گسترش حریق شده مینازند و همچنان تلاش جدی از طرف مقابل دیده نمیشود. تنها در روز پنجم حریق هواپیمای آتش نشان ایلیوشین کشور همسایه بر فراز مرز به پرواز درآمده تا آبی بر این شعله ها بپاشد. چنانچه همین هواپیما با هماهنگی و همان روز اول یا دوم به پرواز درمیآمد دیپلماسی مقتدر، رنگ و روی خود را نشان میداد. اما دیپلماتها که بیشتر با دکمه های بسته پیراهن، یقه دیپلمات و کت و شلوارشان معروفند چنان خواب بودهاند که مردم ۲ سوی مرز کارزاری در شبکههای اجتماعی به پا کردند که دولت همسایه را مجبور به پذیرش واقعیت همکاری دوجانبه به جای تک جانبه گرایی برای مهار آتش کردهاند. اینجاست که دیپلماتها از مردم هم عقب ترند و به قدری در خواب بودهاند که ناز و کرشمه هایشان دیگر کم اثر است.