در برنامه تلویزیونی “پاسخ” که روز ۲۱ آبانماه سال جاری از آنتن زنده شبکه باران با حضور فرماندار رشت، جبارکوچکینژاد نماینده مردم رشت در مجلس شورای اسلامی، مجید عزیزی عضو شورای اسلامی شهر رشت و رحیم شوقی، شهردار رشت پخش شد، بحث جدی پیرامون معضل ترافیک شهر رشت مطرح گردید.
این برنامه فرصتی بود تا مسؤولان به چالشهای شهری بپردازند، اما آنچه برجسته شد، انتقادهای جدی به طرح احداث همزمان پنج پل بتنی بود که از ابتدای طرح میثاق، بارها بهعنوان راهحلی ناکارآمد و غیربهینه مورد نقد قرار گرفت. منتقدینی که شهردار، ادعاهای آنان را غیرکارشناسی عنوان کرد.
مجری در این برنامه این سوال را مطرح کرد: چگونه پنج پل همزمان برای روانسازی ترافیک تصویب و اجرا شد، اما هیچ اثری بر کاهش بار ترافیکی شهر نداشته است؟
پرسش کلیدی اینجاست: آیا مطالعات فنی، اقتصادی و ترافیکی پیش از اجرا انجام شده بود؟
مجید عزیزی، عضو شورای شهر در این برنامه زنده تلویزیونی فاش کرد؛ «دو بار به شهردار نامه زده و درخواست پیوستهای فنی، اقتصادی و ترافیکی شد، اما پاسخی دریافت نکرده و هیچ پیوستی ندیده است.
این اظهارات، ابهامات جدی در فرآیند تصویب و اجرای پلهای بتنی رشت ایجاد میکند و در حقیقت نشاندهنده عدم شفافیت در مدیریت شهری است.
در مقابل شهردار در پاسخ به اظهارات عضو شورای شهر مدعی شد: احداث تقاطعهای غیرهمسطح بخشی از اقدامات متعدد برای حل ترافیک بوده که در تمام دنیا و شهرهای ایران اجرا میشود.
شهردار رشت با انتقاد از منتقدان گفت: “نمیدانیم چرا فقط وقتی به شهر رشت میرسد، یکسری که ادعای کارشناسی دارند، اجرای این تقاطعها را نقد میکنند، در حالیکه شهرهای همتراز رشت این اقدامات را بهصورت متوالی انجام میدهند.”
شوقی تأکید کرد؛ تیم مدیریت شهری فعلی در حال جبران عقبماندگیهای رشت است و برای حل معضل چندینساله، نیاز به رینگ جدید، تقویت ناوگان حملونقل عمومی، بازگشایی مسیرها و احداث تقاطعهای غیرهمسطح بهطورِ همزمان داریم.
ادعای شهردا در حالیست که طی چند دهه اخیر نگاه و محوریت اقدامات عملیاتی در حوزه ترافیک در کلانشهرهای دنیا، تخریب پلهای خودرویی بوده است. این ادعاها در تناقض با واقعیتهای میدانی است؛ چرا که این پلهای نهتنها ترافیک را حل نکردهاند، بلکه نشاندهنده نبود برنامهریزی اصولی در اجرا هستند.
مجید عزیزی، عضو شورای شهر در این برنامه ضمن تأیید شکست طرحهای میثاق در رشت گفت: “ما به مباحث ترافیک به معنای واقعی توجه نکردیم و تمرکزمان روی چهار پل گذاشتیم که خروجیشان این شد که خاصیت چندانی در ترافیک نداشتند. این پلها چاره کار نیستند، ما باید افزایش ناوگان حملونقل عمومی و هوشمندسازی حملونقل را دستور کار قرار دهیم.
نماینده مردم رشت در مجلس، نیز ترافیک رشت را حتی شدیدتر از تهران توصیف کرد و گفت: “ترافیک شهر رشت در برخی نقاط حتی از تهران هم شدیدتر است، در حالیکه در تهران روانتر است.” وی هشدار داد تنها اکتفا به پلها اشتباه است و شهرداری راهحلهای متفاوتی را امتحان میکند.
کوچکینژاد به پروژههایی مانند انتقال میدان ترهبار، احداث کنارگذر امامزاده هاشم به خمام و منطقه آزاد (که ۱۵ سال ردیف بودجه دارد اما منابع کُند است و نیاز به ۴۲ هزار میلیارد تومان دارد)، رینگ ۹۰ متری از میدان گیل به احمدگوراب، کمربندی سراوان به فومن، جاده جیرده و احداث تراموا اشاره کرد که میتوانند مؤثر باشند.
این پیشنهادها، رویکردی جامعتر را نشان میدهند، اما سؤال اینجاست؛ چرا این پروژههای اساسی در اولویت قرار نگرفتهاند و منابع مالی به پلهای بتنی ناکارآمد اختصاص یافته است؟
چرا شورای ششم شهر رشت بخش عمدهای از منابع و سرمایه شهر را به طرحی اختصاص داد که پیوستهای آن هیچگاه در صحن شورا بررسی نشد؟
این در حالی است که نمایندگان مردم در پارلمان شهری موظف به سنجش صلاح و صرفه شهر هستند چگونه طرحی تصویب میشود که مهندسان مشاور – چه از بدنه شهرداری و چه خارج از آن – تاکنون درباره آن سکوت کردهاند و تنها گاهبهگاه اظهاراتی شنیده میشود که نه با دانش روز علمی همخوانی دارد و نه واقعیتهای ملموس شهر را در نظر میگیرد؟
این برنامه تلویزیونی نشان داد که مدیریت ترافیک رشت نیازمند بازنگری اساسی است. پلهای بتنی نهتنها درمان درد ترافیک نیستند، بلکه نمادی از تصمیمگیریهای شتابزده و بدون پشتوانه کارشناسی شدهاند. احداث پلهای بتنی، هرچند در برخی شهرها مفید بوده، در رشت بهعنوان یک راهحل موقت و ناکارآمد ظاهر شده و منابع ارزشمند شهر را هدر داده است.
زمان آن رسیده که تمرکز بر راهحلهای پایدار مانند تقویت حملونقل عمومی، هوشمندسازی و پروژههای بزرگمقیاس مانند رینگها و تراموا قرار گیرد.