اکوسیستمها به طور کلی پدیدههای پیچیدهای هستند و تالابها در کنار دریاچهها، دریاها و اقیانوسها جزو پیچیدهترین اکوسیستمها محسوب میشوند. یکی از معضلاتی که ما نه فقط در بین عوام بلکه حتی در بین متخصصان با آن مواجهیم این است که بعضاً تنها با نگاه به یک مسأله از هزاران مسأله که در تالاب تاثیرگذاراست نسبت به آن اظهارنظر میکنند.
ادعایی که اخیرا در مورد تالاب انزلی مطرح شده؛ اینکه به طور مثال فلان قدر کیلومتر مربع از تالاب آب دارد و معجزه شده و یک اتفاق بیسابقه در تالاب انزلی رخ داده است دقیقا از همان دست اظهارنظرهای سطحی است.
آنچه که مشهود است و علم ثابت میکند این است که حال تالاب انزلی خوب نیست. در اینجا نکته این است که آب اگرچه در مورد تالاب جزو موضوعات بسیار مهم و تعیین کننده به شمار میرود اما خود یکی از دهها پارامتری است که در تابع کلی که ما به آن تالاب میگوییم به عنوان یک متغیر تعیین کننده محسوب میشود.
وقتی از آب صحبت میکنیم در کنار کمیتش باید از کیفیت آن هم صحبت کنیم. وقتی پهنهای که آب در آن گسترده است را در نظر میگیریم؛ حتما باید به عمق آن هم توجه کنیم. چه بسا لایه نازکی از آب را در عکس هوایی دیدیم و برایمان این توهم پیش آمده که حجم قابل توجهی از آب در تالاب انزلی جمع شده در صورتی که ممکن است اینگونه نباشد و در خیلی جاها ضخامت آب به چند سانتیمتر بیشتر نرسد.
بنابراین باید با در نظر گرفتن همه عوامل به آن توجه کرد. ما نمیتوانید به آب توجه کنیم بدون اینکه به بار آلی موجود در آن، به فلزات سنگین و رسوبات و گل و لایی که همراه آن آب وارد تالاب میشود بیتوجه باشیم.
نکته مهم دیگری که در رابطه با آب هست و باید مورد توجه قرار گیرد این است که رژیم ورود آب به تالاب چگونه است. آیا با یک رژیم نسبتا ثابت در حال وارد شدن است یا اینکه در روزهایی به دلیل مثلاً بارشی که رخ میدهد حجم بسیار زیادی آب وارد تالاب میشود و در یک روزهایی این مقدار به حداقل یا بعضاً به صفر میرسد.
موضوع مهم دیگری که در رابطه با آب مهم است این است که ما این آب را با چه سرعتی از دست میدهیم؟ وضعیت تبخیر چگونه است؟ وضعیت گیاهان داخل تالاب چگونه است؟ و میزان تاثیر آنها در از دست رفتن آب که در اثر تعریق و تعرق از برداشت آن صورت میگیرد چگونه است؟
فارغ از موضوعات مورد اشاره نکته دیگری که باید مدنظر قرار گیرد این است که اساسا خود تالابها هم انواع و اقسام مختلف دارند. تالاب انزلی یک تالاب ساحلی است. تالاب وقتی ساحلی است یعنی از یک یا چند نقطه با یک منبع آب بزرگتر که معمولا دریا است ارتباط دارد. در واقع تالاب انزلی در یک تعامل با منبع آب بزرگتر، یعنی دریاچه کاسپین قرار دارد.
اینکه این تعامل چگونه است، آب از کدام سمت به کدام سمت میرود، با چه سرعتی در حرکت است و ترازهای آنها نسبت به هم چه وضعیتی دارند، سوالاتی جدیست که پاسخهای علمی دارد. بنابراین اینکه بخواهیم فقط یک عکس منتشر شده در اردیبهشتماه امسال را ملاک قرار دهیم و بگوییم معجزهای در مورد تالاب انزلی رخ داده یا مشکل تالاب حل شده و اوضاع آن در حال بهبود است یه هیچ وجه منطقی و قابل قبول نیست.
تا بدین جای کار همه مواردی که در مورد مباحث پیرامون تالاب انزلی به عنوان یک تالاب ساحلی بیان شد فقط در حوزه آب بود. در صورتی که وقتی صحبت از تالاب میکنیم دهها پدیده دیگر هم هست که باید اثرات آنها هم مورد ارزیابی قرار گیرد و لحاظ شود.
زیستمندان تالاب خودشان یکی از موضوعات مهمی هستند که اتفاقا تنوع زیادی هم دارند. از موجودات تک سلولی فیتوپلانگتونها گرفته تا دوزیستان، انواع ماهیها، پرندگان و حتی خزندگان و پستاندارانی که در تالاب زندگی میکنند. پرندگان مهاجر حتی یک داستان خاص دارند. در واقع ما تابع بسیار بزرگی داریم که متغیرهای متعددی در آن دخیل است که شاید هر کدام از آن متغیرها باز تابعی از متغیرهای دیگر بایند. بنابراین ما نمیتوانیم درباره یک اکوسیستم به طور کلی یا در مورد تالاب صحبت کنیم در مورد خوب بودن یا بد بودن حالش نظر بدهیم، بدون آنکه مجموعه این متغیرها را در کنار هم نبینیم و فتوای کلی صادر کنیم.
آنچه که مشخص است اوضاع تالاب انزلی اصلا خوب نیست و عوامل متعددی هم در آن دخیل هستند. برخی از عوامل که به صورت خلاصه نمونههایی از آن را برشمردیم در یک زمانهایی تاثیرشان بیشتر است و در یک زمانهای تأثیرشان کمتر است.
با تمام این احوال به نظر میرسد در چند سال اخیر دو معضل اصلی در رابطه با تالاب وجود دارد و با آن مواجهیم. یکی از این معضلات پسروی تراز آب کاسپین هست که باعث شده به محض اینکه بارندگی اتفاق میافتد؛ آبی که به واسطه آن وارد تالاب میشود در دریاچه تخلیه میشود و عملا آن کارکرد لازم خود را در تالاب ندارد.
معضل دوم ما در تالاب انزلی، وجود سنبل آبی به عنوان یک گیاه غیر بومی مهاجم است. با توجه به اینکه سرعت رشد این گیاه مهاجم بسیار بالاست و میزان تعریق و تعرق آن هم زیاد است، متأسفانه به تخلیه هر چه سریعتر آب شیرینی که وارد تالاب میشود کمک میکند.
در کنار این ما هم انواع و اقسام بار آلی را داریم انواع فاضلابهای خانگی، صنعتی و بیمارستانی گرفته تا فضولات دامی و شیرابه پسماندها که وارد تالاب میشود. از آن طرف همه ۱۰ الی ۱۱ رودخانهای که به تالاب منتهی میشوند نیز حجم زیادی از بار رسوبات را وارد تالاب میکنند که بخشی از آن به سمت دریا هدایت میشود.
ضمن آنکه با توجه به کاهش تراز آب جزیرههایی در تالاب انزلی وجود دارند هم عاملی مؤثر است و این جزیرهها در روهایی که بازش شدید اتفاق میافتد، به دلیل فرسایش خاکی که در آنها رخ میدهد میتوانند به تنهایی منبع تولید رسوب برای مابقی بخشهای تالاب و به خصوص آبراههها باشند.
البته ساخت و سازها، آتش زدن نیزارها و پروژههای عمرانی بزرگی که بعضاً توسط دولت اجرا میشود هم چالشهای بزرگی هستند که برای تالاب انزلی به وجود آمده است. مجموعه همه این متغیرها و عوامل و معضلات، کنار صید و شکار بیرویه روی زندگی زیستمندان چه انسان و چه انواع و اقسام حیوانات و گیاهانی که در تالاب زندگی میکنند تاثیر منفی بر جای گذاشته است و این تآثیر منفی همچنان هم استمرار دارد.
بنابراین برخلاف ادعایی که مطرح شده هیچ معجزهای در تالاب انزلی رخ نداده است. اوضاع در این اکوسیستم همچنان خراب است و اگر کسی قصد و نیت کمک برای احیاء تالاب را دارد باید دست از طرح و گسترش چنین ادعاهایی بردارد.