آخرین اخبار از این حکایت دارد که در آستانهی سالروز فتح تهران، قوای مشروطهخواهان گیلانی حالا در یک قدمی فتح خودِ گیلان هستند و آخرین اتمام حجتشان را هم کردهاند. استپان استپانیانس، عکاس خبری قشون، همراهشان هست و از آنجا که میداند مدیران استان خیلی دوربینی تشریف دارند، دوربین خود را برای عکسهای یادگاری چاق کرده و مقدار زیادی نگاتیو اضافه هم از تفلیس تهیه کرده است.
حتی این دم آخری، پیام تبریک و بازدید عجلهای «هادی حقشناس» استاندار گیلان از موزه نیمهکاره مشروطه نهتنها آتش خشم مجاهدان را فرو ننشاند، بلکه حتی نارضایتی سپهدار “محمدولیخان تنکابنی” را شعلهورتر کرد. خبر میرسد یپرمخان موقتا کوره آجرپزیاش در رشت را تعطیل کرده و توپخانهاش را به سمت شورای شهر، شهرداری، میراثفرهنگی و سازمان اسناد نشانهگیری کرده است. خبرچینها خبر دادهاند؛ کارد به استخوان مشروطهچیها رسیده و خون جلوی چشمشان را گرفته است.
تیرماه امسال بود که «هادی حقشناس»، سراسیمه خبردار شد روز قبلتر آن، سالروز فتح تهران توسط مشروطه خواهان گیلانی بوده، بنابراین عجلهای خود را به موزه نصفه کاره رساند. دوستان میگویند وی از روی متن آمادهشدهی ChatGPT سخنرانی کرده است، تا یکبار دیگر عین استخوان لای زخم، قلب قشون به درد بیاید. حتی میانجیگری میرزاکوچک خان جنگلی هم نتوانسته برای جلوگیری از جنگ، آشتیکنان برپا کند.
از چندین سال قبل، قرار بود موزه مشروطه گیلان در رشت راهاندازی شود و بعد از آن، پولی وسط گذاشته شود و آثار مجموعهداران خریداری شود تا گنجینهها در رطوبت گیلان خدای نکرده کپک نزنند و با خاک پاک گیلان یکی نشوند. اما بعد چند سال، فقط رنگآمیزی دیوار تمام شده و هنوز ساختمان شباهتی به موزه ندارد و از آن طرف، عکسی هم دیگر در کار نیست.
موزه مشروطه گیلان در رشت هنوز در حال مرمت و بازسازی است. این یکی از کشدارترین پروژههای عمرانی طول تاریخ گیلان است. اگر میرزا حسینخان کسمایی زنده بود، حتما دفتر شعرش را میگشود در وصفش چند فحش سیاسی لطیف، حواله آقایان میکرد از همانها که نه توهین است و نه میشود بیتفاوت از کنارش گذشت. میرزا جهانگیرخان صوراسرافیلی که جوون مرگ شد هم از آنجا که خیلی دلنازک و بخشنده بود، حتما مسمط “یادآر ز شمع مرده یاد آر” که با هزار امید و آرزو در خواب برای دهخدا هجی کرده بود؛ را برای مظلومیت این روزهای گیلان، دو دستی میبخشید و از خیرش میگذشت.
عجالتا خدا را صد هزار بار شکر، فاز موقت ساختمان موزه مشروطه رشت، تقریبا آماده بهرهبرداریست و شاید چشم قشون را برای اینکه از به توپ بستن مراکز حساس استان دست بردارند؛ بگیرد. اما از بخت بد مدیران استان، این دستاورد، با برگزاری جراحی بزرگ لندن همزمان شده تا این شیرینی به کامشان زهر شود. در این حراجی، گنجینهای از عکسهای مشروطهخواهان به حراج گذاشته شد. در همین گیر و دار، حسین اکبری که در گیلان همه او را بخاطر بزرگ بودن حراجی لندن مقصر میدانند؛ میگوید روحش از این ماجرا خبر ندارد. او فقط عکسهای خود را فروخته اما اینجا کسی از او نخریده است.
برخی میگویند با این اوصاف، موزه مشروطه گیلان اگر به طور کامل افتتاح هم بشود عکسی برای نمایش ندارد. با اینحال مدیران گیلان از شورا و شهرداری گرفته تا استانداری و مخصوصا مدیران تازه نفس میراثفرهنگی و سازمان ثبت اسناد، جداگانه برای قشون کاغذ فرستادند و امان نامه طلب کردند که اگر قشون قول دهد ادارات را به توپ نبندد و به زور با آنان عکس یادگاری نگیرد، یا هر طور شده موزه را سریعتر تحویل میدهند، یا از آنجا که دیگر عکسهای قدیمی برای نمایش در کار نیستند، به فکر یک مراسم آبرومند کفن و دفن برای موزه مشروطه خواهند بود و برایش اعتبار ملی هم جذب خواهند کرد.
با این وجود، قشون مشروطهخواه که همزمان کاغذهای زیادی هم از مردم دریافت کرده، واکنشی نشان نداده و فرمان توپخانه هنوز لغو نشده است. بنابراین، از آنجا که تنها راه نجات تاریخ، شلیک به حالِ خراب است؛ اگر توپخانه یپرم خان، طبق برنامه سپهدار، پیش برود و ادارات گیلان را یکی یکی به توپ ببندد، با احتساب عکسهای جدیدی که قرار است استپان استپانیانس، عکاس خبری قشون قبل و بعد جنگ بگیرد؛ مشکل کمبود عکس موزه مشروطه حل خواهد شد.