از وعده تا واقعیت؛

21 سال انتظار برای کتابخانه‌ی مرکزی رشت

0 ۲۲

سال‌هاست مردم رشت چشم‌انتظار راه‌اندازی کتابخانه‌ی مرکزی هستند. این انتظار بسیار طولانی و تبدیل به نمادی از وعده‌های بی‌عمل در طول زمان شد. بیست و یک سال انتظار برای پروژه‌ای که می‌توانست سال‌ها پیش، نقطه‌ی روشنی برای تحول فرهنگی در استان باشد، زمان کمی نیست! در این سال‌ها اما این پروژه به صحنه‌ای از تاخیرهای، قول‌های تکراری و یاس عمومی تبدیل شد.

 

حال پس از گذشت بیش از دو دهه انتظار، قرار است درب‌های کتابخانه‌ی مرکزی رشت، به روی مردم گشوده شود. این افتتاح، اگرچه رویدادی مبارک است، اما در‌عین‌حال یادآور یک چرخه‌ی مدیریتی نیازمند اصلاح است: چرخه‌ای که تکرار وعده‌های بی‌پشتوانه، نمایش‌های رسانه‌ای را به استانداردی بدل کرده و اعتماد عمومی را خدشه‌دار ساخته است. واقعیت آن است که این پروژه، بیش از آن‌که نمادی از فرهنگ و دانش باشد، نمونه‌ای شفاف از نارسایی مدیریتی و بی‌توجهی به تعهدات اجتماعی است.

 

در طول این سال‌ها، مسؤولان بارها وعده‌ی راه‌اندازی دادند. افتتاح‌های نمایشی با حضور شخصیت‌های سیاسی و گزارش‌های پر زرق‌وبرق، تنها پرده‌ای از واقعیت نیمه‌تمام و زیرساخت‌های ناکامل پروژه بود. این روند، افزون بر کاستن اعتماد مردم، فرصت گفت‌وگوی جدی درباره نیازهای فرهنگی را نیز کم‌رنگ ساخت.

 

گیلان سال‌هاست با عقب‌ماندگی فرهنگی مواجه است؛ امکانات کتابخانه‌ای و دسترسی به فضا و منابع علمی و آموزشی این استان، همچنان پایین‌تر از میانگین کشوری است. این وضعیت، نتیجه کم‌توجهی، اولویت ندادن به توسعه‌ی فرهنگی و نگاه کوتاه‌مدت برخی مسؤولان بوده است. گویی تصمیم بر آن است که پروژه‌هایی مانند کتابخانه‌ی مرکزی بیشتر به ابزاری برای نمایش قدرت و حضور سیاسی تبدیل ‌شود تا مکانی برای دست‌یابی مردم این استان به علم و آگاهی.

 

بازگشایی کتابخانه‌ی مرکزی رشت، می‌تواند نقطه‌ی آغاز بازسازی اعتماد عمومی، تقویت زیرساخت‌های مطالعه و فراهم کردن دسترسی واقعی مردم به منابع علمی و فرهنگی باشد. هر کوتاهی یا تاخیر دوباره‌ای، تنها فرسودگی اعتماد را عمیق‌تر می‌کند و یادآوری تلخی از وعده وعیدهای گذشته است.

 

مردم رشت و گیلان سزاوار آن نیستند تا میان وعده‌های بی‌حاصل سرگردان شوند. این مردم سال‌هاست محرومیت، وعده‌های بی‌نتیجه و پروژه‌های نیمه‌تمام را تجربه کرده‌اند. حال زمان آن است که مسؤولان نشان دهند فرهنگ برای‌شان نه فقط شعار، بلکه تعهدی عملی و مستمر است؛ تعهدی که با افتتاح نمایشی تحقق نمی‌یابد، بلکه با عمل واقعی، شفافیت در مدیریت و تخصیص منابع، نمایان می‌شود.

 

 

در غیر این صورت، بازگشایی کتابخانه‌ی مرکزی، تنها یادآوری دیگری خواهد بود از همان چرخه‌ی همیشگی: وعده‌هایی که تکرار می‌شوند، اعتمادی که فرسوده شده و مردمی که سال‌هاست به سخنان مسؤولان با تردید می‌نگرند. اگر فرهنگ این اقلیم، واقعا برای مسؤولان امری پراهمیت است، باید نشان دهند این پروژه آغازگر یک تغییر واقعی است، نه‌تنها پایان نمایش‌های بی‌نتیجه و تأخیرهای طولانی.

 

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.