پل سازی در رشت؛

کارکرد گرایی یا ایجاد حس کارگاهی در شهر؟!

0 25

در برنامه‌ریزی شهری، ارتباط فرم و عملکرد یکی از بدیهیات اولیه محسوب می‌شود و این مهم آنجا ضروری‌تر می‌نماید که بحث در حوزه برنامه‌ریزی کالبدی و شبکه جلوه نمایی کند. همانطور که مشخص است، یکی از مهم‌ترین نمودهای برنامه‌ریزی کالبدی، مدیریت ساخت و نگهداری شبکه است.

 

در ادبیات برنامه‌ریزی، از دسترسی‌های مختلف تحت عنوان شبکه یاد می‌شود و در بررسی‌های شبکه، یکی از مهم‌ترین وجوهات موجود، ارتباط فرمی و عملکردی مجموعه شبکه‌های مجاور و مقابل در شریان‌های اصلی و فرعی در شهرهاست. لذا در این فراز از نقد بر عملکرد مدیریت شهری ذیل پل سازی‌های ترافیکی، نگاهی خواهیم داشت بر ارتباط فرمیک و عملکردی پل حمیدیان با پل یخسازی که در مجاورت هم قرار دارند.

 

پل حمیدیان یا پل شهید حق بین، سازه‌ای یک طرفه ست که ترافیک عبوری زیرگذر یخسازی را بدون اینکه مزاحمتی در روند زیر پل به سمت حمیدیان ایجاد شود، به سمت رو گذار میدان انتظام راهنمایی می‌کند. این پل‌ها از دو نظر قابل نقد است، اول از منظر هویتی و دوم از نظر عملکردی.

 

از منظر هویتی، پل حمیدیان بیش از آنکه دارای فرم شاخص معماری باشد، یک ساختار زیرساختی عملکرد گراست در صورتی که پل یخسازی با وجود سادگی، به‌ واسطه‌ی قدمت و جایگاه محلی، دارای هویت شهری متمایزتری است و با بافت پیرامون خود یک انسجام ارگانیک پیدا کرده است.

 

به عبارتی می‌توان گفت که در تکست یا بافت شهری، این پل یخسازی‌ست که به مثابه یک عنصر بومی در عین مدرن بودن در سازه پذیرفته شده است، در صورتی که در خصوص پل حمیدیان یا حق بین چنین احساسی منتقل نمی‌شود.

 

از نظر عملکردی، همانطور که اشاره شد، پل حق بین یا حمیدیان صرفا یک پل انتقال ترافیک گره‌ای، از یک نقطه به نقطه دیگر است، حتی یک رمپ خروجی که می‌توانست به صورت خروج به محله حمیدیان، تا حدود زیادی خلأ کارکردی پل را مرتفع نماید در آن تعبیه نشده است و این امر به نظر می‌رسد بیشتر به واسطه فورس زمانی در شروع یک پروژه به صورت آنی و فقدان بودجه در درجه دوم باشد.

 

در حالیکه پل یخسازی به واقع از نظر عملکردی در جایگاه یک پاسور فوتبالی در میانه میدان و توپ پخش کن و بازی‌ساز عمل می‌کند. این پل از یک طرف ترافیک عبوری به داخل شهر را از روگذر حساب شده‌ای که دارد وارد شهر می‌کند، با رمپ خروجی به زیر پل، ترافیک جنوب و شمال بلوار شهید بهشتی را به سمت جاده تهران و از رمپ شمالی به سمت جهاد و گلباغ نماز و نهایتا میدان فرزانه و جاده انزلی منتقل می‌کند.

 

اگرچه در ادامه مسیر مشکلاتی ترافیکی به وجود می‌آید که گره جدید محسوب می‌شود اما این گره‌ها در ادامه‌ی مسیر شمال رو، از نکات منفی پل یخسازی محسوب نمی‌شود چون ارتباط کارکردی پل با آن گره شدیدا منقطع می‌شود. از طرفی ترافیک خروجی شهر از روگذر یخسازی به سمت جاده فومن تخلیه می‌شود که یک فضای تنفس ترافیکی برای سواره به قصد خروج از شهر ایجاد می‌گردد.

 

مقایسه این میزان از عملکرد پل یخسازی با پل حق بین یا حمیدیان خود گویای چگونگی برنامه‌ریزی به طریق عمومی و برنامه‌ریزی شهری، کالبدی و ترافیکی به طریق اخذ در حوزه مدیریت شهری است. عدم پیوند حوزه‌های برنامه‌ریزی و مدیریت شهری در اکثر شهرهای ایران و منجمله شهر رشت یکی از خطرات جدی تهدید کننده مدیریت در شهرهای متمرکز و فشرده‌ای چون رشت است که باید مورد مداقه دلسوزان شهر و مدیریت شهری قرار گیرد.

 

«عضو هیات علمی دانشگاه پیام نور استان گیلان، دکترای تخصصی جغرافیا و برنامه‌ریزی شهری»

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.